حالا آقا فرمودند: «اَلْمُتَعَبِّدُ عَلی غَيْرِ فِقْهٍ»؛ کسی که شبانه روز عبادت میکند اما بصیرت و آگاهی ندارد «کَحِمارِ الطّاحُونَةِ»؛ مثل اسب عصاری میماند تو آسیابهای قدیم یادتونه نه آسیابهای آبی آسیابهای قدیم از بزرگترها بپرسید جوانها دو تا سنگ بزرگ بود یکی زیر ثابت یکی رو متحرک اون سنگ روئیه یک گردی سوراخ داشت از این گردی گندم میریختند این سنگم با یه چوب وصل میشد به جناب الاغ الاغه میچرخید اسبه میچرخید قاطر میچرخید تا این گندم را چیکارش کنه؟ آردش کنه امیرالمؤمنین میفرماید: آدم اگر خیلی هم عبادتکار باشه اما بصیرت نداشته باشد مثل این اسبه میماند گفتند چرا؟ آخه این اسبه صبح که میشه چشماشو میبندن هیش میکنند تا غروب آفتاب راه میره غروب آفتاب که چشمش باز میکنند میبینه سر جای اولشه مگه نیست همون دور سنگه است ای بابا اگه کیلومترسنج میذاشتی ما صبح تا حالا 30 کیلومتر راه رفتیم میگن همون سر جای اولت هستی چون بصیرت نداری هفتاد سال هم عبادت کن چون بصیرت نیست سر جای اولت هستی تازه به حکم آیة قرآن کریم این جناب اسب عصاری مقامش از انسان بیبصیرت بالاتر است قرآن میفرماید: «کالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِک هُمُ الْغَافِلُونَ»؛ (اعراف: 179) اینآ مثل خر میمانند انعام یعنی چهار پا دیگه اینآ مثل انعام و چهار پا و حیوان میمانند بلکه پایینتر آقاجون چرا پایینتر چرا یک انسان بیبصیرت ناآگاه نفهم از یک اسب عصاری مقامش پایینتر است جوانها خوب گوش بدهید اسب عصاری که صبح چشمش میبستند غروب آفتاب چشمش را باز میکردند اما این انسان نفهم گاهی هشتاد سال چشم بسته است هشتاد سال چشم بسته این یک.
دو: اسب عصاری مجبورش میکردند دور این سنگه بچرخد اما این انسان را که مجبورش نکردند خودش به اختیار دارد درجا میزند.
سه: اسب عصاری این اسبه اگر نفعی نداشته باشد ضرری ندارد نفع هم دارد بیچاره صبح تا ظهر ظهر تا شب میچرخه آسیاب سنگ آسیاب میچرخونه گندم مردم آرد میکند چرا نفعی ندارد نفع دارد اون انسان بیبصیرت نفع که ندارد هیچ گاهی ضرر به جان مردم وارد میکند چیکار میکند؟ حالا من سه نمونهاشو برات میگم ببین آدم عبادت کنه خیلی زیاد اما بصیرت نداشته باشد میشه ذوسدیه ذوسدیه کیه؟ رئیس خوارج نهروان این آقای ذوسدیه شبانه روز عبادت میکرد اما بصیرت به تعبیر یوخدو هیچی نداشت بصیرت أبدا پیغمبر اکرم(ص) نشسته بودند اصحاب اومدند گفتند یک آدمی شب تا صبح عبادت میکند روزها روزه میگیرد چه میکند سجدههای طولانی یک ساعته میره خیلی عابد است آقا فرمود: این چنین شخصی که شما میگوئید عابد من نمیشناسم راسم میگفت پیغمبر(ص) اسمشو میدانست اما اینآ میگفت عابد آقا فرمود: عابد نمیشناسم یعنی این آقا عابد نیست منتهی لذا گفتن آقا اینجوریه پیشانیش فلانه گفت خب نمیشناسم این چنین شخصی را عابد یکدفعه وارد مسجد پیغمبر شد گفتن آقا اینهاش اینه فرمود: اینو میگید که مهر شیطان تو پیشانیش هست اومد رد شد جوانهای کاظم آبادی اومد رد شد سلام به پیغمبر نکرد به پیغمبرآ سلام نکرد رفت بعداً ازش سؤال کردند آقای ذوسدیه اون روز وارد مسجد پیغمبر شدی رسول اکرم را دیدی؟ گفت: بله مسلمانها را دیدی؟ گفت: بله متوجه بودی؟ گفت: آره پس چرا سلام نکردی؟ گفت: هآ اون روز من با خودم فکر کردم کسی در اون مسجد بهتر از من وجود ندارد شبانهروز اونوقت میدونی چیکار کرد؟ چهار هزار مسلمان را به کشتن داد تو نهروان همین آقا چهار هزار تا مسلمان لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ قرآن بخون را همهرو به کشتن داد همین ذوسدیه که آخر هم به دست امیرالمؤمنین(ع) کشته شد ذوسدیه را آقا کشتش عبادت باشد خانم این بچهها را آرام کنید اینقد نچرخونید این بچهها را تو محفل عبادت باشد بصیرت نداشته باشد چیکار میکنه درجا که میزنه هیچ گاهی به ضرر مسلمانهاست چهار هزار مسلمان را قتل عام کرد ذوسدیه این یکیش.
علم بی بصیرت
پس عبادت بیبصیرت به درد نمیخورد بریم سراغ علم بیبصیرت خوبه؟ علم بدون آگاهی و بصیرت آقایون عزیز شما بفرمائید شریح قاضی قاضی القضات حکومت امیرالمؤمنین(ع) بوده جز اصحاب امین پیغمبر بوده احادیث که نقل میکرد میگفت: سمعت رسول الله؛ خودم از پیغمبر شنیدم 150 سال هم عمر کرده یا 180 سال اختلاف است رئیس قوة قضائیه حکومت علی(ع) بوده حافظ قرآنم هست این آقا با این علمش حکم قتل امام حسین(ع) را امضاء میکند دیگه علم بالاتر از این علم حقوق قضاء میدونه حافظ قرآنم هست چسبیده به پیغمبر اصحاب رسول الله پستش ماشاءالله رئیس قوة قضائیه و دیوان عالی کشور علمم که فول اما حکم قتل امام حسین(ع) را میده بیبصیرت بدون بصیرت دیگه کسی پست و مقام داشته باشد بصیرت نداشته باشد فایده ندارد پست و مقام داشته باشی بصیرت نداشته باشی این هم فایده ندارد
امام مجتبی یه عصر و زمانی گیر کرده بود تو کوفه که این کوفیها خوباشونم بصیرت نداشتند خوباشونم بصیرت نداشتند یک کسی مثل عبیدالله بن عباس چهل هزار نفر را برداشت آورد نخیله بعد هم آنجا یواش یواش فریب معاویه را خورد چهل هزار درهم را گرفت صاف این اصحابش و یارانش برداشت رفت ملحق شد به معاویه خب این بصیرت دارد مسلمان هست؟ بله شیعة امیرالمؤمنین(ع) هم بوده؟ بله اما چه شد؟ چون امامشناس نیست چون بصیرت نیست امامفروشی میکند امامش را به چهل هزار درهم معاویه میفروشه بصیرت نباشه یک جوان دینش را میفروشد بصیرت نباشد یک جوان با یک شبهه اینترنتی ماهوارهای قرآنش میفروشد علی را میفروشد عترت را میفروشد پیغمبر را میفروشد خدا را میفروشد با یک شبهة اینترنتی ماهوارهای راسم میگه هآ إ بد هم نمیگه یکی از این کشورهای عربی که رفته بودم شبها میگفتند حاجآقا بشین این فیلم این برنامة سخنرانی این شبکة فلان ببین همه جوانهای ما مینشینند اینو میبینند ذهنشون خراب میشه توروخدا یه وقتی رو منبر بذار جواب این شبهات بده میگفتم مگه جوانهای شما پای این فیلمها پای این برنامهها مینشینند تغییر میکنند؟ میگفت: بله حاجآقا یه برنامهاش تغییر نکنه خب نمیره جواب بگیره دیگه نمیرود مطالعه کند پا منبرم که نمیشینه تحقیقم که نمیکند برنامه اول ده تا شبهه اول مقاومت کنه ده تا شبهه دوم یواش یواش زانوش شل میشه ده تا شبهه بعدی علی را میفروشد امام زمان را فراموش میکند اینو میگه بصیرت نداشتن خب دیروز گفتم برات اشعث میشه جزء قتلة امیرالمؤمنین(ع) محمد بن اشعث از بیبصیرتی میشود جزء قتلة امام حسین دخترش جعده هم میشه قاتل امام حسن(ع) کل این خانواده بیبصیرت هستند بیبصیرت هستند دیگه آقا میفرماید: بخواهید بجنگید بهتر است برای شما بجنگید معاویه را کنارش بزنید نگذارید دستش به کوفه و به دامان دین شما گفتم نه آقا صلح صلح البته یک توطئه بود بعضی از آنها بعضی از شیعهها از رو بیبصیرتی میگه اگه امام حسین اگر امام مجتبی میجنگید بهتر نبود بابا توطئه کرده بودند چرا مطالعه نمیکنی؟ چرا بصیرت امامیت بالا نمیره امامشناسیت بالا نمیره توطئه کرده بودند میگفتند مردم کوفه از جنگ خسته شدند 30 هزار گوش بده به من 30 هزار نفر در کوفه و بصره و اطرافش به واسطة جنگ جمل کشته شده بودند سبب این جنگ جمل هم عائشه شد و طلحه و زبیر این سه نفری از رو بیبصیرتی 30 هزار نفر را به کشتن دادند
سو استفاده معاویه از بی بصیرتی مردم
همین معاویه از بیبصیرتی مردم استفاده کرد در جنگ صفین 110 هزار نفر را به کشتن داد میفهمی یعنی چه؟ هر چه دشمنها از این آب گلآلود از این رود دریاچة گلآلود ماهی میگیرند از بیبصیرتی مردم است جنگ راه میانداختند بر علیه امامشون سوار بر گردة بیبصیرتی مردم میشدند شما میدانید جزء اصحاب عمرسعد چند تا حافظ قرآن بود شما میدانید جزء اونا چند تا از اصحاب رسول اکرم(ص) بود؟ میدونی؟ میدونید چقد بیبصیرت بودند تو این زیارت عاشورا شما میخوانید «وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى»؛ این تیکه از تاریخ دقت کنید خوب «وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى»؛ خدا لعنت کند آنهاییکه اسبها را لجام بستن زین رکاب بعد نقاب بستن رو صورتشون نقابزنای کربلا خیلی بودن اکثر اینهاییکه اومدن کربلا به مساف امام حسین(ع) به جنگ سیدالشهداء(ع) نقاب زده بودند نقاب یعنی چه؟ این شال عربیاشون رو صورتشون بسته بودند فقط این دو تا چشمشون پیدا بود خب میدونی اینها کیا بودند اینها کسانی بودند که از نقاب نزدن خجالت میکشیدند از رو امام حسین(ع) کیآ بودند مگه؟ اینآ هم سفرههای امیرالمؤمنین(ع) بودند تو کوفه سر سفرة امیرالمؤمنین(ع) نشسته بودند با آقا علی(ع) رفیق بودند سر سفرة امام حسین(ع) نشسته بودند تو کوچه پس کوچههای کوفه با امام حسین(ع) رفاقت داشتند مثلاً اینآ اونا بودند اونایی بودند
کسی که بصیرت ندارد هر طرف که به نفعش باشد می رود
نامه نوشتن این آقای شبث بن ربعی شبثآ شبث بن ربعی یک نامه نوشت 180 تا امضاء فرستاد برا سیدالشهداء(ع) 180 تا امضاء بصیرت بصیرت ندارند نامه را فرستاده بعد عبیدالله میاد میترسونه درجا میزنه چون بصیرت نداره نمیفهمه 180 تا امضاء سیدالشهداء(ع) میخواست بره طرف جنگ آقا فرمودند: مگه شما به من نامه ننوشتید حضرت فرمود: «فَقَالَ أَيهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِی وَ لَاتَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا يحِقُّ لَکمْ عَلَی وَ حَتَّی أُعْذِرَ إِلَيکمْ فَإِنْ أَعْطَيتُمُونِی النَّصَفَ کنْتُمْ بِذَلِک أَسْعَدَ وَ إِنْ لَمْ تُعْطُونِی النَّصَفَ»؛ صدامو بشنوید حرفمو بشنوید
«وَ لَاتَعْجَلُوا»؛ عجله نکنید تو کشتن من خب بشنوید شما مگه به من نامه ننوشتید شبث بن ربعی فلانی فلانی فلانی مگه شما نامه به من ننوشتید؟ خب میترسیدن دیگه میترسیدن بگن آره نامه نوشتیم از شمر و عمرسعد و اینها میترسیدن گفتن نه ننوشتیم تا اینجور گفتن حر یکدفعه چشماش برافروخته شد عصبانی شد حرآ گفت: لقد قاطبناک؛ ما نوشتیم چرا دروغ میگی؟ ما نامه نوشتیم به حسین آقا همین جا بود استارت عوض شدن حر زده شد اسبش هی کرد با غلامش و پسرش اومد اینور خب این آقای شبث بن ربعی میدونی کیه؟ شبث بن ربعی دورة پیغمبر بوده گوش بده حداقل امروز این یکی آدم پست پلید بشناسش آقای شبث بن ربعی دورة پیغمبر بوده جزء اصحاب این آخرها بعد آمده شده جزء اصحاب امیرالمؤمنین(ع) از علی فاصله گرفته رفته شده جزء اصحاب معاویه خوب گوش بده دوباره اومده به سمت امیرالمؤمنین(ع) این دو دفعه سه دفعه امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسید امام مجتبی(ع) اومد رفت به سمت معاویه دوباره اومد به سمت امام مجتبی آدم بیبصیرت نگاه کن هر جا سر جیب براش شلتر باشه همان طرف میره آدم بیبصیرت یعنی این باز رفت آمد زمان امام حسین نامه نوشت حسین جان بیا کوفه 180 تا امضاء حالا بعضیهام میگه اکثر این امضاءها را خودش کرد فرستاد برا سیدالشهداء(ع) که بیا کربلا روز عاشورا این شبث بن ربعی خبیثتر از خودش مختار خیلی زیرک بود خیلی عوضی مکر و حیلهای و از اون آدمهای خبیث آدم وقتی بیبصیرت باشه دیگه تو هر چی فیتیلة بصیرت انسان بیاد پایین فیتیلة خباثت و مکر و حیلة آدم میره بالا این دو تا مثل ترازو میمانند بصیرت سنگین بشه بیاد پایین بصیرت بیاد پایین انسان تو حیله و اینها دیگه عمل نمیکند سبک میشه تو این کفه دیگه به حساب خیانت جنایت و مکر و حیله نیست چون بصیرت سنگین شد اینم از اونایی بود که کفة بصیرتش بالا بود سبک مختار گفت: اشعث کجاست شبث بن ربعی کجاست؟ گفتن چه میدونیم گفت برید دنبالش گیرش بیارید آقا گشتن پیداش نکردن مختار گفت میرید شبث بن ربعی را پیدا میکنید وإلا برنمیگردید اگه برگشتید گردنتون میزنم برید رفتن اینقد گشتن این شبث بن ربعی را گیر آوردن آوردن نشوندش مختار گفت: ملعون چه کردی؟ کربلا بودی چه کردی؟ گفت هیچی من هیچ کاری نکردم گفت: ببین شبث بن ربعی منکه میدونم چه کردی بگی تکه تکهات میکنم نگی بازم قطعه قطعهات میکنم بگی یا نگی تکه تکهات میکنم میسوزنمت و میکشمت فرق نمیکنه خب دید چه فرقی میکنه بگه یا نگه پس بذار بگم قلبت آتش بزنم بذار بگم قلبت آتش بزنم گفت: ملعون چه کردی؟ میدونی چه کرده بود تنها کسی که کربلا کربلا تنها کسی که تو گودال قتلگاه سیلی به امام حسین(ع) زد این بود سیلی به ولایتش زد نداشتیم دیگه شمر سر جدا کرد اما این سیلی زد به امام حسین(ع) میفهمی؟ تا این جملهرو شنید مختار غش کرد افتاد به هوشش آوردن مختار گفت ملعون رفتی بگو چه کردی بگو بگو گفت رفتم کنار گودال قتلگاه گفتم حسین جوابمو نداد آقا داشت مناجات میکرد میگفت: «إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِيمًا لأمْرِکَ»؛ گفتم حسین بازم جوابم نداد این پامو بلند کردم یک لگدی زدم به پهلوی امام حسین(ع) یه وقت سر بلند کرد فرمود: چی میگی؟ تا سر را بلند کرد فرمود: چی میگی دستمو بلند کردم یک سیلی به صورت سیدالشهداء(ع) صدا زد ملعون حسین چه کرد؟ شبث بن ربعی گفت مختار تا من سیلی زدم یه وقت حسین فرمود: یا فاطمه.
بی بصیران دوره پیامبر صل الله علیه و آله وسلم
انسان بیبصیرت دیدی نبوده دورة پیغمبر؟ چرا از پیغمبر و امیرالمؤمنین در رابطه با امام حسین(ع) نشنیدن اینآ؟ چرا، ندیدن پیغمبر امام حسین(ع) رو شونهاش بلند میکنه؟ چرا، سفارشات رسول اکرم(ص) را نشنیدن؟ چرا، همهاشون شنیدن آقا سیدالشهداء(ع) فرمودند اینآ اصحاب پیغمبر هستند از اینها سؤال کنید چرا با کشتن من میخواهید خودتونو جهنمی کنید؟ چرا، از اینآ سؤال کنید این همه جمعیت 110 هزار نفر جمعیت که اینجور حلقه به حلقه زده بودند 30 هزار تا 30 هزار تا 30 هزار تا که الان مقابل سیدالشهداء(ع) 30 ـ 40 هزارتا خط اول بودند اینآ داخلشون کیآ بودند حافظین قرآن مثلاً عدة زیادیشون بودند بعضیهاشون عالم بودند بعضیهاشون پست بالایی داشتن کسب و کار بالایی داشتن فکر نکنی همهاشون غلام و برده نبودند فکر نکنید اینجوریه یه دونه مشکل اینآ داشتن اینم بیبصیرتی یعنی امام را نمیشناسد بیبصیرتی بصیرت ندارد الان اونیکه بصیرت دارد کیه؟ مسلمبنعوسجه، آقایون اونیکه بصیرت دارد کیه؟ حبیببنمظاهر جفتشونم از اصحاب رسول الله پنج تا از اصحاب پیغمبر تو این اصحاب امام حسین(ع) بودند پنج تا شما میدانید روز عاشورا دو تا زن کشته شدند دو تا از خانمها کشته شدند روز عاشورا میدانید روز عاشوا ما جانبازم داشتیم تو قضیة عاشورا جانباز بود که بعد شش ماه به شهادت رسید
میدانی روز عاشورا چند تا کودک کشته شدند بصیرت ببین مسلمبنعوسجه رو زمین افتاده بود حبیب به تاز اومد نشست مسلم دستش بلند کرد حبیب دست مسلم گرفت این دو تا خیلی رفیق بودند خیلی خیلی تو کوفه اصلاً یه روز همدیگهرو نمیدیدند نمیشد مسلم صدا زد حبیب گفت: بله داری میری گفت زنده بودن من به مردن تو برا حسینه اگه میخواهی من زنده باشم باید تا یه ساعت دیگه بمیری برا حسین گفت: باشه خیالت راحت خیالت راحت ابیعبدالله اومد سر مسلم به دامن گرفت بعد هم به شهادت رسید مسلم تا ابیعبدالله زنده بود آقا نگذاشت سر یکی از اینآ جدا بشه اینآ خیلی هم و غمشون این دشمنا این بود که کسانی که رو زمین میافتند تا زنده هست و جون داره سر را جدا کند وقتی که من فلانی تا زنده بود سرش بریدم زجرکشش کردم امام حسین(ع) نگذاشت این اتفاق بیفته تا یکی رو زمین میافتاد خودش میرسوند تنها کسی که زنده بود و سر جدا شد خود سیدالشهداء(ع) بود همینا کیآ بودند اینآ کوفهایها بودند که زمان امام مجتبی(ع) دل امام مجتبی را خون کردند آقا فرمود: میخواهید بجنگید یا نمیخواهید بجنگید توطئه کرده بود معاویه گفت: خب کوفهایها که به باباش علی هم وفا نکردن به حسنم وفا نمیکنند ما اگر بخواهیم بجنگیم میجنگیم با اینآ همین تعداد که دور حسن هستند و برادرآ و خودشو اینارو میکشیم از بین میبریم اونا هم که دفاع نمیکنند پس دیگه ریشة امامت کنده است خوب دقت کنید بصیرت امامشناسی یعنی این گفت خب ما حسن را میکشیم چون اونا دفاع نمیکنند امام مجتبی(ع) چند روز اومده بیرون کوفه اردو زده که بیاید به من ملحق بشید کوفهایها من اینجام شما بیائید تو این اردوگاه یه سه چهار هزار نفر پنج هزار نفر بیشتر جمع نشدن آقا انتظار داشت مثلاً صد هزار نفر بیان جمع بشن تو اردوگاه امام سه چهار پنج هزار نفر بیشتر نیومدن اون طرفم شام 120 هزار نفر آماده کرده بودن برای جنگیدن با امام مجتبی(ع) گفتن خب میریم یه عده از اینا فرار میکنند یه عدهای بقیهاشون میکشیم از جمله کسانی که میکشیم حسین است و عباس و امام مجتبی دیگه قال قضیه کنده میشه سیاست معاویه این بود گفت اگه یه تعدادی از این حسن و حسنیها به اسارت گرفتیم دیگه چه بهتر ما به اسارت میگیریم بعد هم جلو همه مسلمانها آزادشون میکنیم که اینا که به ما میگن یابنالطلقا ای پسر آزاده کردة پیغمبر یعنی ابوسفیان دیگه ابوسفیان پیغمیر اسیرش کرد بعد آزادش کرد دیگه یابن ای پسر آزاد کردة جدمون پیغمبر مام اینجا گل بگیریم چیکار میکنیم اسیر میکنیم اینارو بعد میگیم خب شما هم یابنالطلقا هستید این توهین دو تا توطئه را امام مجتبی(ع) با صلحش نقش بر آب کرد یعنی نه داداشش حسین به کشتن داد چون ذخیرة خداست باید کربلا ایجاد کند نه عباس به کشتن داد نه چهار تا مسلمانهای واقعی علوی را به کشتن داد نه زن و بچة اینهارو چون اینها وفا نداشتن که و نه این یه توطئه را گذاشت به جایی برسد منتهی خیلی مظلومه امام مجتبی آنقدر اعتراض بهش کردن آنقدر اذیتش کردن میآمدن از جلوی آقا رد میشدند میگفتن السلام علی علیک یا مذل المؤمنین؛ ای کسی که مؤمنین را ذلیل کردی امام مجتبی(ع) میفرمود: من مؤمنین ذلیل نکردم من چرا مؤمنین ذلیل کنم؟ کجا مؤمن بودید کسی میخواست بیاد دفاع کنه کسی نبود توطئه کرده بودند برا ترور من در اصحاب معاویه پول داده بودند نقشه کشیده بودند آماده بودند که چند توطئه را به پا کنند و ایجاد کنند خراب کنند دین امیرالمؤمنین(ع) و مذهب علی(ع) را آماده بودند میگن چرا صلح کرده امام مجتبی(ع) خب پیغمبرم صلح کرد مگه فقط امام مجتبی(ع) صلح کرده امام مجتبی که با مسلمانها صلح کرد پیغمبر با کفار صلح کرد پیغمبراکرم در جنگ با مشرکین صلح نامة به حساب صلح حدیبیه را ببینید اون طرف کفار بودند پیغمبر با یهودیها هم صلحنامه نوشت با اهلکتاب صلحنامه نوشت سه چهار صلحنامه پیغمبر دارد صلح مکه قبل فتح مکه ببینید یه سال قبل از فتح مکه پیغمبر صلحنامه نوشت قرارداد با اینآ نوشت با کفار اگه اشکال صلح بخواد وارد بشه باید به پیغمبر وارد بشه امام مجتبی(ع) که اون طرف یک مشت مسلمان بودند همه مسلمانها بودند اگه میجنگید اونام کشته میشدند و تازه چیزی این طرف نبود توطئة معاویه را برملا کرد اون قضیة یابنالطلقا را خرابش کرد میخواست وارد بشود معاویه امام مجتبی(ع) با صلحش باعث شد همه معاویه را بیشتر بشناسن چطور وقتی که وارد کوفه شد معاویه تو مسجد شروع کرد نماز خواندن اومد نشست بالای منبر این صلحنامة با مسلمانهای کوفه و امام مجتبی را زیر پا لح کرد گفت من به نماز خواندن و روزه گرفتنتون کاری ندارم من سلطنت میخوام من میخوام پادشاه باشم نه به نمازتون کار دارم نه به روزهاتون و شروع کرد به بد گفتن امیرالمؤمنین(ع) ناسزا گفتن بگذار بفهمن اینا که معاویهای که هی میگفتن چرا باهاش صلح نمیکنی کیه اونوقت میدانید اومدن اعتراض کردند
آقا فرمود: اینها که حسن نمیخواهند اینا معاویه میخواهند اینآ که امام مجتبی نمیخواهند خود آقا فرمود: اینآ که منو نمیخواهد اینا معاویه میخواهند همون جملهای که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: فرمود: شما منو نمیخواهید معاویه را میخواهید بعد آقا گفت خدایا علی را از اینا بگیر خدایا علی را از میان اینا بردار آقا به خودش نفرین کرد گفت خدایا علی را از اینا بگیر مردم کوفه یه مردمی بودن اینجوری خیلی مظلومه امام مجتبی(ع) بعد هم که اومد مدینه تو مدینه هم در میان همسران پیغمبر خیلی مظلوم بود اذیتش کردند اذیتش کردند امام مجتبی(ع) را امام مجتبایی که پیغمبر اکرم(ص) او را در بغل جبرئیل دیدند امام مجتبایی که وقتی وحی نازل میشد حضرت مجتبی حسن صدای جبرئیل را میشنید آیات قرآن را قبل از اینکه علی بیاد بخونه میاومد برا مادر فاطمه میخوند امام مجتبایی که پیغمبر اینقد سفارشش کرد فرمود: این حسنم مظلومه هر که برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشود این آقارو چه کردن؟ صلی الله علیک یا مظلوم؛ يا اَبا مُحَمَّدٍ ياحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَيُّهَا المُجتَبی يَابنَ رَسوُلِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ يا سَيِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَينَ يَدَی حاجاتِنا؛
حسن من بخدا مظلوم است حسن از زهر جفا مسموم است
حَسنم هیچکسی یار نداشت حسنم هیچ مدد کار نداشت
حسنم بسکه زغم ناله نمود تشت را پر زگل لاله نمود
وصیت کرد وقتی امام حسین(ع) اومد کنار بسترش نشست دست داداش بلند کرد تو دستش گرفت وصیتها کرد یکیش این بود داداش جونم حسین اگه من از دنیا رفتم خودت غسلم بده خودت کفنم کن داداش حسین خودت نماز به بدنم بخون حسین جانم جنازهامُ ببرن در خونة جدم پیغمبر کنار بدن جدم دفن کنید اما اگه نگذاشتن راضی نیستم خونی ریخته بشه، صحبتهاش کرد امام حسین(ع) میفرماید: یه وقت داداشم دستمو فشاری داد جان به جان آفرین تسلیم کرد میدونی چی شد؟ تا این اتفاق افتاد صدای زجه و نالة زینب بلند شد امان امان صدا بلند شد به ناله، بدن آقارو غسل دادن کفن کردن نماز خواندن در خونة پیغمبر آوردن مانع شدن اما همینکه خواستن بدن بردارند بیارن بقیع از هر طرف بدن مجتبای فاطمه را تیر باران.
مدینه شد عزاخانه که دارد موج اشک و آه زداغ مجتبی سوزد دل زهرا سلام الله
کریم آل پیغمبر حسن جانم حسن جانم مدینه شد عزاخانه که دارد موج اشک و آه
زداغ مجتبی سوزد دل زهرا سلام الله کریم آل پیغمبر حسن جانم حسن جانم
مدینه عقدهها دارد صفا دارد صفا دارد به یاد مجتبی امروز عزا دارد عزا دارد
گل زهرا شده پرپر حسن جانم حسن جانم کریم آل پیغمبر حسن جانم حسن جانم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بنيها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظيمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم
بحق امام مجتبی همة مارو ببخش و بیامرز
بحق زینب فَرَجِ مهدی را برسان
مریضامون شَفا مرحمت فرما
امام، شهدا، امواتمون رحمت فرما.
کشور و ملت و رهبر و جوانها، حضار محترم مجلس محافظت بفرما.
خدا قسمت میدهیم باران و برکات و رحمتترو بر ما نازل فرما
در دنیا زیارةُ الحسین در قبر و برزخ و قیامت شفاعَةُ الحسین نصیب همة ما بفرما
خدا شر دشمنان به خودشون برگردان
این قلیل زیارت عاشورا و توسلات را از بانی محترم و اهل مجلس به کرمت قبول بفرما.
بِرَحْمَتِکَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
#مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
base.apk
3.92M
نرم افزار #بازکردن_فایل_word_برای_اندروید
#مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
#روضه_حضرت_ابوالفضل علیه السلام1
#مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
#روضه_حضرت_ابوالفضل علیه السلام2
#مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
#روضه_حضرت_ابوالفضل علیه السلام3
#مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
#روضه_حضرت_ابوالفضل علیه السلام4
#مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍