eitaa logo
مسافرانِ عشق
4.3هزار دنبال‌کننده
174 عکس
2.1هزار ویدیو
1 فایل
آغاز ، عاشقی.... پایان ، خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای مولا «الهی عظم البلاء» با صدای بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃 قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱ التماس دعا🌹 *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام، غریب‌تر از هر غریب! سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زائر، بهشت گمشده! سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده! سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده! سلام، امام غریب من! ع🖤🍂 🍂💔 *________ @mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. دقیقا از همون روزها از روی پروفایل دختره فهمیدم بدجور سوزوندمش ..حالا یه جورایی سر لج افتاده بودم
. . سند خونه رو گذاشت کنارم رو مبل .مدتها بود باهم حرف نمیزدیم .بی توجه به سند خونه بلند شدم و رفتم تو اتاق ..میخواستم بدونه من دنبال اینا نیستم ...من دنبال صداقت و عشق پاکم ..چند روزی هم گذشت ..یه روز که رفتم باشگاه مدیر صدام زد و در مورد مینو پرسید ..گفتم یکی از آشناهامونه براش خواستگار فرستادم نمیخواد...ازش خواستم برام بیشتر دررمورد مینو تحقیق کنه ..ولی گفت...نه!ول کن این دختره چن تا شاکی توی باشگاه داره ..خودتو تو دردسر ننداز ..یه دخترهست میگفت دوست صمیمم بود مینو ولی وارد زندگی برادر متاهلم شد ..یکی دونفررهم گفتن صیغه دایی یا عموشون بوده همه هم متاهل و سن بالا ..وقتی مدیر حرف میزد دست چپم شروع کرد به درد کردن ..میدونستم از قلبمه ..حرفاش که تموم شد زنگ زدم خواهرم اومد دنبالم ..تعجبم از این بودم که مینو با این همه حرف و حدیث ادعای دختربودن داشت ..چطور پدر به اون محترمی همچین دختری داره و خبر نداره ! اون روز اومدم خونه دارو هامو خوردم ..دوروزاستراحت کردم و دوباره رفتم باشگاه ...مدیر تا منو دید سراسیمه دوید سمتم منو کشوند و برد اتاقش ..درو بست. نگران شدم ..مضطرب نشست و ازم خواست بنشینم ..تا نشستم گفت. . _:الهه ما این دختره مینو رو خواستیم توبیخ کنیم بهمون گفت شوهر داره و ...مکث کرد نگران پرسیدم خب .. _:گفت شوهرش احمده ! الهه یعنی چی .مگه میشه ...ما بهش گفتیم اون همسر الهه هست ولی گفت دارن جدا میشن و من عقد موقت شوهرشم .. رعشه گرفتم بی هیچ حرفی بلندشدم...مینو هم باشگاه بود..رفتم سمتش ..از لباسش کشیدم و کشون کشون بردمش بیرون ..هنوز وقت نکرده بود عوض کنه و مانتوش تنش بود...همون طور که میکشیدمش گفتم . _:من آبروتو حفظ کردم نزاشتم پدرت بفهمه ..حالا تو داری آبروی منو میبری . خواهرش دنبالمون می اومد...پرتش دادم کنار ماشین ..زنگ زدم احمد و با داد گفتم بیاد جلو باشگاه ..گفتم بیا تکلیف منو با این هزارشوهر مشخص کن یا وثیقه بیار کلانتری آزادم کن ... گوشی رو پرت کردم داخل ماشین ...سیلی محکمی زدم که سرش چرخید ..تا خواست تکون بخوره یه لگد توی شکمش زدم ..شروع کرد به هوچی گری ...اصلا برام مهم نبود..لگد دومم رو هم زدم ..خواهرش از پشت سر منو میخواست بگیره بدون اینکه برگردم با آرنج زدم تو شکمش ..یقه مینورو گرفتم...خواست فحش بده که با زانو زدم زیرشکمش حالا کاملا زیر دستهای من بود...گلوشو گرفتم ...فحش های رکیکی میدادم که یهو احمد از پشت سر صدام زد ...
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای مولا «الهی عظم البلاء» با صدای بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃 قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱ التماس دعا🌹 *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیش از هزار سال گذشته است و اربعین از اربعین اول تو غم فزاتر است 🖤 ‌ *________ @mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. . سند خونه رو گذاشت کنارم رو مبل .مدتها بود باهم حرف نمیزدیم .بی توجه به سند خونه بلند شدم و رفتم
. . با صدای پر از تشویش احمد سرمو چرخوندم . تا سرمو چرخوندم دختره فرصت پیدا کرد و داد زد _:زنت داره منو میکشه ...داره آبروی تو و منو میبره . دوباره حمله کردم بهش . بایدجواب وقیح بوددنشو میدادم ..مشت هامو زیر شکمش میخوابوندم ..فقط جاهایی رو میزدم که اثری از ضرب و شتم نمونه فقط درد باشه و درد .. احمد دوید سمتون ..بزور منو از مینو جدا کرد و منو گرفت و توی ماشین کرد ...و داد زد _:بس کنین .... داد زدم _:یا میگی من یا این هرزه ...کدوم احمد ؟؟؟ کلافه اومد سمتم ... _:بخدا فقط تو ....تو ...تو....!!! احمد عاجز و درمونده نگاهم میکرد .یهو مینو بلندشد و گفت .. _:برو ببین شوهرت دیگه با کیا بوده ؟زن بودی شوهرت دنبال این کارارو نمیکرد ! معلوم بود بد جور از حرف احمدسوخته .هنوز در ماشین باز بود و لبه صندلی ماشین نشسته بودم ..یهو پامو کامل بالا آوردم دقیقا میخواستم بزنم دهن و فکش که صورتشو زود کشید و خورد توی سینش ..مینو دستشو گذاشت رو سینش ..خواهرش دوید ستمش داد زدم _:خب معلومه عزیزم وقارو من حریف هرزه های شهرنیست !تا زمانی که امثال تو برای ارایه خدمات باشن معلومه که من نمیتونم کاری برای شوهرم انجام بدم ..چند لحظه با تاسف درد کشیدنشون ونگاه کردم و گفتم _:امثال تو فقط به درد رختخواب میخورن نه زندگی واقعی ...! احمد سریع درو بست ..خودش هم اومد نشست ..بدون اینکه حتی نگاهی به مینو بکنه و ذره ای نگرانش باشه راه افتاد ..توی ماشین شروع کردم جیغ زدن ..فکر میکردم باید خودمو خالی کنم ..پر بودم از داغ ..درد ...جیغ زدم و جیغ زدم ...گلوم و سرم درد گرفت ...احمد وقتی گریه و ضجه هامو دید خودشم گریه کرد .. یه حسی بهم میگفت که دختره از احمد آتو داره ...احمد مجبوری باهاشه ..تو ماشین بازم شروع کرد به قسم دروغ و قول های دروغش ..داد زدم . نگه دار...طوری داد زدم که از ترسش زود نگه داشت. . _:تو یه دروغگویی ..یه دروغگوی قهار !من میرم پیش مشاور ...منتظر درخواست طلاق باشی. .. درو باز کردم و پیاده شدم ..نیاز داشتم به قدم زدن ..هوای خنک به صورتم میخورد و کمی حالمو بهترمیکرد ..اولین پارکی که رسیدم نشستم ..همونجا عکس سند ماشین و خونه و حساب بانکی شوهرم که اونم به نامم کرده بود رو برای مینو فرستادم ..
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای مولا «الهی عظم البلاء» با صدای بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃 قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱ التماس دعا🌹 *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا