#طنزجبهه😂
در به در دنبال آب مى گشتيم💦
جايى كه بوديم آشنا نبود ، وارد نبوديم
تشنگى فشار آورده بود
«بچه ها بيايين ببينين... اون چيه؟»👀
يك تانكر بود
هجوم برديم طرفش
اما معلوم نبود چى توشه
روى يه اسكله نفتى هر چيزى مى تونست باشه
گفتم: « كنار... كنار... بذارين اول من يه كم بچشم ، اگه آب بود شما بخورين»🌈
با احتياط شيرش رو باز كردم ، آب بود
به روى خودم نياوردم ،
یه دلِ سير آب خوردم😅
بعد دستم رو گذاشتم روى دلم
نيم خيز پا شدم اومدم اين طرف
بچه ها با تعجب و نگرانى نگام مى كردن
پرسيدند «چى شد؟...»
هيچى نگفتم
دور كه شدم، گفتم «آره... آبه... شما هم بخورين...»
يك چيزى از كنار گوشم رد شد خورد به ديوار
پوتين بود...😂
__________________________
#مستشهدین
@mos_tashhadin🌷
#طنزجبهه 😂
یه جا هست:
شهید ابراهـیم هادی
پُست نگهبانی رو زودتر ترک میکنه
بعد فرمانده میگه ۳۰۰تا صلوات جریمته
یکم فکر میکنه و میگه:
برادرا بلند #صلوات :)
همه صلوات میفرستن
برمیگرده میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد😁
________________________________
#مـسـتـشـهـدیـن
@mos_tashhadin🌷