#واحدکار_روستا
🎀در این واحد کودکان میاموزند که روستا به کجا گفته جای معمولا از شهرها فاصله دارد و تعداد مردمش نسبت به شهر کم هست.
👧🏻کودکان می آموزند که روستاییان زحمت کش در دشتها و مزرعه های خود کشاورزی میکنند و محصولات غذایی برای ما به بازارها میفرستند که ما از آنها استتفاده میکنیم.
در روستا-کشاورزان در کنار کشاورزی-دامداری هم میکنند و از حیواناتی مثل گوسفند - گاو - اسب و مرغ نگهداری میکنند و زنهای روستایی مانند همسرانشان کشاورزی میکنند.
══✙🍃🌸🍃🌸🍃✙══
#واحدکارروستـــــا
نان و گندم
آب از چیه از بـــارون
نان از چیه از گنــــدم
گنــــــــدم کجــــــــاست
تـــــــــــو روستــــــــا
روستــــــا کجــــــاست
تـــــــــــو صحــــــــرا
چی می کاره روستایی
چی می پــزه نونوایی
ما می خــوریم نونا رو
شکر می کنیم خدا رو
─┅─┅─═ஜ۩🌸۩ஜ═─┅─┅─@naamadifathi
#واحدکار_شهروروستا
#شعر
روستايي
ما روستايي هستيم باغ انار داريم
يك دشت پر زگلها يك آبشار داريم
يك آسمان ستاره هر شب مهمان داريم
ماه قشنگ و روشن درآسمان داريم
در پاي هر درختي يك جويبار داريم
درلابه لاي برگاش ميوه بسيار داريم
يك دسته كبوتر هم پرواز كرده داريم
ما خيلي غنچه هاي لب باز كرده داريم
درروستاي ما هم گلها بهانه دارند
مرغان آسماني صد آشيانه دارند
اگرچهخانههامانحصيروخاكوخشت است
اماچونباصفاييماينجا مثل بهشت است
══✙🍃🌸🍃🌸🍃✙══
🍃🆔
#واحدکار_شهروروستا
#شعر_شهر
شهرم خیلی قشنگه
قشنگ و رنگارنگه
تو باغاش انگور داره
انگور جورواجور داره
کوهاش خیلی بلنده
به شکل کله قنده
گل تا بخواهی داره
تو آبهاش ماهی داره
فندق داره درختاش
سر سبزه باغ و صحراش
─┅─┅─═ஜ۩🌸۩ஜ═─┅─┅─
ღعموداناღ
#قصه
#واحدکارشهروروستا
“موش شهری و موش روستایی”
زمانی دو موش وجود داشتند. آنها دوست یکدگر بودند. یکی از آنها روستا و دیگری در شهر زندگی می کرد. بعد از چندین سال، موش روستایی موش شهری را دید و گفت: آیا برای دیدن من به خانه من در روستا می آیی؟
موش شهری درخواست او را قبول کرد و به روستا رفت. موش روستایی او را به خانه خود در یک دشت برد.
موش شهری گفت: از این غذا خوشم نیامد و خانه ات هم خوب نیست. چرا در یک سوراخ در دشت زندگی می کنی؟
باید به شهر بیایی و در آنجا زندگی کنی.
آنگاه در یک خانه خوب از سنگ ساخته شده زندگی خواهی کرد و غذای خوبی برای خوردن خواهی داشت بنابراین تو باید به دیدن من به خانه ام در شهر بیایی.
موش روستایی به خانه موش شهری رفت. خانه خیلی خوبی بود. غذای خوبی هم برای هر دو آماده بود. ولی همینکه شروع به خوردن کردند صدای بلندی شنیدند.
موش شهری فریاد زد: فرار کن. گربه دارد می آید! آنها به سرعت دویدند و در سوراخی پنهان شدند.
بعد از مدتی بیرون آمدند. آنگاه موش روستایی گفت: من زندگی در شهر را دوست ندارم. بلکه سوراخم در دشت برای زندگی بهتر است. بهتر است فقیر و خوشبخت بود تا ثروتمند و دائما در ترس
واحد روستا،،،میتونیم تو حیاط مهد بچه هارو ب کارایی مثل سبزی پاک کردن اشنا کنیم وهمراش توضیع بدیم کشاورزا چجوری زمین شخم میزنن وبرداشت میکنند.
══✙🍃🌸🍃🌸🍃✙══
🍃🆔
#دانستنیها
#واحدکارشهروروستا
🎀برای این واحد کار میتونیم از بچه ها بخوانیم از مجله عکس زندگی عشایری و روستای و شهری را قیچی کنند بیارند سرکلاس و روی یک مقوا بزرگ بچسبانیم این طوری بچه ها باچشم تفاوت زندگی شهری و روستای میبینند حتی با طرز لباس پوشیدن هر کدام بیشتر اشنا میشوند و با شغل های روستای و عشایری و شهری اشنا میشوند.
══✙🍃🌸🍃🌸🍃✙══
🍃🆔
#شعر
#واحدکارروستا
ییلاق ما چه قدر ناز و قشنگه
همیشه آسمونش آبی رنگه
درخت و سبزه داره، چشمه داره
چنار و باغ و اِسپِند تپّه داره
آبشارِ اِمِدوا و درّه داره
گوسفند و گاو و بز و برّه داره
درخت های آنجا خیلی قشنگه
گل هاش، سرخ و سفید و آبی رنگه
خروس و مرغ داره، جوجه داره
حیوون های قشنگ تو کوچه داره
یه حوض داره میان این محلّه
حوضش خیلی ناز و خیلی قشنگه
ما پنج پاره ده ایم واوسر و قلعه
پایین ده و تیله بن و بالاده
─┅─┅─═ஜ۩🌸۩ஜ═─┅─┅─
ღعموداناღ
#شعر
#واحدکارشهروروستا
ای زن روستایی توکارت اوستایی
ببین چه با سلیقه است روپیراهنش جلیقه است
میپوشه کفش گیوه میره تو باغ میوه
گل گلی چارقدش بلند و نازه قدش
#واحد_کار_روستا
روستا