eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸سؤال حضرت زینب سلام الله علیها از پدر در لحظه آخر 🔷حضرت زینب (س) می گوید: هنگامی که پدرم علی (ع) بر اثر ضربت ابن ملجم بستری گردید، نشانه های مرگ را در رخسار آن حضرت دیدم، به او عرض کردم: 🔻 ام ایمن به من چنین و چنان حدیث کرد (که پنج تن در یک جا جمع بودند و پیامبر (ص) ناگهان غمگین شد و علت غم را پرسیدند، جریان شهادت حضرت زهرا (س) و علی (ع) و حسن و حسین (ع) را شرح داد) می خواهم از شما آن را بشنوم. 🔸امام علی (ع) فرمود: دخترم! حدیث ام ایمن صحیح است، گویا تو و دختران رسول خدا (ص) را می نگرم که به صورت اسیر با کمال پریشانی وارد این شهر (کوفه) می کنند، به گونه ای که ترس آن دارید که مردم به سرعت شما را بربایند فصبراً صبراً.... 👈صبر و استقامت کنید، سوگند به خداوندی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، در آن روز در سراسر روی زمین ولی خدا غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، وجود ندارد، رسول خدا (ص) به ما چنین خبر داد و فرمود: در این هنگام ابلیس با بچه ها و اعوان خود در سراسر زمین سیر می کنند، و ابلیس به آنها می گوید: ای گروه شیطانها، ما انتقام آدم(ع) از فرزندانش گرفتیم، و در هلاکت آنها سعی بلیغ کردیم، بکوشید تا مردم را نسبت به آنها به ترید و شک بیندازید و مردم را به دشمنی آنها وادار نمایید... 📚 دویست داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب(س)عباس عزیزی/بحارالانوار، ج 45، ص 183 /پایگاه مرکز اطلاع رسانی غدیر سلام الله علیها علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️جود و سخاوت حضرت زینب (سلام الله علیها ) 🔶روزی میهمانی برای امیرالمؤمنین (ع) رسید. آن حضرت به خانه آمده و فرمود: ای فاطمه، آیا طعامی برای میهمان خدمت شما می باشد؟ عرض کرد: فقط قرض نانی موجود است که آن هم سهم دخترم زینب می باشد. زینب (س) بیدار بود، عرض کرد: ♦️ای مادر، نان مرا برای میهمان ببرید، من صبر می کنم. طفلی که در آن وقت، که چهار یا پنج سال بیشتر نداشته این جود و کرم او باشد، دیگر چگونه کسی می تواند به عظمت آن بانوی عظمی پی ببرد؟ زنی که هستی خود را در راه خدا بذل بنماید، و فرزندان از جان عزیزتر خود را در راه خداوند متعال انفاق بنماید و از آنها بگذرد بایستی در نهایت جود بوده باشد. 📚دویست داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب(س)عباس عزیزی/ ریاحین الشریعة، ج 3 ص 64/پایگاه مرکز اطلاع رسانی غدیر سلام الله علیها ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖شجاعت حضرت زینب سلام الله علیها 🔖عفت حضرت زینب سلام الله علیها ♦️در مجلس یزید، هنگامى كه چشم زينب كبرى(عليها السلام) به سر خونين برادرش امام حسين(عليه السلام) افتاد، با صداى محزونى كه دل ها را به وحشت مى انداخت فرياد زد:  🔶«يا حُسَيْناهُ! يا حَبيبَ رَسُولِ اللهِ! يَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنى، يَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةَ النِّساءِ، يَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى»؛ (اى حسين اى محبوب رسول خدا، اى پسر مكه و منا، اى پسر فاطمه زهرا، بانوى همه زنان جهان، اى پسر دختر (محمد) مصطفى). راوى اين ماجرا نقل مى كند: به خدا سوگند با اين نداى زينب(عليها السلام)، تمام كسانى كه در مجلس بودند گريستند و در آن حال يزيد ساكت بود...!! 🔷يزيد لعنة الله عليه دستور داد چوب خيزرانش را آوردند و با آن به لب و دندان امام حسين(عليه السلام) مى زد.😭 ♦️ ابو برزه اسلمى (كه از صحابه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود و در آن مجلس حضور داشت) خطاب به يزيد گفت: اى يزيد! آيا با چوبدستى ات به دندان حسين فرزند فاطمه مى زنى؟! 🔸من به چشم خود ديدم كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)، لب و دندان حسين(عليه السلام) و برادرش حسن(عليه السلام) را مى بوسيد و مى فرمود: «أَنْتُما سَيِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنَّةِ، فَقَتَلَ اللهُ قاتِلَكُما وَلَعَنَهُ، وَأَعَدَّلَهُ جَهَنَّمَ َوساءَتْ مَصيراً»؛ (شما دو نفر، سرور جوانان اهل بهشتيد، خداوند كشنده شما را بكشد و مورد لعن قرار دهد و براى او جهنم را فراهم ساخته و بد جايگاهى است). 🔲 يزيد لعنة الله عليه خشمگين شد و دستور داد او را از مجلس بيرون كردند. يزيد كه سرمست از باده غرور بود و گمان مى كرد در كربلا پيروز شده، اين اشعار را كه سند زنده ديگرى بر عدم ايمان او و آل اميه، نسبت به مبانى اسلام بود، با صداى بلند خواند: 🔸كاش بزرگان من كه در جنگ بدر، كشته شده بودند، امروز مى ديدند كه قبيله خزرج چگونه از ضربات نيزه به زارى آمده است. در آن حال، از شادى فرياد مى زدند و مى گفتند: اى يزيد! دستت درد نكند! من از فرزندان «خندف» (2) نيستم، اگر از فرزندان احمد [رسول خدا(صلى الله عليه وآله)] انتقام نگيرم). ♦️اينجا بود كه زينب دختر على بن ابى طالب(عليه السلام) برخاست و خطبه اى غرّا خواند ... 🔸در ادامه اين خطبه كوبنده فرمود: «أَ مِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُّلَقاءِ! تَخْدِيرُكَ حَرائِرَكَ وَ إِمائَكَ، وَ سَوْقُكَ بَناتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّم سَبايا، قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ، وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الاَْعداءُ مِنْ بَلد اِلى بَلد، يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَناهِلِ وَ الْمَناقِلِ، وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ، وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ، لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجالِهِنَّ وَلِيُّ، وَ لا مِنْ حُماتِهِنَّ حَمِيٌّ، وَ كَيْفَ يُرْتَجى مُراقَبَةُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ أَكْبادَ الاَْزْكِياءِ، وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداءِ،... 🔻(اى پسر كفّار آزاد شده! (5) آيا اين از عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده ها بنشانى، ولى دختران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را اسير كرده و به اين سو و آن سو بكشانى و در حالى كه پرده حرمت آنان را دريده و چهره هاى آنان را در معرض ديد مردم قرار داده اى، آنها را توسط دشمنان در شهرهاى مختلف بگردانى، تا مردم هر كوى و برزن به تماشاى آنان بنشينند و افراد دور و نزديك و پست و شريف به چهره هايشان چشم بدوزند، با آنكه همراه آنان مردان و حمايت گرانشان نبودند؛ [ولى چه سود از اين سخنان، زيرا] چگونه مى توان به حمايت و مراقبت آن كس اميد داشت كه [مادرش] جگر پاكان را به دهان گرفته [اشاره به داستان هند جگرخوار مادر بزرگ يزيد است] و گوشتش از خون شهيدان روييده؟! .... 🔻پی نوشت🔻 (2). خندف از جدّه هاى اعلاى قريش و از جمله يزيد محسوب مى شود. (ر.ك: تاريخ طبرى، ج 1، ص 24 ـ 25). (3). سوره روم، آيه 10. (4). سوره آل عمران، آيه 178. (5). اشاره است به ماجراى فتح مكه كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، ابوسفيان و معاويه و ديگر سران قريش و معاندان را بخشيد و فرمود: «إذْهَبُوا فَأَنتُمُ الطُّلَقاءُ»؛ (برويد! شما آزاديد). (رجوع كنيد به: بحارالانوار، ج 21، ص 106 و تاريخ طبرى، ج 2، ص 337). 📚منبع : از کتاب: عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام‏، قم‏، 1388 ه. ش‏، ص 596./پایگاه آیت الله مکارم شیرازی ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_16811977.mp3
1.03M
در خانه گندم داریم ؟ ♦️داستان 💠 همدردی (علیه السلام ) با مردم در مشکلات اقتصادی 📌 ارزاق 📚 داستان راستان، جلد 2، استاد علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 پول با برکت 🔷امام علی بن ابی طالب علیه السلام از طرف پیغمبر اكرم مأمور شد به بازار برود و پیراهنی برای پیغمبر بخرد. رفت و پیراهنی به دوازده درهم خرید و آورد. رسول اكرم پرسید: «این را به چه مبلغ خریدی؟». - به دوازده درهم. 🔸- این را چندان دوست ندارم، پیراهنی ارزانتر از این می خواهم، آیا فروشنده حاضر است پس بگیرد؟ . - نمی دانم یا رسول اللّه. - برو ببین حاضر می شود پس بگیرد؟ . 📕امام علی علیه السلام پیراهن را با خود برداشت و به بازار برگشت. به فروشنده فرمود:«پیغمبر خدا پیراهنی ارزانتر از این می خواهد، آیا حاضری پول ما را بدهی و این پیراهن را پس بگیری؟ ». 👈فروشنده قبول كرد و امام علی علیه السلام پول را گرفت و نزد پیغمبر آورد. آنگاه رسول اكرم و امام علی علیهما السلام با هم به طرف بازار راه افتادند. در بین راه چشم پیغمبر به كنیزكی افتاد كه گریه می كرد. پیغمبر نزدیك رفت و از كنیزك پرسید: «چرا گریه می كنی؟» 🛑- اهل خانه به من چهار درهم دادند و مرا برای خرید به بازار فرستادند؛ نمی دانم چطور شد پولها گم شد. اكنون جرئت نمی كنم به خانه برگردم. 🔷رسول اكرم چهار درهم از آن دوازده درهم را به كنیزك داد و فرمود: «هرچه می خواستی بخری بخر و به خانه برگرد. » و خودش به طرف بازار رفت و جامه ای به چهار درهم خرید و پوشید. 🔸در مراجعت برهنه ای را دید، جامه را از تن كند و به او داد. دومرتبه به بازار رفت و جامه ای دیگر به چهار درهم خرید و پوشید و به طرف خانه راه افتاد. 🔺در بین راه باز همان كنیزك را دید كه حیران و نگران و اندوهناك نشسته است، فرمود:«چرا به خانه نرفتی؟». - یا رسول اللّه خیلی دیر شده، می ترسم مرا بزنند كه چرا اینقدر دیر كردی. - بیا با هم برویم، خانه تان را به من نشان بده، من وساطت می كنم كه مزاحم تو نشوند. 🔖رسول اكرم به اتفاق كنیزك راه افتاد. همینكه به پشت در خانه رسیدند كنیزك گفت: «همین خانه است». رسول اكرم از پشت در با آواز بلند گفت: «ای اهل خانه سلام علیكم». جوابی شنیده نشد. بار دوم سلام كرد، جوابی نیامد. سومین بار سلام كرد، جواب دادند: «السلام علیك یا رسول اللّه و رحمة اللّه و بركاته». - چرا اول جواب ندادید؟ آیا آواز مرا نمی شنیدید؟ . - چرا، همان اول شنیدیم و تشخیص دادیم كه شمایید. - پس علت تأخیر چه بود؟ . - یا رسول اللّه! خوشمان می آمد سلام شما را مكرر بشنویم، سلام شما برای خانه ی ما فیض و بركت و سلامت است. - این كنیزك شما دیر كرده، من اینجا آمدم از شما خواهش كنم او را مؤاخذه نكنید. - یا رسول اللّه! به خاطر مقدم گرامی شما این كنیز از همین ساعت آزاد است. پیامبر گفت: «خدا را شكر، چه دوازده درهم پربركتی بود، دو برهنه را پوشانید ویك برده را آزاد كرد! » [1] [1] . بحارالانوار ، جلد 6، باب «مكارم اخلاقه و سیره و سننه» . 📚منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم./پایگاه اهل بیت علیهم السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
VID_20200312_135126_933.mp3
3.92M
🔖داستان منبر ♦️ شفای ماشاءالله نجار از دست امام حسین علیه السلام ♦️ علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸چیست دنیا از خدا غافل شدن 🔸 نی طلا و نقره و میزان و زن ♦️مردم کمتر توجه به معنویات دارند، اگر مردم یادشان باشد، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله شیخ عباس تهرانی حدود شصت سال پیش از دنیا رفتند. 🔷 قبرشان حرم حضرت معصومه(س) پای پایین قبر آیت الله العظمی حائری است. از یکی از اساتید سؤال کردم: ما ایشان را درک نکردیم. شما که درک کردید از جهت علمی چه موقعیتی داشتند؟ ایشان فرمودند: ایشان ده تا آیت الله بودند و در مقام علمی و معنوی عجیب بودند. یک کسی ایشان را دعوت کرد، معماری خانه زیبا و مفصلی  ساخته بود. ایشان همه طبقات را دیده بود و گفته بود: این خانه یک نقص بزرگ دارد. معمار گفت: نقصی در این خانه نیست. همه اصول رعایت شده. ایشان گفته بود: 🔸 یک عیب بزرگ دارد و اینکه دل کندن از این خانه سخت است. 📚بیانات استاد عالی/پایگاه برنامه سمت خدا ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
118935_ به اندازه یک گندم در مال دیگری باعث ندیدین امام زمان عجل الله تعالی فرجه می شود.mp3
10.21M
🔖دیدار یار ◀ تشرف دو رفیق خدمت علیه السلام به اندازه یک گندم از دیدار امام زمان علیه السلام محروم شد 😭😭😭 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
چهله پیشواز ماه رمضان.pdf
283.5K
🔺چهله پیشواز از ماه رمضان🔺👆 🔶اعمال بصورت عام است و نسخه ی خاصی نیست و بیشتر مراقبه باید داشته باشیم 🔶صفحات قرآن بر اساس جزء پیامبر تقسیم شده است. پیامبر فرمودند از سوره محمد تا آخر قرآن جزء من است. 🔶قطعا انجام واجبات و ترک گناهان بر تمام مستحبات اولویت دارد و باید مراقبت شود 🔶اگر نتوانستیم تمام آن را ،هر چقدر که در میل و اشتهای ما است را انجام دهیم 🔶اعمال مستحب کلا در شبانه روز یک ساعت زمان بیشتر نمی خواهد 🔶اگر توانایی بر روزه گرفتن دارید در این چهله عالیه روزه در ماه رجب و شعبان مورد سفارش می باشد 🔶این چهله تقریبا تا ابتدای ماه رمضان طول می کشد 🔶می توانید فایل را چاپ کنید و علامت بزنید یا در گوشی عکس بگیرید و در ویرایش عکس یک علامت بزنید 🔶نیت این چهله : فرج امام زمان علیه السلام و خود سازی و تقرب به درگاه خداوند و نابودی ویروس و سلامتی محبان اهل بیت علیهم السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد عالی: من تا حالا جایی نخوانده ام‌ و از کسی نشنیده ام در تشرفات کسی با امام زمان علیه السلام شوخی و مزاح داشته باشد غیر آ سید کریم کفاش 🌿داستانی از تشرف مردی کفاش خدمت امام زمان(عج) 🔷سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. 🔻 روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»، 🔸 سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم». ♦️حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»، 🌹سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!» حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.» 📚منبع:کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی /پایگاه تبیان علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.mp3
2.78M
🔖داستان ماهی سفید 🔷احسان و ایثار ♦️نگاه مولا امیرالمومنین علی علیه السلام منور شدن قلب /برطرف شدن حجاب روح ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 باب الحسین علیه السلام : 🔸در روایت داریم که اگر کسی بر حسین و اهل بیت سلام بفرستد خدا ثواب یک حج عمره در نامه ی اعمال او ثبت می کند. یک مداح سنتی بنام آقا شیخ عباس حسینی قمی داشتیم. ایشان حدود شصت سال در قم منبر می رفتند. ایشان خاطره ای را فرمودند : من در مسجد امام قم ( مسجدی بنام امام عسکری است ) منبر می رفتم. بحث من هشت در بهشت بود. من توضیح می دادم که شهید مجاهد از فلان در و.. . وارد بهشت می شوند. 🔸یک روز یک رعیت گفت : من هر شب پای منبر شما می آیم. این درهایی که شما گفتید شامل من نمی شود. من نه مجاهد هستم و نه اهل نماز شب و روزه های مستحبی. من یک کارگر هستم. شما یک دری برای ما بیچاره ها پیدا کن تا وارد بهشت بشویم. این سوال از روی صدق و فطرت طرف بود. اگر سوال از روی فطرت باشد خدا به شما پیام می دهد. 🔷 ایشان می گفتند که وقتی به خانه رفتم کتاب سفینة البحار (فشرده ی کتاب بحارالانوارعلامه مجلسی) آقا شیخ عباس قمی را باز کردم و میان کتاب انگشت انداختم و کلمه ی باب آمد. این حدیث آمد : ▪️یکی از درهای مهم بهشت باب الحسین است. این دری است که به روی همه باز است. 🔸 در ابتدای حدیث پیامبر می فرماید : من منذر هستم ولی هادی شما امیرالمومنین علی (ع) است. (ما هجده حدیث در این مورد از اهل سنت داریم) احسان و نیکی ها از امام حسن (ع) به شما می رسد و بوسیله ی حسین سعادتمند می شوید، به امام حسین (ع) چنگ بزنید. امام حسین (ع) یکی از درهای بهشت است. هر کس با امام حسین (ع) معانده بکند خدا بوی بهشت را به مشام او نخواهد رساند.  علیه السلام 📚پایگاه برنامه سمت خدا ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویروس واگیردار 📕 دستورالعمل علما برای کرونا 🌺 یک داستان واقعی و زیبا ✍️ از مرحوم آيةالله‌العظمي حاج شيخ عبدالكريم حايري يزدي(ره)، نقل شده است: اوقاتي كه در سامرا مشغول تحصيل علوم ديني بودم، اهالي سامرا به بيماري و مبتلا شدند و همه‌ روزه عده ‌اي مي‌‌مردند روزي در منزل استادم مرحوم سيدمحمد فشاركي عده‌اي از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمدتقي شيرازي تشريف آوردند و صحبت از بيماري وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند ♦️مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمي بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلي ▪️فرمود: من حكم مي‌‌كنم كه شيعيان سامرا از امروز تا ده‌روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح حضرت نرجس‌خاتون(علیها السلام) والده ماجده حضرت حجت‌بن‌الحسن(علیهما السلام) هديه نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. ▪️اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شدند از فرداي آن روز تَلف ‌شدن شيعه متوقف شد. بعد از آن‌ نیز اهل سنت هم‌ به این‌ دستور عمل کردند و آنها نیز نجات پیدا کردند .🔶 شکر خدا را که در پناه حسینیم.. عالم از این خوبتر پناه ندارد.. 📚منبع : داستان‌هاي شگفت شهید دستغیب علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا