#حضرت_رقیه_خاتون
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه
دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه
سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر
تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر
تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم
حسین بابای خوبم (۴)
بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر
سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر
زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید
با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید
ببین افسرده حالم شده شکسته بالم
حسین بابای خوبم
نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند
بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند
شبیه مادر تو شده همهُ وجودم
بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم
غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم
حسین بابای خوبم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال سوم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/FF4n9sn8RxYH0HElc3KULR
#نوحه_زمینه_وشور_حضرت_رقیه (س)
بارونیه چشمای دختری که دلگیره
بابا دلم از غربت این خرابه میگیره
آسمون انگار غمی تو چشماش نشسته
درد یتیمی پر و بالمو شکسته
فصل غم اومده ببین اسیرم
سه ساله ام ولی باغصه پیرم
بابای خوب من (۴)
دیدی که از مادرتو نشون گرفتم
ارثی از اون بانوی قدکمون گرفتم
بابا کجا بودی که پهلو مو شکستند
بابا کجا بودی که دست عمه رو بستند
شده شبیه فاطمه وجودم
صورت و دست و چشم کبودم
بابای خوب من
بی تو بابا بهار من مثل خزونه
بغض غریبی از دلم روضه میخونه
بابا به من بگو چرا روی تو گلگونه
خورده مگه چوب یزید لبت پرخونه
چرا شده حنجر تو پاره پاره
دیگه دل پریشون طاقت نداره
بابای خوب من
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال سوم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/FF4n9sn8RxYH0HElc3KULR
#نوحه_واحد_یا_سنگین_حضرت_رقیه (س)
خوش اومدی به دیدنم بابا
دیر اومدی بی کفنم بابا
سر تو روی دامنم بابا (خوش اومدی تو)
داغ تو کرده بابایی پیرم
از صورت تو بوسه میگیرم
روی تو میبینم و می میرم (خوش اومدی تو)
[بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]۲
بابا بیا دو چشم خود وا کن
سه سالتو بیا تماشا کن
رویم ببین و یاد زهرا کن (بابای خوبم)
[بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]
بابا بگو که پیکرت چی شد
زیر سُمِ اسبا تنت چی شد
واویلتا انگشترت چی شد(برات بمیرم)
وقتی که تیر به حنجرت اومد
خون از دو چشم خواهرت اومد
به من بگو چی به سرت اومد (برات بمیرم)
[بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال سوم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/FF4n9sn8RxYH0HElc3KULR
#نوحه_واحد_یا_سنگین_حضرت_رقیه(س)
بابایی ، دشمنت کرده اسیرم
نگاه کن ، غم تو کرده چه پیرم
چشم انتظارتم ، عمه چه بیقرار
بابا بیا ولی ، تنهای مان نذار
آه ، قد خمیده ، دختر شاه ، کس ندیده
وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲)
بابایی ، پاره کردن معجر من
نرفته ، چادر اما از سر من
نایی نمانده در ، دستان و پای من
شد عمه زینبم ، بابا عصای من
آه ، دست دشمن ، مانده روی ، صورت من
وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲)
بابایی ، از داغ تو می میرم
من توی ، خرابه عزا می گیرم
بابا شده کبود ، پلک چشم ترت
لبریز گرد و خاک ، شد موهای سرت
آه ، شد دل کباب ، رویت شده ، از خون خضاب
وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال سوم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/FF4n9sn8RxYH0HElc3KULR
#نوحه_واحد_حضرت_رقیه (س)
دختر پادشاه عالم رقیه
نگین انگشتر خاتم رقیه
اسم قشنگ و ناز تو تو سینه مونه
دمشق تو رقیه جان مدینه مونه
تو اعتبار مایی(رقیه جانم)
داروندار مایی (رقیه جانم)
وای ٬ یارقیه یا رقیه یارقیه (۴)
بابا ببین که غمها کرده چه پیرم
آخرش از عشق تو بابا می میرم
بابا نگفتی که بری گلت می میره
بعد تو دیگه دل من همش می گیره
دختر ناز بابا (رقیه جانم)
سه ساله ی کربلا (رقیه جانم)
وای ٬ یا رقیه یا رقیه یا رقیه
سایه ی دست دشمن روی سر من
تازیونه جواب چشم تر من
دست کوچیکمو ببین جای طنابه
ازلب خشکیده ی تو دلم کبابه
از ناقه افتادی تو (رقیه جانم)
با ناله جان دادی تو (رقیه جانم)
وای ٬ یا رقیه یارقیه یا رقیه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال سوم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/FF4n9sn8RxYH0HElc3KULR
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹فیض نسیم🔹
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
گر چنین است چه کردهست ندانم با عرش
آهِ طفلی که غریب است و اسیر است و یتیم
از چه ویران نشدی ای فلک آندم که شدند
اهلبیت شه بییار به ویرانه مقیم
ساخت ویرانهنشین ظلم عدو قومی را
که خداوند ثنا گفته به قرآن کریم...
گشت آن سلسله را روز و شب و صبح و مسا
آه و فریاد انیس و، غم و اندوه ندیم
بود با یاد قد تازه جوانان همه را
قدی از هجر دوتا و دلی از غصّه دو نیم
دید در خواب رقیّه که به دامان پدر
کرده جا با دلی آسوده ز هر وحشت و بیم
بگُشودی دهن از شوق پدر بهر سخن
بشکفد غنچه به وقت سحر از فیض نسیم...
گشت بیدار و برآورد خروش و سر شاه،
آمد از بهر تسلّای وی از لطف عمیم
داشت از بهر پذیرایی مهمان عزیز
نیمهجانی به تن و کرد همان دم تسلیم...
#شاعر
#استاد_صغیر_اصفهانی