فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#کاردستی
خلاقیت
بسیار ساده ، زیبا و راحت
پــــرورش خلاقیـــــت
برای تزیین کلاس و اتاق هم مناسبه🌺💖 http://eitaa.com/joinchat/1567096844C746db3d35d
#مواد_مغذی🍲🍲🍲🍲🍲
زمان مجاز مصرف #کنجد (یازده_ماهگی)
کنجد یکی از منابع بسیار مفید برای جذب #آهن، #روی و به ویژه کلسیم به حساب میآید و افرادی که به مصرف #شیر رغبت ندارند میتوانند از کنجد برای تامین #کلسیم، #روی و #آهن استفاده کنند.
✅مخلوطی از #کنجد و #غلات کامل مثل #گندم و #جو پرک شده دارای ارزش غذایی بالایی است.
مادرانی که از #بدغذایی کودک خود شکایت دارند و کودک آنها علاقهای به مصرف گوشت و شیر ندارد میتوانند با تلفیق برنج و حبوباتی مثل #عدس، #سویا، #ماش و #کنجد بخش زیادی از #پروتئین و مواد معدنی مورد نیاز کودکان درحال رشد خود را تامین کنند.
#مس و #منیزیم از دیگر مواد معدنی کنجد بشمار میروند. http://eitaa.com/joinchat/1567096844C746db3d35d
#زیباسازی محیط
خلاقیت در تزیین http://eitaa.com/joinchat/1567096844C746db3d35d
🌹 فرزندان آئینه رفتار والدین🌹
⚠️ ریشه رفتارهای کودک 1⃣
🔹اگر کودکتان عمدا شما را آزار می دهد↪️
این بدین دلیل است که شما به لحاظ جسمانی به اندازه کافی به او محبت نمی کنید.
🔸اگر کودک شما دروغ می گوید،↪️
این بدین معنی است که شما در گذشته نسبت به اشتباهاتش بیش از حد واکنش نشان داده اید.
🔹 اگر کودک شما اعتماد به نفس پائینی دارد،↪️
این بدین دلیل است که به جای تشویق او را نصیحت کرده اید.
@morabikodak5159
تقی(ع)تو بچه گی بود عاقل مثل دانشمند
جواب میدا د به هر چیز این کودک خردمند
هیچ سوالی نبود که جوابشو ندونه
چونکه تو قلب پاکش از خدا داشت نشونه
از کارای بد و زشت دوری میکرد همیشه
تقی(ع)یعنی با این کار تقوا می کرده پیشه
کم سن و سال بود اما از همه پیرا سر بود
میون صحبتاش از یاد خدا اثر بود. http://eitaa.com/joinchat/1567096844C746db3d35d
شعر کودکانه امام جواد(ع)
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️⚪️
امام نهم ما
فرزند مولا رضاست
امام جواد،
معدن جود و صفاست
مثل همه امامان
با علم وبا سواد است
با حیوونا مهربون و
جوان ترین امام
آخ که چه خوب و
مهربونه آقا
دوستش داریم
دوستش داریم یه دنیا. http://eitaa.com/joinchat/1567096844C746db3d35d
روزى ماءمون - خليفه عبّاسى - به همراه برخى از اطرافيان خود به قصد شكار عزيمت كرد.
پيش از آن كه آنان از شهر خارج شوند، در مسير راه به چند كودك برخورد كردند كه مشغول بازى بودند.
همين كه بچّه ها چشمشان به خليفه عبّاسى و همراهانش افتاد، همگى فرار كردند و كسى باقى نماند مگر يك نفر از آن ها كه آرام در كنارى ايستاد.
چون ماءمون چنين ديد، بسيار تعجّب كرد از اين كه تمامى بچّه ها هراسان فرار كردند و فقط يك نفرشان آرام ايستاده است و هيچ ترس و وحشتى در او راه نيافت .
پس با حالت تعجّب نزديك آن كودك 9 ساله رفت و نگاهى به او كرد و گفت : اى پسر! چرا اين جا ايستاده اى ؟
و چرا همانند ديگر بچّه ها فرار نكردى ؟
آن كودك سريع امّا با متانت و شهامت پاسخ داد: اى خليفه ! دوستان من چون ترسيدند، گريختند و كسى كه خوش گمان باشد هرگز نمى هراسد.
و سپس در ادامه سخن افزود: اساساً كسى كه مرتكب خلافى نشده باشد، چرا بترسد و فرار كند؟!
و ضمنا از جهتى ديگر، راه وسيع است و خليفه با همراهانش نيز مى توانند از كنار جاده عبور مى نمايند؛ و من هيچ گونه مزاحمتى براى آن ها نخواهم داشت .
خليفه با شنيدن اين سخنان با آن بيان شيرين و شيوا، از آن كودك خوش سيما در شگفت قرار گرفت ؛ و چون نام او را پرسيد؟
جواب داد: من محمّد جواد، فرزند علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام هستم .
ماءمون با شنيدن نام او بر پدرش درود و رحمت فرستاد و به راه خود ادامه داد و رفت .
و چون مقدارى از شهر دور شدند، ماءمون كبكى را ديد؛ پس باز شكارى خود را - كه همراه داشت - رهايش كرد تا كبك را شكار كند و بياورد؛ و چون باز شكارى پرواز كرد و رفت بعد از لحظاتى بازگشت در حالتى كه يك ماهى كوچكى را - كه هنوز زنده بود - به منقار خود گرفته بود.
با مشاهده اين صحنه ، خليفه و همراهانش بسيار در تعجّب و حيرت قرار گرفتند.
و هنگامى كه خليفه ، ماهى را از آن باز شكارى گرفت ، از ادامه راه براى شكار منصرف گرديد و به سمت منزل خود مراجعت كرد.
در بين راه ، دوباره به همان كودكان برخورد كرد و حضرت جواد عليه السلام نيز در جمع دوستانش مشغول بازى بود، پس ماءمون جلو آمد و حضرت را صدا زد.
امام جواد سلام اللّه عليه پاسخ داد: لبّيك .
ماءمون از حضرت پرسيد: اين چيست كه من در دست گرفته ام ؟
حضرت جوادالائمّه عليه السلام به اذن و قدرت پروردگار متعال لب به سخن گشود و اظهار نمود: خداوند متعال به واسطه قدرت بى منتها و حكمت بى دريغش ، آنچه را كه در درياها و زمين آفريده ، نيز در آسمان و هوا قرار داده است .
و اين باز شكارى يكى از آن موجودات كوچك و ظريف را شكار كرده است تا خليفه ، فرزندى از فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله را آزمايش نمايد و ميزان اطّلاعات و معلومات او را بسنجد.
خليفه پس از شنيدن چنين سخنانى ، شيفته او گرديد و گفت : حقيقتا كه تو فرزند رضا و از ذرّيه رسول خدا هستى ؛ و سپس آن حضرت را در آغوش خود گرفت و مورد دلجوئى و محبّت قرار داد.
@morabikodak5159