eitaa logo
استاد مشاور مدرسه علمیه مصلی یزد
60 دنبال‌کننده
133 عکس
53 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میرفتم بازار، پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان فردا ورزش دارم‌ مربی گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا‌. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه. خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی اختیار پرتش کرد سمتم و گفت:ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠 بعدش هم رفت توی اتاقش. منم کفش رو از کارتن درآوردم،جفت کردم‌ و گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش: کسی که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد.