🍃 همسرش به او گفته بود تا کی می خواهی به نبرد ادامه دهی که جواب داده بود ای همسر عزیز تا زمانی که جنگ هست و اسلام در خطر هست من هم هستم تا شهید شوم. سردار شهید حسین تاجیک فرمانده گردان ۴۱۰ لشکر ۴۱ ثارالله 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 روایتی جانسوز از قبرستان بقیع...😔 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 در این انقلاب آنقدر کار هست که می توان انجام داد بی آنکه هیچ پست ، سِمَت ، حکم و ابلاغی در کار باشد... #شهید_سید_محمد_بهشتی 🌷 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 ✅ وقتی اخلاص با زندگی جمعی ترکیب میشه... #حس_خوب_رهایی 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 🌷 واقعا اون لحظه ای که اون رزمنده خم شده و بقیه از روی کمرش رد میشن چه حسی داشته؟ به چی فکر میکرده... زندگی یعنی این... 💥 شکوه انسانیت اینجاست...💥 واقعا حیات طیبه به این میگن... 🌷 خدایا حتی شده یک بار هم توی زندگی توفیق بده این حس خوب رو تجربه کنیم. اینکه از شدت فداکاری، حتی جان بدیم برای سایر مومنین... 🥀 @morvaridkhaky .

. ⛔️ «طول و عرض این دنیا رو در هم ضرب کنی؛ حاصل آن جز مساحت یک قبر نیست؛ حواست باشه داری چکار می کنی رفیق...» 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 ✍ #کلام_شهید در هر کجا که خدمت می‌کنید فقـط برای خـدا کار کنید نه بـرای دیـده شـدن که اگر خـدا ببیند همه می‌بینند واگرخـدا نبیند هیچ‌کس نمی‌بیند تا خالص نشی خلاص نمیشی اخلاص‌یعنی روی غیرخداحساب‌نکنی "شهید حاج محمد رضا ابراهیمی"❤️ 🌷یادش با ذکر #صلوات 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 ❤️‍🔥انسان‌ ها ، سقوط‌ می کنند ! 🌱وقتی #نگاه و راه‌ #خداوند را... 🔥به قیمت #گناه ، به #شیطان‌ بفروشند.! 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 بعدِ دوماه، اومد خونه؛ بعد از سلام و احوالپرسی گفت: بیست روز مرخصی گرفتم که دیوار خونه رو درست کنم. روز اول آجر ریخت، روز بعد هم دور تا دور دیوار حیاط را خراب کرد که یکی از بچه‌های سپاه آمد دنبالش. رفت بیرون و زود اومد. گفت: کار مهمی پیش اومده، باید برم. خونسرد گفتم: خب عیبی نداره؛ برو، ولی زود برگرد. صداش مهربانتر شد، گفت: توی شهر کارم ندارن. میخوام برم جبهه. حسابی ناراحت شدم. گفتم: شما میخوای منو با چند تا بچه‌ی قد و نیم قد، توی این خونه‌ی بی‌درو پیکر بذاری و بری؟! حداقل همون دیوار درب و داغون خودش رو خراب نمیکردی. خندید و گفت: بهت قول میدم که حتی یک گربه روی پشت‌بام این خونه نیاد. نگاه کن، من از همون اول بچگی و از همون اول جوانی که تو روستا بودم، هیچوقت نه روی پشت‌بام کسی رفتم، نه از دیوار کسی بالا رفتم، نه به زن و ناموس کسی نگاه کردم. الآن هم میگم که تو اگه با سر و روی باز هم بخوای بری بیرون، اصلاً کسی طرفت نگاه نمیکنه، خیالت هم راحت باشه که هیچ جنبنده‌ای تو این خونه مزاحم شما نمیشه، چون من مزاحم کسی نشدم؛ هیچ ناراحت نباش. حرفهاش مثل آب بود روی آتش. وقتی ساکش را بست، اندازه سر سوزن هم نگرانی نداشتم.   راوی: همسر سردار شهید عبدالحسین برونسی 🕊🌹 🥀 @morvaridkhaky .

🍃 من اگه مُردم نکنه نیایی💔 🥀 @morvaridkhaky .