eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم فرمود: سه نفر از بني اسرائيل با هم به مسافرت رفتند در ضمن سير و سفر در غاري به عبادت خدا پرداختند، ناگهان! سنگ بزرگي از قله كوه فرود آمد و بر در غار افتاد و دهانه غار به كلّي بسته شد. و مرگ خود را حتمي دانستند. پس از گفتگو و چاره انديشي زياد به يكديگر گفتند: به خدا سوگند! از اين مرحله خطر راه رهايي نيست مگر اينكه از روي راستي و درستي با خدا سخن بگوييم. اكنون هر كدام از ما عملي را كه فقط براي رضاي خدا انجام داده ايم به خدا عرضه كنيم، تا خداوند ما را از گرفتاري نجات بخشد. يكي از آنها گفت: خدايا! تو خود مي داني كه من عاشق زني شدم كه داراي جمال و زيبايي بود و در راه جلب رضاي او مال زيادي خرج كردم، تا اينكه به وصال او رسيدم و چون با او خلوت كردم و خود را براي عمل خلاف آماده نمودم، ناگاه در آن حال به ياد آتش جهنم افتادم. از برابر آن زن برخواسته بيرون رفتم. خدايا! اگر اين كار من به خاطر ترس از تو بوده و مورد رضايت واقع شده، اين سنگ را از جلوي غار بردار! در اين وقت سنگ كمي كنار رفت به طوري كه روشنايي را ديدند. دومي گفت: خدايا! تو خود آگاهي كه من عده اي را اجير كردم كه برايم كار كنند و قرار بود هنگامي كه كار تمام شد. به هر يك از آنان مبلغ نيم درهم بدهم، چون كار خود را انجام دادند من مزد هر يك از آنها را دادم ولي يكي از ايشان از گرفتن نيم درهم خودداري كرده و اظهار داشت: اجرت من بيشتر از اين مقدار است، زيرا من به اندازه دو نفر كار كرده ام، به خدا قسم كمتر از يك درهم قبول نمي كنم در نتيجه مزدش را نگرفته رفت و من با آن نيم درهم بذر خريده كاشتم خداوند هم بركت داد و حاصل زياد بر داشتم پس از مدتي همان اجير پيش من آمده و مزد خود را مطالبه نمود. من به جاي نيم درهم، هيجده هزار درهم (اصل سرمايه و سود آن) به او دادم خداوندا! اگر اين كار را من تنها به خاطر ترس از تو انجام داده ام اين سنگ را از سر راه ما دور كن! در آن لحظه سنگ تكان خورد، كمي كنار رفت به طوري كه در اثر روشنايي همديگر را مي ديدند، ولي نمي توانستند بيرون بيايند. سومي گفت: خدايا! تو خود مي داني كه من پدر و مادري داشتم كه هر شب شير برايشان مي آوردم تا بنوشند، يك شب دير به خانه آمدم و ديدم به خواب رفته اند خواستم ظرف شير را كنارشان گذاشته و بروم، ترسيدم جانوري در آن شير بيفتد، خواستم بيدارشان كنم، ترسيدم ناراحت شوند، بدين جهت بالاي سر آنها نشستم تا بيدار شدند و من شير را به آنها دادم! بار خدايا! اگر من اين كار را به خاطر جلب رضاي تو انجام داده ام اين سنگ را از ما دور كن! ناگهان! سنگ حركت كرد و شكاف بزرگي به وجود آمد و توانستند از آن غار بيرون آمده و نجات پيدا كنند.(105) •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha
مربی یار
✨﷽✨ #فهرست7 شهدا ، #ماجرای_شهیدی_که_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_در_جشن_خواستگاری_اش_شرکت_کرد منبرک
✨﷽✨ تلنگر، منبرک، منبر صوتی، حجت‌الاسلام ، منبرک حجاب تلنگر، منبرک، شرح حدیث، مسابقه تلنگر، منبرک، شهدا، معرفی_بازی، منبرک، شهدا، منبرک حجاب، داستان منبری، تلنگر، منبرک، عبدالعظیم حسنی منبرک، منبرک، عبدالعظیم حسنی ؟ ، شعر وفات ، دانلود کتاب، شهدا، منبرک، شعر وفات، ، شهدا، شرح حدیث، منبرک، داستان منبری، تلنگر، منبرک، گرانی منبرک، داستان منبری، تلنگر، داستان منبری، منبرک، تلنگر، شرح حدیث، داستان منبری، مطالب ارسالی حجت‌الاسلام زیارتی زاده ؟ منبرک، داستان_منبری، منبرک حجاب، منبرک، تلنگر، معرفی بازی، منبرک، ؟ شهدا، داستان منبری، منبرک حجاب، ؟ منبرک، ؟ شرح_حدیث، شهدا، منبرک_حجاب، شهدا، منبرک، داستان منبری، ؟ شهدا، تلنگر، ؟ اشعار شهادت، شهادت امام صادق علیه السلام ، ، شهادت امام صادق علیه السلام ، حجت‌الاسلام •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @membariha