🌹✨🌹
حقّ همسر، اين است كه بدانى خداى عزّوجلّ، او را مايه آرامش و اُنس تو قرار داده و بدانى كه اين، خود، نعمتى است از جانب خداوند عزّوجلّ به تو. پس، او را گرامى بدارى و با او مهربان باشى
[ #امام_سجّاد عليه السلام ]
📚 مكارم الأخلاق ج۲ ص۳۰۱
🔴هوش هیجانی؛ در حکایتی از امام سجاد(ع)
✍ احمدحسین شریفی
🔻یکی از مهمترین شاخصهای «هوش هیجانی» بالا، این است که به هنگام بحث و گفتگو،
🔸اولاً، کنترل احساسات، عواطف و هیجانات خود را در دست داشته باشیم، و هرگز اجازه ندهیم که طرف مقابل، مدیریت احساسات و عواطف و هیجانات ما را به دست بگیرد؛
🔸و ثانیاً، توانایی مدیریت و کنترل هیجانات طرف مقابل را هم داشته باشیم.
🔸با مراعات این دو قانون حتماً کنترل و مدیریت فضای گفتگو را نیز در دست خواهیم گرفت. و نتیجه مطلوب خود را خواهیم گرفت.
🔻شیخ مفید در ارشاد مینویسد:
جوانی، نسبت به #امام_سجاد جسارت کرده و ناسزا میگفت و در پیش روی آن حضرت به ناشایستترین حرفها را به امام زد. اما امام سجاد هرگز لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت.
روز بعد امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: کلمات آن جوان را شنیدید. دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید. آنها که مایل بودند آن جوان بدگو را به سزایش برسانند، همراه امام به راه افتادند. امام نیز در حالی که میگفت: «و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین» به راه افتاد.
آن جوان نیز به محض مشاهدهی امام، جای تردید برایش باقی نماند که وی برای تنبیه و جبران دشنام وی به ملاقاتش آمده است.
امام سجاد علیه السلام پیش آن جوان آمد و رو کرد و گفت: عزیز من! تو با من خیلی حرف زدی. من نمیدانم چه میگفتی. اگر این نسبتها که به من دادهای در من وجود دارد از درگاه خدا پوزش میخواهم و استغفار میکنم. اما اگر نسبتهای تو دروغ بوده باز هم از درگاه خداوند میخواهم گناه تو را ببخشد. آن جوان که یک چنین عفو و گذشت و بزرگواری از امام سجاد مشاهده کرد جلو آمد و پیشانی آن حضرت را بوسید و با چشمانی لبریز از اشک گفت: یابن رسول الله! آنچه به تو گفتهام صحیح نبوده است. خود من به این دشنامها و تهمتها از تو هزاران بار سزاوارترم.