🔰 ماجرای ملی شدن نفت و غیرملی سازی آن
⭕️ آمریکا پس از کودتای ۲۸ مرداد چگونه توانست بر نفت ایران مسلط شود؟
#بخش_پایانی
فرمول حقوقی پذیرفته شده طرفین برای تدوین قرارداد کنسرسیوم این بود که اعضای کنسرسیوم به عنوان خریداران نفت و با تأسیس دو شرکت برای اکتشاف و تصفیه موسوم به «شرکتهای عامل»، قراردادی را با شرکت ملی نفت ایران به امضا میرسانند که به موجب این قرارداد شرکت ملی نفت ایران، نفت خام استحصالی را بر سر چاه به اعضای کنسرسیوم میفروخت. بر اساس این قرارداد، اعضای کنسرسیوم میتوانستند به ترتیب مقرر و به نوبت نفت را در بنادر ایران به فروش رسانند. تا بیست سال اعضای کنسرسیوم بدون دخالت دولت ایران برای تعیین میزان تولید و قیمت نفت که عوامل اصلی و تعیین کننده درآمد کشور بودند، تصمیم میگرفتند و دولت ایران در این خصوص هیچ اختیاری نداشت.
🔻اعضای کنسرسیوم بدین شکل سهم میبردند:
1⃣ شرکت نفت بریتانیا (شرکت سابق نفت انگلیس و ایران) ۴٠%
2⃣ شرکتهای نفت امریکایی (استاندارد نیوجرسی، استاندارد کالیفرنیا، سرکون واکیوم، تگزاس و گلف) ۴٠%
3⃣ شرکت نفت هلندی ـ انگلیسی (رویال داچ شل) ١۴%
4⃣ شرکت نفت فرانسوی (فرانس دوپترول) ۶%
به این ترتیب کارتل بینالملی نفت میتوانست تا ٢٠ سال دیگر بیش از ٢۴ میلیارد بشکه نفت را به بهای ناچیز صادر کند. ضمنا کنسرسیوم میزان تولید نفت را کنترل میکرد و نمیگذاشت از یک مقدار معین تجاوز کند. این قرارداد در ٢٩ مهر ١٣٣٣ (یک سال بعد از کودتا) تنها با پنج رای مخالف در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و در ۶ آبان هم توسط مجلس سنا مصوب شد.
این قراداد کاملا استعمارگرانه اجرا میشد و ایران هیچ نظارتی بر میزان استخراج یا قیمتگذاری نداشت. تنها به عنوان یک نمونه، کنسرسیوم درمدت ٩ سال فعالیت خود یعنی تا سال ١٩۶٣ (١٣۴٢) بیش از ٣۴٠ میلیون تن نفت استخراج کرد. این مقدار بیش از مقدار نفتی بود (٣٢۵ میلیون تن) که کمپانی بریتیش پترولیوم طی پنجاه سال فعالیت خود در ایران نفت از ایران استخراج کرده بود. میزان نفتی که در تمام این مدت توسط شرکت ملی نفت ایران استخراج شد فقط ٢۵٠ الی ٢۶٠ هزار تن بود، یعنی کمتر از یک هزارم میزان استخراج کنسرسیوم.
محمدرضا پهلوی در ابتدا به امضای کنسرسیوم افتخار میکرد و آن را یکی از اقدامات موفقیتآمیز خود میدانست. شاهد او هم این بود که آیزنهاور طی نامهای، از کوششهای من در حل معضلاتی که دولت مصدق ایجاد کرده بود قدردانی کرده است! البته رئیسجمهور آمریکا واقعا چنین نامهای نوشته بود اما برای دو نفر؛ یکی برای شاه ایران و دیگری برای سفیر وقت آمریکا در ایران. واقعا هم جای تشکر وجود داشته است، زیرا با همراهی این دو نفر چنین قرارداد عظیمی منعقد شده بود تا جای پای آمریکا در منطقه سفت شود.
اما بعدها این آش آنقدر شور شد که حتی شاه هم به تنگ آمد. او مخصوصا از کاهش خودسرانه بهای نفت توسط کنسرسیوم ابدا رضایت نداشت و میخواست درآمد ایران از نفت بیش از اینها باشد. وی در مصاحبه با خبرنگار روزنامه لوموند در تاریخ ٢٧ ژوئیه ١٩۵۴ اظهار داشت که از شرایط قرارداد با کنسرسیوم ناراضی است و باید سهم منافع ما بالا برود.
قرارداد کنسرسیوم مصوب ١٣٣٣، ٢۵ ساله بود و باید تا ١٣۵٨ ادامه مییافت، اما در تابستان ١٣۵٢ به واسطه مذاکرات محمدرضاشاه با کمپانیهای نفتی غربی در انگلستان لغو شد و با تبلیغات فراوان، قرارداد جدیدی جایگزین آن شد که آن هم بیست ساله بود. هویدا نخستوزیر وقت ایران هنگام تصویب قرارداد دوم در مجلس گفت که قرارداد مصوب ١٣٣٣ آغاز راه بود و ما در آن هنگام چارهای جز قبول آن نداشتیم. یعنی به طور ضمنی فاجعهبار بودن آن قرارداد را قبول کرد اما دستگاه پهلوی معتقد بود قرارداد دوم تجلی ملی شدن صنعت نفت است و عامل آبادانی کشور. در حالی که در عمل تفاوت چندانی با کنسرسیوم اول نداشت. در نهایت، با وقوع انقلاب اسلامی عملاً امتیازات اکتشاف، استخراج، پالایش و صدور نفت، از کنسرسیوم سلب شد و در اختیار شرکت ملی نفـت ایران قرار گرفت. دیوان عالی لاهه هم در سال ١٣۶٩ پرونده شکایت شرکتهای عضو کنسرسیوم علیه ایران را مختومه اعلام کرد و مالکیت ایران بر منابع نفتی خود به طور کامل تحقق یافت.
🔻مطالعه یادداشت کامل👇
📲 https://b2n.ir/y47964
➕ به #انجمن_مدرسان_بیانیه_گام_دوم بپیوندید👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2843017216C4b1711eae7
🌺🍃
🍃