🔰طبيب دوّار
🌀 #ملاعباس_تربتی حتّى بعد از نيمهشب زمستان و نيمهروز تابستان، براى رفع حاجت مردم مىشتافت؛ چرا كه خود را براى كارهاى شرعى و خدمت به مردم وقف كرده بود.
🔷آقاى راشد مىگويد: من كه نزديك به چهل سال از عمرم را در زمان حيات مرحوم حاج آخوند گذراندهام، با اطمينان مىگويم: او مردى بود كه «نفس» خود را كشته بود؛ مثلا پيش مىآمد كه گاهى بعد از نيمهشب در خانۀ ما را مىزدند و ما با وحشت از خواب بيدار مىشديم، مىديديم كسى است از خانهاى آمده و مىگويد: «فلانى در بستر احتضار است، آقاى حاج آخوند به بالينش بيايند.» فورا، بىتأمّل و بىكمترين اكراه، مانند پرندۀ سبكبالى برمىخاست وضو مىگرفت و مىرفت.
🔶وى با همه زهد و عبادتى كه داشت، از آنها نبود كه «مقدّسى» را شغل خود قرار مىدهند بلكه به تمام امور معمولى زندگى مىرسيد؛ از قبيل: رفتن به مهمانى، عيادت مريض، تشييع جنازه، مجلس عقد. و خودش نيز هميشه ميهمان مىپذيرفت. ايشان به درددل مردم گوش داده، در رفع گرفتارىهاى آنان مىكوشيد و اختلافات خانوادهها، روستاها و... را حلّ و فصل مىكرد.
🔹 بسيار اتفاق مىافتاد كه پس از اقامۀ نماز، منبر و تدريس به خانه آمده، مىخواست اندكى بخوابد كه در خانه را مىزدند... خانوادهاش مىخواستند جواب ندهند ولى ايشان مىگفت ببينيد كيست... متأسفانه بيشتر اوقات، براى رفت و برگشت حاج آخوند، مركب سوارى نمىآوردند و ايشان مسير را پياده مىپيمود در حالى كه كتابهايى را نيز غالبا با خود همراه داشت؛ مانند رسالۀ عمليه و فوائد المشاهد.
مرکز مشاوره اسلامی سماح _کرمانhttps://eitaa.com/moshavere_kerman