eitaa logo
باغ قرآنی/حس خوب/لذت دارواسعه/ کسب مهارت 🌴🌾🐓
534 دنبال‌کننده
1هزار عکس
690 ویدیو
6 فایل
سلام واحترام🌹 هدف تبادل ایده تجربیات شخصی تشویق به کشت و کارباغبانی نگهداری طیوردرشهریاروستا آپارتمان یا حیاط وایجادحال خوب است 🥰 طرح جهانی باغ قرآنی مسجدمحور ادمین کانال @mivekooche
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بسلام آمنين
٠ ۱۱بهمن۱۴٠۲/ سال سوم امام خمینی ره: روحانیت و عشایر، دو سد مهم در مقابل پیشروی اجانب هستند!!!! رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و ششمین سالگرد ارتحال امام راحل(۱۵خرداد۹۴) فرمودند: اگر را گم، فراموش یا خدای ناکرده عمداً کنار بگذاریم، ملت ایران خواهد خورد. بدیهی است وقتی با پرسشهایی از جنس تمدن سازی به بازخوانی امام نپردازیم، چیزی از راه آن بزرگ مرد تاریخ دستگیرمان نخواهد شد. توضیح بیشتر اینکه هیچ گاه امام را از منظر این پرسشها ارزیابی نکرده ایم، به همین دلیل نه ایشان را درست و جامع می شناسیم نه دشمنانشان را. این است که پس از گذشت حدود نیم قرن از انقلاب الهی او و علیرغم دستاوردهای فراوان، کماکان با مشکلات بسیاری روبرو هستیم. حتی در مواقعی با قوت نیروهای انقلاب و پول بیت المال مسلمین، ایجاد کننده آن مشکلات هم می شویم. یکی از مهم ترین پرسشهای این عرصه، مربوط به می شود. برنامه و حساسیت امام خمینی ره برای نظام مشاغل حکومتش چه بود؟ در یادداشت۱۳۲ اشاره کوتاهی به در نگاه امام داشتیم و در کوتاه مجال کنونی، نظری به تعابیر و بیانات شگفت انگیز آن فقیه دشمن شناس به مسئله !. کلمه و اصطلاحی که به دلیل امام ناشناسی مان به زودی به تاریخ خواهد پیوست و ما را گرفتار همان سیلی وعده داده شده خواهد کرد. ایشان در تاریخ ۲/۲/۵۸، عشایر ایران را یکی از ملت نام می برند و در کنار روحانیون، آنها را سدی مستحکم در مقابل نفوذ اجانب تعبیر می کنند که دائما مورد غضب حکومت آن پدر و پسر خائن بودند. ۲۴ روز پس از آن تاریخ، تضعیف و توطئه حکومت پهلوی علیه عشایر را، یکی از خیانتهای آن رژیم به عنوان می کند!. در همین سخنرانی و در تعبیری قابل تامل دیگر می گوید: ما الان مبتلا هستیم به گرفتاری های زیاد، به خرابی های زیاد که باید با دست قدرتمند تمام طبقات و به ، این گرفتاری ها رفع بشود. امام خمینی ره در دیگر سخنانشان به بیان نحوه دشمنی و تضعیف عشایر در رژیم اجنبی پهلوی پرداخته اند. ایشان یکی از مهم ترین راهبردهای آنان را و نابود کردن شغل استراتژیک می دانند. و مگر عشایر و زندگی عشیره ای بر اساسی غیر از دامداری هم استوار است؟ «دامداری را اینها به کلی از بین بردند، مراتع ما را که جای دامداری بود گرفتند، ملی کردند به اصطلاح خودشان» ۲٠/۷/۵۷. «در حکومت پهلوی دامداری ایران را به هم زدند، کشاورزیش را به هم زدند، همه زندگی را به هم زدند. دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با گوشت های - عرض می کنم که - یخ زده نجس دارند زندگی می کنند که از بلاد دیگری می آورند برایشان، یخ زده، خراب، فاسد و حرام میت است. در صورتی که ایران اش وقتی که دامداری حسابی بود کافی بود برای همه ایران و مابقی اش باید صادر میشد ۴/۹/۵۷. حال پرسش اینجاست: آیا از فرصت گرانقدر انقلاب اسلامی برای تقویت عشایر و زندگی عشیره ای استفاده کردیم؟ آیا توانستیم با و زدودن انحصارهای طاغوتی از مراتعی به حکم اسلام سهم همه مردم است، بسترساز گسترش دامداری های خُرد، خودکفا کردن خانواده ها، احیای حکم شریف زکات، محرومیت زدایی و دهها فایده دیگر شویم؟ پاسخ ناگفته پیداست و واردات سالانه بیش از ۲۵٠ هزار تن گوشت و عرضه ی ششصد هزار تومانی آن، گواه فاصله ما با فهم امام و راه اوست. @besalamen_amenin
۱۶ فروردین ۱۴٠۴/سال پنجم و باز هم من، معجزه شگفت انگیز عطر😅 و رزقی «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ🤔»!!!! از مدتها قبل می خواستم این کارو بکنم ولی نمیشد. وقتی دیدم تو سخنرانی اول سالشون به این موضوع تصریح کردن، خیلی جدی تر شدم. ایشون گفتن: «وظیفه‌ی مردم این است که هر کس می تواند یک تولیدی ولو کوچک به وجود بیاورد، این کار را بکند». جالب اینکه ، تنها مثالی بود که برای طرحهای تولیدی مردمی و کوچیک گفتن. و این دقیقا چیزی بود که از مدتها قبل تو ذهن داشتم. راستش چقدر حسرت خوردم که این مثال آقا، توی غفلت و غوغای رسانه ها گم شد. من طلبه کمترین حاضر بودم برم تلویزیون😅، و دو ساعتی درباره اهمیت این مثال بسیار مهم، ابعاد و فوایدش حرف بزنم. ولی خب دیگه.... برگردیم به داستان: حدود ده بیست متر از فضای پشت بام رو نیاز داشتم. دو روزی به آخر ماه رمضون مونده بود. نقشه قفس رو تو ذهنم کشیده بودم و علاوه بر این، می خواستم تقسیم به دو یا سه بخشش کنم تا بتونم هم بیارم. آخه کبوتر یکی از زیباترین، آرامش بخش ترین و مفیدترین مخلوقات خدا برا آدماست. گوشت و تخم مرغش😅 جزء بهترین هاست! ضمنا، کود کبوتر هم یکی از بهترین جایگزینای مضره. تازه، کبوتر ضد جنُّ شیاطینه و یکی از حیووناییه که عاشق اهل بیت علیهم السلامه (کتاب شریف کافی، باب ) از خونه زدم بیرونُ تو مسیر چندتا جوشکاری دیدم. چون می خواستم ی اسکلت آهنی درست کنمُ روشم ورق فلزی بندازم. قیمت که گرفتم، سر هم به پنج شیش میلیون تومن می رسید. گرون بودنش ی طرف، آهنی بودنشم طرف دیگه! هی می گفتم آهن که بندازم رو سقف، خیلی داغ میشه و پرنده ها اذیت میشن. بعدش گفتم چرا اسکلت چوبی نزارم🤔؟ که خیلی بهتره! نزدیک اذان ظهر بود که به خیابون شهید داودی رسیدم! اونجا ی مسجد خوبی هست که محل برگزاری هیئت هفتگی . ی هیئت خیلی خوب که خودمم یکی دو بار اونجا سخنرانی کردم. نماز که خوندم و از مسجد اومدم بیرون، دیگه داشتم به قطعیت می رسیدم که همون اسکلت آهنی رو سفارش بدم. چون هرچی گشتم نجاری خوبی پیدا نکردم. شاید حدودای چهارصد پونصد متری از مسجدْ دور، و وارد میدون اصلی شهر شدم. حس کردم یکی داره غیرعادی پشت سرم میاد🤔😅😨اما برنگشتم و به راهم ادامه دادم. یهو شنیدم داره میگه آقا آقا ببخشید! برگشتم دیدم ی مرد میانسال با کلی جوراب در حال . سلام حالتون خوبه؟ علیک سلام، خیلی ممنون ببخشید این شما زدین؟ 😊با یک مکث گفتم بله، چطور؟ آها از کنارم که رد شدین، گفتم این عطر حتما مال شما بوده. میشه بپرسم چه عطریه؟ 🥰 میشه بدین ی خرده بزنم؟ بله حتما. بعد که ی خرده عطرُ زد گفت: ان شاءلله علیه السلام ظهور کنن🤔😊 خواست عطرو پس بده، گفتم نه دیگه این مال شماست. گفت نهههه، گفتم قابلتون رو نداره. خیلی تشکر کرد، خودش رو معرفی و شمارشو هم داد. اگر کمکی چیزی نیاز داشتید در خدمتم. ممنون. راستی سراغ دارین؟ برای چی؟ میخوام ی جا برا کبوترام درست کنم. ی خرده فکر کردُ گفت: فلانی فلان جا مورد مناسبیه. باز فکر کردُ یهو گفت: عه البته همین جام یکی هست! اشاره کرد به اونطرف میدونُ گفت: اون گاراژ بزرگ رو می بینی؟ همون اولش ی نجار خیلی خوبه که اتفاقا خودشم کبوتر داره🥰🕊 گفتم ای چقد تو محشری. رفتمُ دیدم که بله! ی قفس بزرگ تو محل کارش درست کرده و تقریبا ده تایی هم کبوتر داشت. خدا میدونه چقدر آرامش می گرفتم به این کبوترا نگاه می کردم. ی خرده که صحبت کردیم، آقای نجار گفت: ؟ 🥰🤦‍♂️😅 کساییکه یادداشت قبلی رو خوندن، دلیل خندمو میدونن. خیلی راهنمایی کرد و گفت: برای اینکه ارزون دربیاد، میتونی ازین چوبای خام ببری خودت درست کنی. ی لحظه تو ذهنم اومد که خودمون تو روستا کلی داریم🤔چرا ازونا استفاده نکنم؟ بلافاصله گفتم وای خدایا، برای سقف هم از همون شاخه های سپیدارُ آلبالوهای تو باغچه استفاده می کنم. هم رایگانه هم طبیعیه داغم نمیشه. خیلی خوشحال شدم و از آقای نجار خداحافظی کردم. روز بعدش رفتم و به پدرم گفتم میخوام برم فلان باغچه برای اینکار. گفت که اونجا اصلا سپیداری نمونده! همه رو بریدیم. ولی دلم روشن بودُ گفتم حالا میرم ی کاریش میکنم. رفتمُ خداروشکر دیدم از اوووون همه سپیدار، فقط دوتا باقی مونده که اتفاقا یکیش خشک شده. انگار خدا برا من نگهش داشته بود. ی درخت حدودا ده متری که بشددددت برام کافی و مناسب بود😅🤲 دست به کار شدمُ همه چیزو آماده کردم. بچه ها رو هم با خودم برده بودم و حسسسابی کردن. زنگ زدم برادرم با وانتش اومدُ چوبارو بار زدیم به مقصد پشت بام. و اکنون پیگیر ادامه ماجرا هستم. بفضله تبارک و تعالی😊
۲ تیر ۱۴۰۴ / سال اول زندان‌های بی آب و علف اولین‌بار است که می‌خواهید از تعدادی مرغ و خروس و یا گوسفند نگهداری کنید و هیچ اطلاعاتی هم در این زمینه ندارید، به چه چیزی اول از همه فکر می‌کنید؟ احتمالاً به مسئلهٔ غذای مناسب برای و ، پس یک جستجو ساده در گوگل انجام می‌دهید؛ اما اولین سایت یا مقاله در این زمینه را که نگاهی می‌اندازید، با انبوهی از رو‌به‌رو می‌شوید که می‌توان به: دی کلسیم فسفات، کلسیم، فسفر و کلر اشاره کرد که هر کدام برای رفع یکی از نیازهای دام و طیور است و به دلیل بودن غذای اصلی آنها که اغلب از کاه، یونجه و غلات است، استفاده نکردن از مکمل‌ها باعث ضعیف شدن و در دام و طیور می‌شود (اینجا). اما استفاده کردن از این مکمل‌ها هم به دلیل افزودنی‌های و بعضاً باعث بیماری نه تنها در دام و طیور بلکه به علت اثر کردن این مکمل‌ها در گوشت و شیر سرانجام به بیمار شدن خود ما ختم می‌شود (اینجا). پس چاره در چیست؟! آیا باید از این مکمل‌ها استفاده کرد؟ یا نه؟ اصلاً ریشهٔ این مشکل در کجاست؟ چرا در گذشته چنین مشکلاتی وجود نداشته؟ چه چیزی از گذشته تا به حال دچار تغییر شده؟ آیا حیوانات تغییر کرده‌اند؟ باید بگوییم که نه! بلکه نگهداری از حیوانات، دچار تغییر شده است. وقتی که ما دام و طیور را در محیط‌های و نگه می‌داریم، آنها مجبور می‌شوند فقط از غذایی که ما در آخور می‌ریزیم بخورند و مشکلاتی که گفته شد به وجود می‌آید؛ اما در شیوه نگهداری از حیوانات در زمان‌های قدیم آنها را به برده و دام‌ها که به صورت فطری درکی از گیاهان مفید دارند، می‌توانستند آزادانه در از گیاه‌های متنوع، مقوی و کامل که تمام نیازهای آنها را برآورده می‌کند، استفاده کنند و همچنین از گیاهان نیز بهره ببرند تا کمتر بیمار شوند و اگر بیمارند درمان شوند. همچنین نگهداری حیوانات در فضای بسته و کوچک به دلیل نداشتن امکان حرکت خود باعث بیماری و همچنین باعث شیوع سریع‌تر بیماری‌ها می‌شود (اینجا). در حالی که در طبیعت حیوانات می‌توانند آزادانه مشغول به چرا شده و حرکت و تحرک زیادی داشته باشند. حیوانات کوچک‌تر هم مثل مرغ و خروس می‌توانند غذای خود را از حشرات و آفت‌ها تأمین کنند. با این شیوه از نگهداری حیوانات دیگر هیچ نیازی به مکمل‌های وجود ندارد؛ اما متأسفانه روز به روز شاهد این هستیم که شیوه و نگهداری دام و طیور در مکان‌های بسته و کوچک در دامداری‌ها و مرغداری های پر رنگ تر و بیشتر از هر زمان دیگر می‌شود و در مقابل شاهد کم رنگ تر شدن و کمتر شدن شیوه کامل و اسلامی نگهداری حیوانات در مکان‌های باز و بزرگ و به چرا بردن آنها هستیم. باشد تا با تفکر راهی راست و درست را در پیش بگیریم. در آخر، کتاب علم و نور، قرآن کریم می‌فرماید: وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَىٰ-و آنکه چراگاه را رویانید (آیه ۴ سوره اعلی) @dahe90notes
۲ تیر ۱۴۰۴ / سال اول زندان‌های بی آب و علف اولین‌بار است که می‌خواهید از تعدادی مرغ و خروس و یا گوسفند نگهداری کنید و هیچ اطلاعاتی هم در این زمینه ندارید، به چه چیزی اول از همه فکر می‌کنید؟ احتمالاً به مسئلهٔ غذای مناسب برای و ، پس یک جستجو ساده در گوگل انجام می‌دهید؛ اما اولین سایت یا مقاله در این زمینه را که نگاهی می‌اندازید، با انبوهی از رو‌به‌رو می‌شوید که می‌توان به: دی کلسیم فسفات، کلسیم، فسفر و کلر اشاره کرد که هر کدام برای رفع یکی از نیازهای دام و طیور است و به دلیل بودن غذای اصلی آنها که اغلب از کاه، یونجه و غلات است، استفاده نکردن از مکمل‌ها باعث ضعیف شدن و در دام و طیور می‌شود (اینجا). اما استفاده کردن از این مکمل‌ها هم به دلیل افزودنی‌های و بعضاً باعث بیماری نه تنها در دام و طیور بلکه به علت اثر کردن این مکمل‌ها در گوشت و شیر سرانجام به بیمار شدن خود ما ختم می‌شود (اینجا). پس چاره در چیست؟! آیا باید از این مکمل‌ها استفاده کرد؟ یا نه؟ اصلاً ریشهٔ این مشکل در کجاست؟ چرا در گذشته چنین مشکلاتی وجود نداشته؟ چه چیزی از گذشته تا به حال دچار تغییر شده؟ آیا حیوانات تغییر کرده‌اند؟ باید بگوییم که نه! بلکه نگهداری از حیوانات، دچار تغییر شده است. وقتی که ما دام و طیور را در محیط‌های و نگه می‌داریم، آنها مجبور می‌شوند فقط از غذایی که ما در آخور می‌ریزیم بخورند و مشکلاتی که گفته شد به وجود می‌آید؛ اما در شیوه نگهداری از حیوانات در زمان‌های قدیم آنها را به برده و دام‌ها که به صورت فطری درکی از گیاهان مفید دارند، می‌توانستند آزادانه در از گیاه‌های متنوع، مقوی و کامل که تمام نیازهای آنها را برآورده می‌کند، استفاده کنند و همچنین از گیاهان نیز بهره ببرند تا کمتر بیمار شوند و اگر بیمارند درمان شوند. همچنین نگهداری حیوانات در فضای بسته و کوچک به دلیل نداشتن امکان حرکت خود باعث بیماری و همچنین باعث شیوع سریع‌تر بیماری‌ها می‌شود (اینجا). در حالی که در طبیعت حیوانات می‌توانند آزادانه مشغول به چرا شده و حرکت و تحرک زیادی داشته باشند. حیوانات کوچک‌تر هم مثل مرغ و خروس می‌توانند غذای خود را از حشرات و آفت‌ها تأمین کنند. با این شیوه از نگهداری حیوانات دیگر هیچ نیازی به مکمل‌های وجود ندارد؛ اما متأسفانه روز به روز شاهد این هستیم که شیوه و نگهداری دام و طیور در مکان‌های بسته و کوچک در دامداری‌ها و مرغداری های پر رنگ تر و بیشتر از هر زمان دیگر می‌شود و در مقابل شاهد کم رنگ تر شدن و کمتر شدن شیوه کامل و اسلامی نگهداری حیوانات در مکان‌های باز و بزرگ و به چرا بردن آنها هستیم. باشد تا با تفکر راهی راست و درست را در پیش بگیریم. در آخر، کتاب علم و نور، قرآن کریم می‌فرماید: وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَىٰ-و آنکه چراگاه را رویانید (آیه ۴ سوره اعلی) @dahe90notes