eitaa logo
مسافرانِ عشق
4.3هزار دنبال‌کننده
175 عکس
2.1هزار ویدیو
1 فایل
آغاز ، عاشقی.... پایان ، خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 راستی آزمایی گفته های تجربه گر💠 *________ @mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. . از شدت دردی که داشت خیلی زود گفت. . _:آرررره ....حالا دستمو ول کن ... بیشتر فشارردادم _:میدونی
. . دفتر نرفتیم _:میدونی دختر مجرد زیر ۳۰ سال بدون اذن پدر نه میتونه عقد کنه نه صیغه ... _:من به این حرفها کاری ندارم .. طاقتم دیگه طاق شد ..بریدم ...یهو بلندشدم رفتم سمت وسایلام ..لباسمو پوشیدم ..دستشو گرفتم و کشون کشون بردمش سمت کمدش و گفتم زود لباستو بپوش . باید بریم خونه ما ..باید با احمد رو در روت کنم ..دستمو از دستش کشید ..یه گوشه پناه گرفت ..میدونستم ازم میترسه ..منو بارها وقت تمرین بوکس دیده بود..بایدم میترسید! اروم گفت .. _:از پیام هایی که بهم داده بودین ...شمارو همیشه مهربون و باادب میدونستم .. دگمه مانتومو تن تن میبستم. . _:همونقدر که مهربونم وقتهایی که لازم باشه خشن و پر از آتیش میشم ! _:من نمیام خونت ..ولی بهت قول میدم دیگه ردی از من تو زندگیت نباشه ..فقط،خواهش میکنم به بابام حرفی نزنید ..نمیدونم چرا قولشو باور نکردم ..ولی تظاهر به باور کردم .. دست بردم گوشیم و تمام پیام های احمد و بهش دادم و گفتم بخون ..اون موقع هایی که بهت التماس میکرد برگردی همون روزها هم برای من پیام عاشقانه و معذرت خواهی داده .. دختره گوشیمو گرفت ..پیام هارو که میخوند رفته رفته کبود و برافروخته میشد ...حس کردم دستاش داره میلرزه ..گوشیمو از دستش،گرفتم .. _:من میرم ..ولی سعی کن به خاطر خودتم هم که شده رو قولت بمونی! از باشگاه اومدم بیرون ..حالا فرصت دادم به بغضم ...تو ماشین نشستم ..سرمو گذاشتم روی فرمون. و گریه کردم ..حال خیلی بدی داشتم ..لحظه های مزخرفی که کاش هیچ کس تجربه نکنه ..گوشیمو برداشتم زنگ زدم به برادرشوهرم ..همه حرفهای دختره رو گفتم ..گفتم اینارو میگم فقط تو حداقل ماجرارو بدونی تا بتونی وکیل مدافع من تو خونتون باشی ..تماس و قطع کردم و به سرعت خودمو رسوندم خونه ..هنوز خونه نیومده بود..داشتم نماز میخوندم که اومد.. زیرچشمی دیدم که حالش عجیب بودمطمین شدم خبرداره ...نمازم تموم شد ..اومد کنارم نشست .. _:چته الهه ؟دمغی انگار ضربان قلبم بالا رفت ..نفس نفس میزدم ... دستهاموگرفت _:چیزی شده ؟! از حرفش میخواستم بالا بیارم تمام دروغ هاشو ..یهو سرم گیج رفت وقتی چشمهامو باز کردم کلی آب به صورتم زده بودبچه هام با ترس و گریه بالا سرم بودن ...فکم تند تند بهم میخورد و میلرزید..کنترلی بهش نداشتم ..یهو داد زدم _:دروغگو ..پست فطرت ...حالا دخترصیغه میکنی میاری خونه من....
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای مولا «الهی عظم البلاء» با صدای بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃 قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱ التماس دعا🌹 *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب شب وداع رقیه علیها السلام با زینب علیها السلام است؛ او در آغوش عمه، بوی پدر را به یاد می‌آورد و گرمای دستان او را احساس می‌کند رقیه جان ! یاریمان کن تا در انتظار روزی که حضرت مهدی (عج) بیاید و انتقام صورت نیلی‌ ات را بگیرد، ثابت قدم بمانیم 🏴🏴شهادت مظلومانه حضرت رقیه (س) تسلیت باد🏴🏴 *________ @mosaferneEshgh