eitaa logo
ایده های جدید مربیان کودک
77.8هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
9.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
✨ مربیان خلاق، معلمان و مامان های با انگیزه و شاد اینستا: https://instagram.com/morabiyan_kodak?igshid=N 🆔 @Ganjipour کپی مطالب کانال در کانال های خصوصی با ذکر صلوات برای شادی روح پدرم♥️ در کانال های عمومی با آدرس کانال لطفا 🌹 تبلیغات : @tabligsg
مشاهده در ایتا
دانلود
برنامه آغازسال تحصیلی تلفیق با ماه محرم و مهدویت ✅مدت زمان برنامه 1:15 دقیقه 1.قرائت سوره مبارکه توحید توسط یکی ازنوآموزان 2. پخش سرودملی 3.پخش کلیپ دعای سلامتی امام زمان علیه السلام و همخوانی نوآموزان 4.پخش کلیپ مداحی کودکانه 5. تعریف داستان به روش نمایشی دو نفره( عمو سعید و علی) 6.اجرای مسابقه مداحی و شعرخوانی درباره امام حسین علیه السلام و امام زمان علیه السلام 7.کاربرگ رنگ آمیزی مثل امام حسینه مهدی صاحب زمان( کاربرگ گریه امام زمان بر امام حسین علیه السلام) 8.پذیرایی و اهدای هدیه داستان به روش نمایشی( گوینده علی و عمو سعید) علی: عموسعید من یک ورزشکارقوی است. من اورا خیلی دوست دارم یک روز به اوگفتم تو بهترین عموی دنیاهستی. عمو سعیدکمی فکرکرد و گفت: عموسعید: نه من بهترین عموی دنیا نیستم ولی بهترین عموی دنیا را میشناسم. علی: گفتم خوب او کیست؟ عمو سعید: بهترین عموی دنیا حضرت عباس علیه السلام است. علی: گفتم چرا او بهترین عموی دنیاست؟ عمو سعید: خوب قضیه اش مفصل است. علی: مفصل باشد خواهش می کنم برایم تعریف کنید. عمو سعید : در کربلا، کاروان امام حسین به وسیله دشمنان محاصره شده بود. دشمنان سنگدل ، نمی گذاشتند که امام و یارانش از آب رودخانه ی فرات استفاده کنند. قحطی آب، خیلی زود همه ی اهل حرم را تشنه کرد. بیشتر از همه، بچه ها تشنه شده بودند.اما بچه های امام حسین می دانستند که عموی شجاعشان می تواند از میان محاصره کنندگان عبور کند و برایشان آب بیاورد. چون عموی آنها یک فرمانده ی بسیار قدرتمند و یک شمشیر زن ماهر بود.وقتی تشنگی شدید شد، حضرت عباس به دستور امام حسین، همراه بیست نفر دیگر به سمت گوشه ای از رودخانه ی فرات حمله کرد. او با شجاعت و مهارت زیادی مشغول جنگیدن با سربازان یزید شد و حواسشان را پرت کرد تا دوستانش بتوانند مشکها را پر از آب کنند. مشکها که پر شد همگی توانستند از دست سربازهای یزید فرار کنند و آب را برای اهل حرم بیاورند. بچه هایی که جلوی خیمه ها ایستاده بودند دیدند عمو در حالیکه مشک آب روی دوشش گرفته ،به سمت آنها می آید. بچه ها از پیروزی عمو خوشحال شدند. علی: از حرفهای عمو سعید خوشم آمد و ذوق کردم اما عمو سعید با ناراحتی گفت عموسعید: روز عاشورا اتفاق دیگری افتاد. آن روز این عموی مهربان دیگر نتوانست بچه ها را خوشحال کند. او با مشک آب به سمت رودخانه رفت اما بعضی از سربازان، پشت درختها پنهان شده بودند و از پشت سر و از پهلو ، به او حمله کردند و او را تیرباران کردند. عمو عباس با وجود اینکه از دستهایش خون می ریخت، مشک آب را به دندانش گرفته بود و سعی می کرد هر طوری شده مشک آب را به خیمه ها برساند؛ اما دشمنان، او را محاصره کردند و مشکش را پاره کردند و خودش را هم به شهادت رساندند. علی: عمو سعید آخر قصه را در حالی برایم تعریف کرد که اشک می ریخت. من هم آن روز برای بهترین عموی دنیا همراه عمو سعید مثل امام مهدی علیه السلام که شب و روز برای جد غریب شان گریه می کند، گریه کردم. و با عمو سعید برای ظهور امام مهدی علیه السلام دعا کردیم. در این مسابقه مربی از نوآموزان سؤال بپرسند که چه کسی بلد است در مورد امام حسین علیه السلام یا امام زمان علیه السلام مداحی یا شعر بخواند؟ سپس از کسانی که بلد هستند دعوت شود به جایگاه و پس از مداحی و خواندن شعر توسط نونهالان به آنان یک هدیه داده شود. همه نوآموزانی که در مسابقه شرکت کردند برنده هستند، به این دلیل که تشویق شوند برای انجام کارهای خوب مثل مداحی و شعر درباره اهلبیت علیهم السلام پذیرایی و اهدای هدیه به نونهالان مواد پذیرایی با سلیقه شما مدیر و مربی گرامی اهدای هدیه ورودی برای نونهالان پیشنهاد ما 1. سربند یامهدی ادرکنی 2. کتاب نقاشی های کوچک به آقای بزرگ( پسرونه و دخترونه)
✅ معرفی چند راهکار با هدف تقویت حافظه ❤️💚 🔸تعریف را که در هفته گذشته خوانده است. 🔸تعریف تابستان یا مسافرت یا عید 🔸تشخیص و میوه ها- رنگ و شکل و طعم آنها 🔸به خاطر داشتن جدول اعداد 🔸 مطالب درسی 🔸نوشتن در مورد فصل های سال و بیان خصوصیات فصل ها 🔸به یاد داشتن و بیان ماه های سال 🔸بیان بازی هایی که می داند 🔸بیان کارتون ها و فیلم هایی که می بیند. 🔸 و بیان کارتون ها و فیلم های دیده شده 🔸به یادآوردن دوستان سال های قبل 🔸بیان تلفن ها 🔸یادآوری های تولد 🔸گفتگو در مورد های افراد 🔸به یاد داشتن و قرارهای ملاقات 🔸یادگیری همراه با