#مرثیه_حضرت_امُ_البنین_س
فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین
از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین
بانویی که اهل دل از او ادب آموخته
عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته
اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین
در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین
چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر
صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر
وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین
آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین
من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا
جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا
من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند
با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند
هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین
جان او جان عزیزانم به قربان حسین
گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من
روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من
من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت
کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال چهارم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/CidQcwFE8LuC9rw9Z6Eb8c
#حضرت_ام_البنین
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#دیماه۱۴۰۲
سلامِ ما بر تو اِی ، گل امیرالمومنین
یار و یاور حیدر ، یا حضرت ام البنین
سلامِ همه عالم ، بر تو ای مادر ادب
بعد زهرا تو هستی ، همسر قَتال العرب
تویی ماه بی قرین. حضرت ام البنین
بی بی یا ام البنین (۴)
یه روزی ان شالله ، بانو کنار مزارت
بر سر و سینه زنیم از ناله های غمبارت
گریه های تو بی بی ، دل همه زنها شکست
کربلا هم تیغ کین ، بر گل یاس تو نشست
بفدای عباسِت دلِ پُر از احساسِت
بی بی یا ام البنین (۴)
تا شنیدی از فرقِ ، عباس و دستان جدا
گفتی همه پسرهام ، فدای حسین زهرا
تا که شنیدی بانو ، از غم و غربت حسین
صیحه ای زده ای و ، دلت شده به شور و شین
بند دلت پاره شد زینبش آواره شد
بی بی یا ام البنین (۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال سوم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/FF4n9sn8RxYH0HElc3KULR
#یا_اُمُ_البَنین
🌸 آخر فاطمیه رفته دلم کوی بقیع
بُغض دارد وَ نشسته است درآنسوی بقیع
🌸 ناله دارد دل من ٬ آه کشد آهِ حزین
نای غم دارد و فریاد زند اُم بَنین
🌸 میدهم من قَسَمَت مامِ یل ِکرببلا
به تو و ناله ی بر ٬ پیکر و دستان جدا
🌸 رزق امسال من و دیدنِ بین الحرمین
بکن امضا که شوم زائر عباس و حسین
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
کانال چهارم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/CidQcwFE8LuC9rw9Z6Eb8c
#سید_جواد_ذاکر_ره
#هجدهمین_سال
به بهانه ی هجدهمین سالگردِ درگذشتِ
سیّدالذاکرین مرحوم سیّـــد جـــوادِ ذاکـــر
" سی بیت برای سی سال مظلومیّت "
سیّد کجایی بی تو رفته شور از این شـــهر
قلبم شکســته بعدِ تو بدجـور از این شـــهر
در چشم هایم موجِ افسوس است بعد از تو
بیــداری ام ماننـــدِ کابـــوس است بعد از تو
لبخـــندهامان از دعـــایِ اشــک هایِ توست
این اشک هایِ سُرخ ما سبز از دعایِ توست
با شعرهایت همچنان شورآفریــن هستــــی
موکب به موکب ، میهمانِ اربعین هستــــی
در بیــــنِ مشایّـــه ، میـــانِ هـــم نوایــی ها
دیــــدم تـــو را در خانـــه هایِ کربلایــی ها
آوازه ات پیچیــده در گــــوشِ اقـــاقــی ها
از شورِ تو شیرین شده چـــایِ عراقــــی ها
آرامگاهـــت هيئتِ یاس و شقایــــق هاست
آرامگاهــت تا ابــد در قلبِ عاشــــق هاست
مثـــلِ ستـــاره در میــانِ کهکشـــان هایــــی
تو روضـــه خوانِ کربـــلایِ آسمـــان هایــــی
در آسمان ها هم حماســـه خـــوانِ اربابــــی
مدّاحِ مخصوص سه سالـــه جـــانِ اربابــــی
می خوانی و اشکِ " رسولِ ترک " جانسوز است
تو روضه خوان و شعرخوان هم حاج فیروز است
نوکـــر همیشـــه آبرومنـــد است ، فهمیدیم
عزّت فقط دســـتِ خداوند است ، فهمیدیم
با شعـــرهایت شــــور را آوازه بخشیــــــدی
آزادگـــــی را اعتبــــاری تـــازه بخشیــــــدی
لبخــــندهایت مانده بر احکـــامِ خیـــلی ها
کــفرِ تو می ارزیــــد بر اســـلامِ خیـــلی ها
آموختیـــم از تو به ذِلّــــت تـــن نـــدادن را
دستانِ فقــــرِ خود به اهریمـــن نـــدادن را
ای کاش بودی و به مستـــان باده می دادی
آقـــا شــدن را یـــادِ " آقـــا زاده " می دادی
" آقــایِ نخلستان " امیرِ رویِ منبـــر نیست
آقـــایِ ما حتّی لباســش مثلِ قنبــــر نیست
عمــری عدالـــت بینِ انصار و مهاجر داشت
حتّی سلیمان مورها را هم به خاطر داشت
آری علی پیشانی اش پینـــه نخواهد بست
اســـلام را بر پایـــه ی کینـه نخواهد بست
در دینِ ما تُهمت نشانی از رِشـــادت نیست
رفتارِ اینها با تو چیزی جز حسـادت نیست
از آن سکــوتِ بدتــر از فریـــاد می ترســند
این خُسروان از تیشه ی فرهاد می ترســند
از اینکه شیخ اینبار اهلِ باده نوشی نیست
منبر ندارد ، تاجـرِ روضـه فروشـــی نیست
می خواند اَمّا از سرِ عادت نخواهد خواند
بینِ ابوبکر و علی وحــدت نخواهد خواند
غیرت فقط میخواند و دنبالِ اُجرت نیست
عاشق که با معشوق دنبالِ تجــارت نیست
نه اهلِ قدرت بود نه حُبِّ ریاســت داشت
نه مثلِ اینها ترسی از اهلِ سیاست داشت
مظلوم بود و باز هم مظلـوم خواهــد ماند
او خاکِ پایِ چارده معصــوم خواهــد ماند
حالا سُکوت اش در جهان فریاد خواهد شد
هر جا که روضه باشد از او یـاد خواهد شد
یکتاست دیگر هیچکس همتایِ ذاکر نیست
سیمــایِ ایران لایـــقِ سیمــایِ ذاکــر نیست
بر سر درِ میخانــــه ها تمثـــالِ ذاکـرهاسـت
کرب و بلا در سینـــه ی امثـالِ ذاکـرهاسـت
او رفـت و با خـــود بُرد از قلبـم قِداســت را
دیگـر ندیـــدم روضــه هایِ بی سـیاســت را
او رفـــت اَمّا شـــک ندارم بی گُمـــان یک روز
از شالِ سبزش سبز خواهد شد جهان یک روز
میلاد : 31 شهریور 1355
وفات : جمعه 16 تیر 1385
#_ابراهیم_زمانی
har-nafas-har-bar-dar-har-bar-ya-om-banin.mp3
5.44M
صلی الله علیکِ یا ام البنین (س)..
هرنفس هر بار در هر بار یا ام البنین
با نوای گرم حاج محمود کریمی...
پیشنهاد دانلود
شاعر : حسن لطفی
@mortaza110shahmandi. ایتا
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیکِ یا ام البنین (س)..
هرنفس هر بار در هر بار یا ام البنین
با نوای گرم کربلایی حمید رضا علیمی...
پیشنهاد دانلود
شاعر : حسن لطفی
@mortaza110shahmandi ایتا
متن دو مداحی بالا با نوای :
حاج محمود کریمی و حمید رضا علیمی
هر نَفَس هربار در هربار : یا امالبنین
هر تپش تکرار در تکرار یا امالبنین
نذرِ من شد سُفرهاش از مادرم آموختم
خواندهام بسیار در بسیار یا امالبنین
با گرههایی که کور است آمدیم و واشدند
رو به او گفتیم تا یکبار یا امالبنین
سینهام آماجِ غمها شد ولی زخمی ندید
تا نوشتم رویِ این دیوار یا امالبنین
بچه سیدها که بر زهرا توسل میکنند
با رعیت هرکه دارد کار : یا امالبنین
کارِ عباسش که مشکل شد مدد از او گرفت
نالههای سینهی سردار : یا امالبنین
چادرش بابالحوائج خانهاش بابُ المراد
چارهی هر مشکلِ دشوار یا امالبنین
با دلِ زهراییاش دین باوریاش را ببین
با امیرالمومنین همسنگریاش را ببین
بچههای فاطمه مادر صدایش میزنند
مادریاش را ببین نامادریاش را ببین
کارِ عباس است وقفِ زینبِینِ خانهاش
دائما میگفت زینب نوکریاش را ببین
بی حُسینَش مینشست و میشکست و میشکست
روضهخوانیاش ببین نوحه گریاش را ببین
بسکه از خاکِ بقیع رویِ سر خود ریخته
چادرِ خاکی ، سرِ خاکستریاش را ببین
از همه شرمنده اما از رُبابش بیشتر
مَشک را میگفت خاکِ روسریاش را ببین
روزها گِرد سکینه میزَنَد بر سینهاش
آه زینب چهرهی نیلوفریاش را ببین
زینبش پیشش نشست و مُشت خود را باز کرد
گفت مادر ردِ خون انگشتریاش را ببین
#شاعر_حسن_لطفی