eitaa logo
بصیرت و جهاد_بسیج مصلی
63 دنبال‌کننده
437 عکس
218 ویدیو
36 فایل
کانال بصیرت و جهاد وابسته به پایگاه بسیج مدرسه علمیه مصلی یزد
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ ماجرای قهر آیت الله طالقانی 🔰 مدتی پس از پیروزی انقلاب، ابوالحسن و مجتبی پسران آیت الله طالقانی توسط از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و سپاه دستگیر میشوند. مجتبی عضو سازمان مجاهدین خلق بود که سال 1355 در نامه ای به پدرش اعلام میکند مارکسیست شده است. او همچنین متهم به کارهای خلافی مانند قتل یکی از دختران سازمان مجاهدین بود لذا به همین جهت او را برای تحقیق میگیرند. همین مسئله موجب ناراحتی آقای شده و ایشان دفاتر خود را تعطیل کرده و بدون اطلاع چند روزی را به خارج تهران میروند. 🔰 مجاهدین خلق، چریک های فدایی خلق، جبهه ملی و... از فضا استفاده کرده و اعلامیه هایی جداگانه صادر کرده و دست به اعتراض هایی در حمایت از آقای طالقانی میزنند. عده ای هم دست به راهپیمایی هایی در حمایت از اقدام سپاه میزنند که جمعیتشان حدودا 500 هزار نفر تخمین زده شد. خلاصه با پخش خبر قهر آیت الله طالقانی و راهپیمایی های دو طرف، فضای کشور به هم میریزد. نقل میکند: ➕ «امام مرا خواستند و رفتم. توضیح خواستند. پرونده مجتبی را خدمتشان دادم. امام خوب مطالعه کردند و فرمودند: «اگر این پرونده متعلق به احمد، پسر من بود و شما او را دستگیر می کردید، من از شما تشکر می کردم. اما چه کنم که مربوط به آقای طالقانی است و ایشان گردن انقلاب خیلی حق دارند.» بعد گفتند که شما بروید پسر ایشان را آزاد کنید و به هر نحو از ایشان دلجویی کنید.»» خاطرات رفیق دوست، ج1، ص81 🔰 امام در 29 فروردین نیز شبیه همین کلام را می گویند که: «اگر احمد را بگیرند بکُشند هم من حرفی نمیزنم». علی محمد بشارتی که دستور این دستگیری را داده بود نیز شبیه چنین بیانی را از امام نقل کرده اند. البته نقل های دیگری نیز در این ماجرا شده که در فایل ضمائم می توانید بخوانید. خلاصه حضرت امام، سید احمد را به سراغ آقای طالقانی میفرستد تا ایشان را پیدا کند و هر چه زودتر به قم بیاورد. آیت الله طالقانی به قم و نزد امام می آیند. آیت الله طالقانی وقتی فضا را غبارآلود میبینند چندین موضع و صحبت محکم در دفاع از کمیته ها و تمام شدن راهپیمایی ها انجام میدهند که در نهایت منجر به پایان یافتن این غائله میشود. 🔰 مسئله مهم در این ماجرا، مواجهه حضرت امام با این مسئله است. ایشان میتوانستند به نحو دیگری با این مسئله برخورد کنند مثلا در قامت یک ورود کرده و بگویند فرزند من و فرزند طالقانی ندارد، اگر فرزند او خطایی کرده باید محاکمه شود همانگونه که اگر فرزند من هم بود باید چنین میکردند اما ایشان چنین نمیکند چون در کنار اعتقاد به ، معتقد به اصل دیگری به نام نیز هست، فضای به هم ریخته کشور را میبیند، پخش خبر تفرقه بین رهبران انقلاب را میبیند و... ایشان طی چندین صحبت تمام تلاش خود را میکنند تا پشت پرده این تفرقه اندازی ها را روشن کنند. 🔰 همه اینها دست به دست هم میدهند تا امام با مشی فقهی اجتماعی خود چنین مواجهه ای داشته باشند و این غائله را که ممکن بود مسائلی را ایجاد کند پایان بدهند. بله ممکن است کسی بگوید کلام و سیره امام برای من حجت نیست و این کار او اشتباه بوده اما تمام حرف این است که باید اولا این مواجهه او را فهمید، درک کرد، او که در قامت و ظهور کرده بود چرا چنین مواجهه ای داشت، بعد از فهم این مسئله، اشکال ندارد، حالا بیاییم و بگوییم به فلان دلیل به نظر می رسد اگر ایشان چنین میکردند بهتر بود یا کار ایشان اشتباه بود. 🔰اما چیزی که در صحنه عمل دیده میشود این است که طرف هنوز عُمر کار سیاسی اش به دو سه سال نمیرسد، مطالعاتی خاصی در این زمینه نداشته، فهم صحیحی از اسلام ندارد و... آنگاه محکم میگوید خمینی برای خودش خمینی بود و من برای من، او متفکر بود و من هم متفکر لذا قرار نیست تابع او باشم. اما بحث سر تابع او بودن یا نبودن نیست، بحث سر این است که هیچ انسان عاقلی به خود حق نمیدهد به راحتی و بدون درک کلام چنین شخصیتی از کنار او عبور کند. ◀️ مطالعه فایل ضمائم: 1. اولین روایت مستقیم توسط مرتضی الویری، عضو وقت شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی:https://eitaa.com/TarikhDEF/46 2. روایت آیت الله مهدوی کنی مسئول کمیته:https://eitaa.com/TarikhDEF/47 3. روایت محمد علی بشارتی مسئول وقت اطلاعات سپاه:https://eitaa.com/TarikhDEF/48 4. روایت مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/49 5. مواضع آیت الله طالقانی در این ماجرا:https://eitaa.com/TarikhDEF/50 6. مواضع امام خمینی در این ماجرا: https://eitaa.com/TarikhDEF/51 🆔 @TarikhDEF