eitaa logo
آیت الله مرتضی تهرانی
2.2هزار دنبال‌کننده
742 عکس
789 ویدیو
6 فایل
www.ommeabiha.ir ارتباط با ما: @ad_movahed
مشاهده در ایتا
دانلود
040416_1RoMah.mp3
زمان: حجم: 27.96M
🔰 شب دوازدهم 📆 دوشنبه ۱۴۰۴/۰۴/۱۶ 💠 حاج آقا 👉 @mortezatehrani_ir 🌐 mortezatehrani.ir
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی: ▪️روضه باید در خانه برگزار شود. 🔺فرشی در خانه‌تان بیندازید که اگر چایی روضه روی آن ریخت، دلتان نلرزد. 🔺اگر به جایی رسیدید که در دهه عاشورا نتوانستید به مجلس روضه بروی، بفهم کار خراب شده است . 96/07/08 @mortezatehrani
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ام‌المصائب آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی: دلی نیست که بتواند مصائب حضرت زینب و اهل بیت امام حسین (علیهم السلام) را بشنود. در چند جا از واقعه کربلا اگر تصرف ولایی حضرت اباعبدالله‌الحسین صلوات‌الله‌علیه نبود، حضرت زینب سلام‌الله‌علیها از دنیا می‌رفتند. @mortezatehrani
آیت الله مرتضی تهرانی
◾️ام‌المصائب آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی: دلی نیست که بتواند مصائب حضرت زینب و اهل بیت امام حسین
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 روضه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها به بیان مرحوم حاج‌آقا مرتضی تهرانی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه ✅ در چند جا اگر تصرف ولایتی در همراهان سیدالشهدا صلوات‌الله‌علیه نبود، نمی‌توانستند برنامه اجرا کنند و تکلیف‌شان را انجام دهند. یکی وقتی‌بود که به کربلا وارد شدند. دوم شب عاشورا بود که از حضرت سجاد سلام‌الله‌علیه نقل شده که عمه‌ام وقتی آن شعرها را شنید پای برهنه و بدون روپوشِ سر، دوان‌دوان به سمت خیمه پدرم رفت. طبق مقتل آن شب خودش دویده و به سمت خیمه برادر بزرگوارش رفته است، ولی در برگشتن که به خیمه امام سجاد صلی‌الله‌علیه برمی‌گردد، از حضرت سجاد نقل شده است که "و عمتی زینب تمرضنی"، یعنی آن که از من پرستاری می‌کرد عمه‌ام زینب بود. جای مستقل برای خودش نداشته است، از خیمه برادر به خیمه حضرت سجاد برگشته است، ولی خودش برنگشته است. عبارت مقتل این است که وقتی که حضرت در او تصرف ولایی کردند (فرمودند که) هنوز که کار تمام‌نشده! شما چرا صبرتان تمام ‌شده؟ من فردا وظیفه‌ام تمام می‌شود، ولی نوبت شما است. در این روایت از امام سجاد صلوات‌الله‌علیه هست که من دیدم پدرم زیر بغل عمه‌ام زینب را گرفته و می‌آورد، یعنی این خانم دیگر قدرت برگشتن ندارد. روز عاشورا این خانم دیگر آن خانم شب عاشورایی که غش کند و ضعف کند نبود. روز عاشورا شیران عالم به او نمی‌رسیدند. ✅ روز عاشورا را عمر سعد به هر قیمتی بود گذراند. این که آل‌الله شب یازدهم را چگونه به صبح رساندند را خدا می‌داند. شوخی نیست این که من دیدم که سه انسان گوششان از کشیدن گوشواره پاره شده است. این‌جا به درمانگاه می‌برند و گوش زخمی را بخیه می‌کنند، ولی در آنجا که درمانگاه نبود! فاطمه بنت الحسین می‌گوید من از درد پاره شدن گوشم، بیهوش شدم. بعد از چند ساعت چشمم که باز شد دیدم عمه‌ام زینب پهلوی من نشسته و خون از صورت من جاری است و دارد پایین می‌آید. این‌ها را نمی‌شود گفت، وقتش نیست، دلی نیست که بشنود. ✅ سربازهای عمر سعد و عبیدالله و یزید یک مطلب بین خودشان بود که این برنامه را هرچه سریع‌تر باید ما اجرا کنیم، والاّ ممکن است به مانع برخورد کنیم، اینها دوست و شیعه دارند و اگر خبردار شوند می‌آیند و بساط ما را به هم می‌ریزند. صبح یازدهم که شد گفتند سوار شوید می‌خواهیم به کوفه برویم. این‌ها گفتند که اجازه بدهید ما خودمان را سوار می‌کنیم. این خانم، دختر امیرالمومنین صلوات‌الله‌علیهما، یک یک خانم‌ها را سوار کرد و یک بچه هم بغل هر یک نشاند. نوبت رسید به دو نفر، یکی خودش، که به آن مامورها فرموده بود که جلو نیایید و به ما دست نزنید، یکی برادرزاده‌اش حضرت سجاد که مریض بود. هی فکر می‌کند که من چه جوری سوار شتر بی‌جهاز شوم؟! من وقتی از مکه آمدم در یک طرفم ابوالفضل و در طرف دیگرم علی‌اکبر بود. شخصی که نیمه‌شب این وضعیت را در مدینه دیده بود، گفت من که شبانه کسی را نشناختم، پرسیدم این خانم کیست که قبل از همه او را سوار کردند و این دو بزرگوار هم در سوار کردن او را کمک کردند؟ گفتند دختر امیرالمومنین است. ✅ چیزی از آن زمان نگذشته که این خانم فراموش کرده باشد، یک نگاهی کرد دید که نه عباسی در کاره و نه علی‌اکبری! امام سجاد این حال را در عمه دید گفت عمه جان من می‌آیم تکیه به عصا می‌دهم و پاهایم را هم پله می‌کنم، شما پایت را روی پای من بگذار و بالا برو! همین که خواستند این برنامه را اجرا بکند، وقتی زینب پا را گذاشت روی پای امام سجاد، آقا با عصا، هر دو به زمین افتادند. این نظر من است که این که حضرت سکینه به پدرش عرض کرد "انظر الی رئوسنا المکشوفه و الی عمتی المضروبه" یکی از کتک خوردن‌های خانم زینب این جا بود. آنهایی که عجله داشتند که اینها را ببرند با تازیانه جلو آمدند و گفتند که چرا نمی‌گذارید ما شما را سوار کنیم؟ ما عجله داریم! در این شرایط دختر امیرالمومنین چه کند؟ . @mortezatehrani 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
مرحوم آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه: یک‌یک شیعیان دارند این مذهب (شیعه) را آبیاری می‌کنند. با پیراهن سیاه‌اش دارد آبیاری می‌کند، با سینه‌زدنش دارد آبیاری می‌کند، که این حوادث از یاد نرود. (سخنرانی 1381/01/03) 👉 @mortezatehrani
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقایع رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نجوای پیامبر اکرم به دختر بزرگوارشان صلوات‌الله‌علیهما : تو اولین کسی هستی که به من ملحق می‌شوی. @mortezatehrani