eitaa logo
چرک‌نویس
141 دنبال‌کننده
45 عکس
14 ویدیو
0 فایل
فهرست 📜 eitaa.com/mosavadeh/94 💬 گفت‌وگو: @mmnaderi
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا ما در انتخاب‌هایمان حضور داریم؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (متن زیر، یادداشتی است از صحبت‌های یک دوست، که به گمانم در بین سخن‌های این روزها، شنیدنی‌ترین است) انتخاب و آزادیِ انتخاب در دنیای امروز و فهمِ بشرِ امروز این طور است که باید حتماً گزینه‌های متعددی روی میز باشد تا انتخاب و آزادیِ انتخاب برای او معنا بدهد و ممکن بشود. در این فضا انسان شروع می‌کند به تحلیل و آنالیز گزینه‌ها؛ پارامترهایی را جلوی خودش می‌گذارد و آنها را بالا و پایین می‌کند تا «برترین» گزینه را پیدا کند و آن را گزینش کند. اما باید اندیشید آیا در این میانه انسانی حضور دارد؟ یا اینکه گویی در حقیقت انتخاب را پارامترها و ادله از پیش انجام داده‌اند و انسان تنها ماشین و برده‌ای است برای تحلیل و یافتن گزینه‌ای که بالاترین پارامترها را داراست؟ اگر به این انسان گفته شود تنها یک گزینه جلوی رویت است و باید بتوانی همان را «انتخاب» کنی، این جمله هیچ معنایی برای او نمی‌دهد! شاید در این فضا بتوان به رأی‌گیری و همه‌پرسی ابتدای انقلاب برای آری یا خیر نسبت به جمهوری اسلامی اندیشید، که چرا امام گزینه‌های مختلفی از انواع حکم‌رانی را برای رأی‌گیری در میان نگذاشت، بلکه تنها گفت: «جمهوری اسلامی؛ آری یا خیر؟». یعنی آیا می‌توانید جمهوری اسلامی را انتخاب کنید، انتخابی که به معنای تن‌دادن به بهترین و پرسودترین گزینه نیست، بلکه به معنای یافتن و برقرارکردن یک نسبت وجودی با یک پدیده است. در انتخابات سال ۱۴۰۰ بحثی مطرح بود که چرا از همه طیفی نماینده در انتخابات وجود ندارد و گویی تنها یک گزینه روی میز است و این‌گونه انتخابات، صوری و بی‌معنی است. شاید بتوان این نحوه مواجهه را از سر همان درک و دریافت انسان امروزی از اختیار و انتخاب فهمید. دربارهٔ این مسئله می‌توان به ازدواج که در آن هم یک انتخاب صورت می‌گیرد فکر کرد؛ در ازدواج که ما صد یا هزار گزینه از هر نوع گزینه‌ای جلوی خودمان نمی‌گذاریم تا -آن‌گونه که برای خرید از فروشگاه‌های اینترنتی به مقایسه می‌پردازیم- با فیلترکردنِ مشخصات و مزایای هر یک، بهترین و پرمایه‌ترین گزینه را پیدا کنیم و دیگر چشم‌بسته و بدون یافتنِ همدیگر، با همان گزینه وصلت کنیم، بلکه جلو می‌رویم تا با یک نفر یک نسبت و گره‌خوردگی‌ای پیدا کنیم که این نسبت همان انتخاب است؛ انتخابی که ما را از گزینه‌های برتر و بهتر رها می‌کند. عقیده و باور و ایمان هم در این عالم همین طور است؛ آدم‌ها می‌خواهند با مشغول‌شدن به ادله و بررسی‌ها و تحلیل‌ها، درست‌ترین و کامل‌ترین باورها را گزینش کنند؛ در این مسیر تعلقی به چیزی پیش نمی‌آید، این باور نهایتاً می‌تواند یک اذعان یا اعتراف باشد اما چیزی که حاکی از گره‌خوردگی وجودی و یافتن خود در چیزی باشد در میان نیست. بشر امروز می‌گوید: «من چرا نمی‌توانم پدرم را انتخاب کنم که چه کسی باشد؟» باید به او گفت یک گزینه جلوی رویت است؛ باید بتوانی همان را «انتخاب» کنی. بشر جدید این را جبر می‌داند، چراکه انتخاب و اختیار را در یک فضای نامحدود و انتزاعی می‌فهمد که آن انتخاب و اختیار درنهایت اگر هم صورت بگیرد یک انتخابی است که در آن تعلّق خاطر وجود ندارد، حال آنکه انتخاب حقیقی همان تعلّق‌پیداکردن است.