#عاشقانه_شهدا💕
🍃همسرش نقل مے کند:
🕊منوچهر به من میگفت:((فـــــرشته!هیـــچ ڪـــس براے مــــن بہـــترازتو نیست دراین دنیا!
(میخواهــم ایــــن #عشــق رابرسانم بہ عشــــق #خدا)
💔وقتــــے هـــم بہ ترڪش هایی کـه نزدیـــک قلبــــش بودغبـــطہ مـــے خوردم....
مــــے گفــت:خـــانم شمــــاڪـــہ توے قلـــب مایید!❤️
🌹شہـــیدمنوچهر مدق
📙اینک شوکران
#سلام_صبحتون_شهدایی
🥀 @morvaridkhaky
#عاشقانه_شهدا 💕🕊
یه شب بارونی بود.
فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن ظرفها .
همین طور که داشتم لباس میشستم دیدم حمید اومده پشت سرم ایستاده.
گفتم اینجا چیکار میکنی؟ مگه فردا امتحان نداری؟
دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدمو از تو تشت بیرون اوردو گفت: ازت خجالت میکشم .من نتونستم اون زندگی که در شان تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه باباش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه …
حرفشو قطع کردمو گفتم : من مجبور نیستم . با علاقه این کار رو انجام میدم. همین قدر که درک میکنی . میفهمی . قدر شناس هستی برام کافیه.
🌹شهید سید عبدالحمید قاضی میر سعید
📘نشریه امتداد شماره۱۱
🥀 @morvaridkhaky
#عاشقانه_شهدا 💕🕊
یه شب بارونی بود.
فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن ظرفها .
همین طور که داشتم لباس میشستم دیدم حمید اومده پشت سرم ایستاده.
گفتم اینجا چیکار میکنی؟ مگه فردا امتحان نداری؟
دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدمو از تو تشت بیرون اوردو گفت: ازت خجالت میکشم .من نتونستم اون زندگی که در شان تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه باباش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه…
حرفشو قطع کردمو گفتم : من مجبور نیستم . با علاقه این کار رو انجام میدم. همین قدر که
درک میکنی ، میفهمی ، قدر شناس هستی
برام کافیه❤️
🌹شهید سید عبدالحمید قاضی میر سعید
📘نشریه امتداد شماره۱۱
🌷یادش با ذکر #صلوات
🥀 @morvaridkhaky
#عاشقانه_شهدا💕🕊
قـهر بودیم، در حال نماز خوندن بود ..
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون ور نشسته بودم...
کتاب شعرش و برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولی من باز باهاش قهر بودم..!!!
کتاب و گذاشت کنار ، بهم نگاه کرد و گفت:
"غزل تـمام ، نـمازش تمام ، دنـیا مات ،
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد"
باز هم بهش نـگاه نکردم...
اینبار پرسید:عاشقمی؟؟ سکوت کردم...
گفت: "عاشقم گر نیستی
لطفی بکن نفرت بورز...
بی تـفاوت بـودنت هـر لحـظه آبم میکند"
دوباره با لبخند پرسید:عاشقمی مگه نه؟☺️
گفتم :نـه !
گفت: "لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری "❤️
زدم زیر خنده...
و رو بروش نشستم...
دیگه نتوستم بهش نگم
وجودش چـــــقدر آرامش بخشه...💕
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم :
خدا رو شکر که هستی...❤️
#شهید_عباس_بابایی🕊
🥀 @morvaridkhaky
#عاشقانہ_شہدا 🌹
مهــمـوݧ هـاکـہ رفـتنـدافـتـادبہ جـوݧ ظـرف هــا😕گـفـت:
#مـݧ_مـی_شـورم_تـو_آب_بـکش
گـفتـم:بیـابـروبـیـروݧ خـودم مـیشـورم😊
ولـے گـوشـش بدهـکارنبـود😐
دستـشـوکشیـدم وازآشپـزخـونہ بیـرونـش کـردم😄ولـے بـازراضـے نـشـد یہ پـارچہ بـست بہ کـمرش وشـروع کـردبہ شـسـتݧ ظرف هـا🍽🍴...
بعـدهـم رفـت سـراغ اتـاق هـاوشروع کردبہ جـاروکشـیدݧ وگـردگیـرے😇
میـگفـت:
#من_شـرمنـده_تـو_هسـتم_کہ_بـار_زنـدگـے_روے_دوشت_سنگینی_میـکنہ💚
#شهید_عـلـے_بیـنا🌺
#اگه_میخواییدرهروخوبی_باشیداین_چیزاروهم_یادبگیرید 😂
🥀 @morvaridkhaky
🍃
#عاشقانہ_شہدا 🌹
مهــمـوݧ هـاکـہ رفـتنـدافـتـادبہ جـوݧ ظـرف هــا😕گـفـت:
#مـݧ_مـی_شـورم_تـو_آب_بـکش
گـفتـم:بیـابـروبـیـروݧ خـودم مـیشـورم😊
ولـے گـوشـش بدهـکارنبـود😐
دستـشـوکشیـدم وازآشپـزخـونہ بیـرونـش کـردم😄ولـے بـازراضـے نـشـد یہ پـارچہ بـست بہ کـمرش وشـروع کـردبہ شـسـتݧ ظرف هـا🍽🍴...
بعـدهـم رفـت سـراغ اتـاق هـاوشروع کردبہ جـاروکشـیدݧ وگـردگیـرے😇
میـگفـت:
#من_شـرمنـده_تـو_هسـتم_کہ_بـار_زنـدگـے_روے_دوشت_سنگینی_میـکنہ💚
#شهید_عـلـے_بیـنا🌺
#اگه_میخواییدرهروخوبی_باشیداین_چیزاروهم_یادبگیرید 😂
🥀 @morvaridkhaky
.