eitaa logo
مسافرانِ عشق
4.3هزار دنبال‌کننده
174 عکس
2.1هزار ویدیو
1 فایل
آغاز ، عاشقی.... پایان ، خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 📖هر روز یک صفحه قرآن تلاوت صفحه ۱۸ قرآن کریم با صدای استاد پرهیزگار روزتان منور به نور الهی🌼 @MosaferaneMarg
410475_465.mp3
1.82M
🍃 💚دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند 🔰 امام صادق علیه‌السلام : هر كس چهل روز صبح دعای عهد را بخواند، از يـاوران قائم‏ ما باشد و اگـر قبل از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود خدا او را از قــبـر بيرون آورده و جزو رجعت‌کنندگان در خدمت آن حضرت قرار می‌دهد. 🔸 🔰زندگی پس از زندگی @MosaferaneMarg
مسافرانِ عشق
🍃 📚 #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_شانزدهم شب با همسرم صحبت می کردیم خیلی از مواردی که برای من پی
📚 اما بعد به سرعت تمام کارهایم درست شد و اعزام شدم.... ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد. دیگر خیلی مراقب بودم تاکسی را نرنجانم .حق الناس و ... دیگر از آن شوخی ها و سرکار گذاشتن ها خبری نبود. یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم. یکی از آنها گفت شنیدم که شما در اتاق عمل حالتی شبیه به مرگ پیدا کردید.خلاصه خیلی اصرار کرد که تعریف کنم اما قبول نکردم. چون برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند و به خاطر همین تصمیم گرفتم دیگر برای کسی حرفی نزنم. جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و شاهسنایی در کنار هم مرا به یکی از اتاق ها بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی. من کمی از ماجرا را گفتم، رفقا منقلب شدند.. خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت! چند روز بعد در یکی از عملیاتها حضور داشتم مجروح شدم و افتادم جراحت سطحی بود. اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم هیچ کس نمی‌توانست به من نزدیک شود. شهادتین را گفتم. منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیرانداز تکفیری به شهادت برسم. در این شرایط بحرانی جواد محمدی و مهدی کاظمی خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند. آنها سریع من را به سنگر منتقل کردند. ناراحت شدم و گفتم: برای چه این کار را کردید ممکن بود همه ما را بزنند! جواد گفت: تو باید بمانی و بگویی در آن سوی هستی چه دیدی ... چند روز بعد ، در جلسه از من خواستند که از برزخ بگویم. نگاهی به چهره تک تک آنها کردم و گفتم چند نفر از شما فردا شهید می شوید... سکوت عجیبی در جلسه حاکم شد. با نگاه‌های خود التماس می‌کردند که سکوت نکنم. من تمام آنچه را دیده بودم را گفتم. از طرفی برای خودم نگران بودم نکند من در جمع اینها نباشم اما نه ان شالله که هستم. جواد با اصرار از من سوال می‌کرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیشتر از همه آن طرف به درد ما می‌خورد؟ گفتم بعد از اهمیت به نماز و نیت الهی و خالصانه، هرچه می توانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید.. روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهارنظری کرده بود که برای غربی‌ها خوراک خوبی ایجاد شد... خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند. جواد محمدی همان مسئول را به من نشان داد و گفت: میبینی پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال می‌کند از دنیا می‌رود و می‌گویند شهید شد!! خیلی آرام گفتم: آقا جواد! من مرگ این آقا را دیدم..در همین سال‌ها طوری از دنیا می‌رود که هیچ کاری نمی‌توانند برایش انجام دهند!! حتی نحوه مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته... چند روز بعد آماده عملیات شدیم جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم. خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم. آرپی‌جی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید می‌شوند قرار گرفتم. گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره احتمالا با تمام این افراد همگی با هم شهید می‌شویم. جواد محمدی خودش را به من رساند و پیش من آمد و گفت داریم میریم برای عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست. او می‌خواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند . گفتم چند نفر از این بچه‌ها به زودی شهید می‌شوند از جمله بیشتر دوستانی که با هم بودیم می‌خواهم با آنها باشم بلکه به خاطر آنها توفیق داشته باشم. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا کرد! خیلی جدی گفت سوار شو باید از یک طرف دیگر خط‌شکن محور باشی... ادامه دارد... _______ با دنیای بعد از مرگ بیشتر آشنا شویم👇 https://eitaa.com/joinchat/4227793163Cdff03b009e 🔴 ♻️
8163030435.mp3
11.19M
___ ___ آنچه در این جلسه می شنویم: *رفتن به هر جا فقط با تصمیم رفتن *شعاع های نور از انگشتان وارد قبر میشد * بهشت برزخی در وادی السلام و جهنم برزخی در برهوت یمن *ذهن خوانی نویسنده کتاب توسط مهندس * قدرت های عطا شده به مهندس بعد از تجربه * امتحان کردن نویسنده از صحت ادعای مهندس *یکی از عنایات امام رضا القائات ربانی ست *ماجرای ساخت موشک توسط شهید طهرانی مقدم *کسانی که قدرت ملکوتی دارند قدرت القاء نیز دارن *توصیفات مهندس از مزار برادرش *عالم قبر بسیار گسترده است *چشم انداز داخل قبر برادر مهندس *ماجرای قدیس و نابینا *جلوگیری از ورود مهندس به بهشت *توصیف بهشت برزخی *ماجرای کودکی که در دفاع حضرت یوسف شهادت داد *جهنم رفتن تعجب دارد نه بهشت رفتن ⏰ مدت زمان ۲۶:۳۲ با بیان استاد امینی خواه ___________ با دنیای بعد از مرگ بیشتر آشنا شویم👇 https://eitaa.com/joinchat/4227793163Cdff03b009e 🔴 ♻️
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️جان کندنِ خودم را دیدم 💠چشمانم سفید شد رو بالا ایستاد💠 مسیر خروج روح از کالبد را دنبال می کردم ___________ با دنیای بعد از مرگ بیشتر آشنا شویم👇 https://eitaa.com/joinchat/4227793163Cdff03b009e 🔴 ♻️
صدا ۰۰۱.m4a
5.18M
🌸🍃 لحظه ی ملکوتی اذان با صدای: ِ اولِ وقت التماس دعا🍃 ___________ با دنیای بعد از مرگ بیشتر آشنا شویم👇 https://eitaa.com/joinchat/4227793163Cdff03b009e 🔴 ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌸و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🍃و عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌸و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ و سلامی که به دیدار رسید....🍃 سردارِ دلم.... _______ با دنیای بعد از مرگ بیشتر آشنا شویم👇 https://eitaa.com/joinchat/4227793163Cdff03b009e 🔴 ♻️