eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹آقایان_بدانند "رابــطه جنســی زورکــی، ممنــوع...!" 🍃 با قلدری کردن شاید بتوانید یک شب رابطه‌ی جنسی را بدست بیاورید؛ ولی این ریسک بزرگی است، چون با این کار ممکن است شوق و اشتیاق یک عمر رابطه‌ی شاد را از همسرتان بگیرید. 👈 درک کنید که همسرتان گاهی حال خوبی ندارد یا برای رابطه آماده نیست. در این مواقع بجای اصرار کردن به رابطه او را به آرامی در آغوش بگیرید و نوازش کنید تا بداند همیشه برای او یک حامی هستید. ✅ کسی چه می‌داند، شاید همین نوازش و بوسه باعث شد همسرتان آغازگر رابطه شود... @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌹سیاستهای_زنانه یک خانم آگاه، هرگز رابطه جنسی را با دیگر مسائل زندگی گره نمی‌زند و برای تامین خواسته‌هایش هرگز از رابطه جنسی به عنوان اسلحه استفاده نمیکند @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
قسمت 47 -فقط خون پام و می بینی؟نه؟....من قلبم داره خون می یاد... داشته هام به داشته های تو نمیرسن که بهشون افتخار کنم آره... نه اون بابای خمارم .. نه اون ظالم داداشم. ...از بی مهری پدرت می نالی ولی اگه کم بیاری خیلی راحت سینه سپر می کنی و با افتخار می گی پسر فلانی ام.تو از بی دردی برای خودت درد می سازی من با درد لباس دوختم... اما اجازه نمی دم تهمت بزنی ....بیجا می کنی.. من با فقر و بدبختی و نداری و یه عالمه حسرت بزرگ شدم اما مادرم بی عفتی یادم نداده پسر حاجی.. یه عمر خونه مردم حرف شنید و واسه یه قرون دو زار و سیر کردن شکم من جلو همه خم و راست شد و خفت کشید اما یادم نمی یاد یه تار موش رو بیرون بده.از شوهر شانس نداشت و دائم کتک می خورد اما ندیدم برای کسی پشت چشم نازک کنه.... از زیر لباس آستین بلندش ساق دست می پوشید مبادا بی حواس پوست دستش دیده بشه.به من یاد نداد وقتی اسمم، فقط اسممم ،تو شناسنامه یکیه به کسی نگاه کنم......از اونی که فکر می کنی آسه تر رفتم و آسه تر اومدم.......نگفتم نه برای اینکه دلم پرپرش میزد ... .نگفتم چون تو برام مهمتر بودی....که اخرشم این فکر رو دربارم نکنی محکم با پشت دستش اشکهایش را پاک کرد. ..دلم را شکسته ای نیما می فهمی. ...بفهم ....بفهم خواهشا بفهم.... -لعنت به این دل صاحب مرده من. ... بغضش سنگینتر شد....محکم با مشت در قلبش کوبید -لعنت به این که توی بی لیاقتو دوست داره.......کاش میشد درش بیارم پرتش کنم جلوی خودت. ... نخواستم عشقتو بردار مال خودت... .جلوی هرکی می خوای بندازش....دیگه تمومه.....باید رفت ...وقت رفتنه.....باید رفت از جاییکه هیچ اهمیتی برای کسی نداری......باید.... حرفش در میان لبهایش با یک بوسه از نیما قطع شد.نکن نیما ..با دل من.....فردا دوباره جایم همان کنج اتاق است.....آخ بدبخت دل کوچک فاخته که خواستن در میانش آنقدر موج می زد که گرمای جانبخش یک بوسه دوباره دوباره غتجه پژمرده عشق را درونش باز کرد.چقدر صدای نیما امشب زیبا بود -دوست دارم فاخته....دوست دارم لعنتی امشب شب زیبایی ست.....مهتاب که هست ....آسمان عشق صاف صاف.....دودلداده در آغوش هم....امشب را ساخته بودند برای با هم بودن....زمزمه های عاشقانه.....چه زیبا شبی بود با عاشقانه های نیما ....بیخیال از هر گونه ناراحتی .....فارغ از هر گونه دل زخمی پا را از دنیای دخترا نه بیرون گذاشتن و در میان بازوان حمایتگر مردی قدم به دنیای زنانه گذاشتن.....کنار نیما تا صبح آرام خوابیدن .....امشب شب آرزوها بود. صبح که از خواب بیدار شد چشمانش به چشمان خندان نیما افتاد...دراز کشیده بود و او را نگاه می کرد.لبخند زد -سلام زیبای خفته.... -سلام دستان گرمش را حلقه تن فاخته کرد -خوبی گونه هایش از شرم گل انداخت و آرام سر تکان داد -درد نداری ابروهایش را بالا انداخت. -امروز رو استراحت کن -کلاس دارم اخم کرد -چهارشنبه ست ....نری فردا و پس فردا هم تعطیلی چشمهایش گرم خواب شدند.ارامش که باشد چشمها هم دایم هوای خواب دارند.بوسه ای روی گونه اش گذاشت و موهایش به بازی گرفته شد -صبحونه امروزت با من با همان چشمان بسته جواب داد -هیچی نداریم....دیشب و یادت نیست....زدی همه چیز و داغون کردی -تو کاری نداشته باش به این کارا.....صبحونت با من.منم خونه ام امروز چشمانش را بست.صدای پای نیما را شنید که از در بیرون رفت بعد هم صدایش آمد -اوه...اوه....فاخته اصلا بیرون نیای ها... اینجا میدون جنگه به صداهای بیرون چشمانش را باز کرد.صدای حرف می آمد.آرام بلند شد.دردی که نداشت اما بیحال بود و دوست داشت بخوابد.در آینه به خودش نگاهی انداخت....یادآوری دیشب باز هم گونه هایش را گلگون کرد.موهایش را شانه کشید و باز گذاشت.از اتاق که بیرون رفت مادر جان را دید فاطمه خانم هم آشپزخانه را تمیز می کرد. -سلام ...به روی ماهت مادر ...ساعت خواب -سلام مادر جون.. نفهمیدم شما اومدین رفت و کنار مادر جون نشست و جواب سلام فاطمه خانم را هم داد -آره مادر. نیما گفت حالت خوب نبوده دیشب.مادر ضعیفی خب...زیاد کار می کنی اینجوری یهو از حال میری. ..کار سنگین داشتی خبر کن خب مادر ...ببین الان نیما زنگ زد کمک خواست اومدیم سرش را پایین انداخت -ببخشید درد سر شد ادامه دارد... @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال268 من 23سالمه تقریبا 2ماه ونیم قبل یه اقاپسر 31ساله اومدن خواستگاری هردواهل اصفهان هستیم تواین مدت ما وخانواده هامون باهم اشناشدیم مشاوره هم رفتیم تست شخصیت هم دادیم همه چی خوب بود .پدرم ازمحل کارشون وهمکارا و یکی از دوستان اقا پسر تحقیق کردن ومادرم هم ازدونفرهمسایه هاشون پرسیدن گفتن خوب ان .. اقاپسرقبلا درسن 25سالگی ازدواج کردن وتوی دوران عقدجداشدن .اون دخترخانم اهوازی بودن دلیل جداییشونم اختلاف فرهنگی بوده واینکه اقاپسرنتونسته کارشو اهواز اوکی کنه ودخترخانم هم حاضرنشده بیاداصفهان زندگی کنه ما این موضوعاتو ازجلسه اول خاستگاری میدونسیم من مشکلی نداشتم بااین موضوع چون مطمعن شدم که همه چیز تموم شده و فراموش شدست تااینکه اوایل این هفته پدر من از طریق یکی ازاشناهامون از یه موضوعی باخبر شد اینکه ارتباط دوران عقده اقاپسرباهمسرشون ارتباط کامل بوده ینی اون دخترموقع طلاق باکره نبوده پدرم ازاون روز که اینو فهمیده مخالف ازدواجه میگه اون دیگه یه پسرنیست یه مرده ومن دخترمو به یه مرد نمیدم .مردم چی میگن؟ ماحتی چند جا رفتیم برای خرید حلقه من دلم نمیخاد همه چی به همین راحتی بهم بخوره این اقا اعتقادواخلاقش بامن هماهنگه شخصیتش مورد پسند منه شخصیت من مورد پسند اونه شرایط کاریش خوبه مااینده ی خوبی باهم داریم چه اهمیتی داره که مردم چی میگن؟مگه کارخلاف شرع یا غیرقانونی کرده .اون گذشته تموم شده اینده مهمه. نمیدونم باید چیکارکنم اگه هیچکارنکنم و بزارم همه چی ازدس بره پشیمون میشم😞ممنون میشم راهنمایی کنین. پاسخ ما👇 سرکار خانم مشاورخانواده باسلام برای یه ازدواج موفق مهمترین گزینه بعداز هم کفو بودن از هر نظر (دینی اخلاقی فرهنگی اقتصادی تحصیلاتی و......)صداقت هست که این اقا صادقانه همه چیز رو به شما گفته واین راز رو لازم نیست ونبود که شما به دیگران انتقال بدین چون قرارنیست اونا بپذیرند ویا نظر بدن اصل شما وپدر هستین که پذیرفتی .اصلا فرض میکنیم که چنین اتفاقی افتاده (که اگه افتاده بود این اقا نمیتونست راحت طلاق بده مگر اینکه مهریه رو تمام وکمال بپردا زه) خلافی انجام ند اده ولزومی نداره که ما گذشته فردرو کالبد شکافی کنیم ملاک ارزشیابی فرد وضعیت کنونی که طرف مجرده وهمه جوره هم تایید شده از کجا معلوم که اون طرف از سر حسادت شیطونی نکرده تا قضیه رو به هم بزنه پس محل نذاریید به این حرفها اونم بعد کلی تحقیق وتست و....تازه مگه دختره وباکرگیش رو ازدست داده ویاکنتوربوده شماره انداخته ودیگه آکبند نیست😜پس لطفا اگه در کنارش احساس خوشبختی میکنی رهاش نکن میدونی که شوهر خوب کم گیر میاد😂 خوشبخت باشی از نظر من ایرادی نداره @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ دلیلی نداره شما بعد از دعوا زنگ بزنید یا برید پیش خانوادتون کل ماجرا رو تعریف کنید - اولاً که اونا خیلی یک طرفه قضاوت میکنن. - دوماً آدمِ توى قلبتونو پیش خانوادتون خراب می کنید. - شما بعد یه مدت کوتاه آشتی می کنید و همه چی رو فراموش می کنید. اما خانوادتون یادشون نمیره و دیدشون نسبت به زندگی شما عوض میشه و از این به بعد منتظر باشید تو زندگی دونفرتون دخالت کنند چون شما خودتون این اجازه رو بهشون دادید... دکتر_محمود_انوشه @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💠 باور بفرمائید سوخت یک زن همیشه «عشق» است! هر زمان که به او عشق و #محبت دادید؛ همواره سرحال، #شاد و پرانرژی می‌باشد! 💠 و زندگی شما ولو پر از سختی‌های روزمره و مشکلات باشد اما با #آرامش و مدیریت مشکلات پیش می‌رود! 🍃❤️ @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال269 سلام خسته نباشید ببخشید پسر من شش ساله هست یه اخلاقی داره که میخواستم برای رفعش راهنماییم کنید اونم اینه که اکثر چیزایی که توی خونه اتفاق میفته البته چیزای خوشحال کننده برای خودش را میره به بقیه میگه بیشتر هم به مادر بزرگ ها و پدر بزرگ هاش.مثلا یه غذایی خورده باشیم میره میگه ما این خوردیم یا اگر یکی از اقوام بیان خونمون میره میگه که فلانی خونمون بود و مصادیق دیگه و تا الانم من عکس العملی نشون ندادم که حساس بشه ولی میخوام اینجور نمونه چون یه موقع شاید حرفی بزنه که مشکل ساز بشه.یکی دیگه هم اینکه مادر بزرگاش مثلا ما یه جایی میریم ازش میپرسن رفتی چیکار کردی و چی خوردی و ....و فکر میکنم این‌موارد تشدید میکنه اون رفتارش را.ممنون میشم راهنمایی کنید پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام مادر خوب اگه این کوچولوی ما میره واسرار رو فاش میکنه یه علتش اینه که یاد نگرفته که باید رازدار باشه باید با ملایمت بهش اموزش بدی که پسر گلم حرفهای ما وچیزهایی که تو خونه ما اتفاق میافته برای ما خصوصی هستش ومانباید بریم پیش دیگران فاش کنیم مثلا مگه تو دوست داری که من برم پیش دیگران بگم که پسرم این کار وکرد یا اون کاررو کرد (مثل چیزهایی که ازت میخواد مامان به کسی نگی یا به بابا نگی)دیگه اینکه اگه ازش هی سوال کنید که فلانی چی گفت ویا فلانی چکار کرد (مثلا در مورد پدر بزرگها ویا مادر بزرگها ویا هرکس دیگه ای)وحتی پرسشگری دیگران مثل همون پدر بزرگها ومادر بزرگها خودش باعث خبر چینی این طفلک میشه که باید یادش بدی این کارها یعنی فضولی کردن وتوکه دوست نداری بگن فلانی فضوله وهروقت ازش پرسیدن بگه من نمیدونم یا مگه مک فضولم وبه این طریق ازاین وضعیت نجاتش بدی که بعوها توزندگی خودش هم به مشکل بر نخوره باسپاس از اعتمادتون @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
عصر یکشنبه تون عالی خدایا🌹 امروزبه فرشتگانت بسپار سبدی پُرازآرامش برکت،خوشبختی دلخوشی و حس خوب زندگی را🌸 برای دوستانم به ارمغان بیاورند 🌹الّلهُمَّ صل علی محمد و آل محمد🌷 @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
علائم نارضایتی جنسی رابشناسید 👈ایرادگیری ازهم 👈نارضایتی از زندگی 👈قهرهای طولانی مدت 👈کوبیدن یکدیگر 👈ابرازخستگی وتمارض ازعوارض بر آورده نشدن نیاز های جنسی زن وشوهراست @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
نزدیک بودن به همسرتان می تواند استرس و تشویش شما را آرام کند. لمس کردن و در آغوش گرفتن باعث ترشح طبیعی «هورمون های احساس خوب» می شود. برانگیختگی جنسی با آزاد کردن مواد شیمیایی در مغز، باعث افزایش لذت مغز و سیستم پاداش بدن می شود. یادتان باشد نزدیکی و صمیمیت زوج می تواند اعتماد به نفس و حس شادمانی را هم تقویت کند. @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال270 سلام وقتتون بخیر من خانمی ۲۴ ساله هستم ک ۲۰ ماهه ازدواج کردم و خدارو شکر زندگیه خوبی داریم.من قبل ازدواجم با ی پسری ۸ سال دوست بودم.ی چند وقتیه ک خیلی ب فکرشمو دلم‌ میخواد جویای احوال بشم خیلی از شبا خوابشو میبینم.از ی طرفی هم با این حالو روزم انگار دارم ب همسرم خیانت میکنم و عذاب وجدان میگیرم.لطفا راهنماییم کنین چطور میتونم گذشتمو فراموش کنم. سپاس از مشاوره های بسیار خوبتون🌹🌹🌹 پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده سلام بانو تبریک میگم به خاطر ازدواج خوبتون وامیدوارم که همیشه خوشبخت باشید خواهر خوبم هرجور که بخوای حساب کنی چه از لحاظ شرعی چه از لحاظ عرفی وچه علم روانشناسی وچه وجدانی کار شما اشتباه است وگناه محسوب میشه شما وقتی روح وروان و فکرت پیش یکی دیگه است دیگه نمبتونی به همسرت دل بدی وحقش رو ادا کنی ودر واقع داری بهش خیانت میکنی وتیشه برداشتی وبه ریشه زندگی وخوشبختی خودت میزنی متاسفانه واگه درحال ارتباط باهمسرت خدای ناکرده به اون فکر کنی گناه انجام دادی وطبق روایات از معصومین اگه این رابطه منجر به بارداری بشه وبچه شما دوجنسیتی ویا لال متولد شد مقصر اصلی خودت هستش وکسی غیر ار خودت رو نباید ملامت کنی لطفا اصلا بهش فکر نکن وتوبه کن ومشغول استغفار باش وبیشتر به خدا نزدیک شو واز خودش مددبگیر تا کمکت کنه واز دام شیطان نفس خلاص بشی انشاالله ولطفا خوشبختی خودت رو با ناسپاسی ازبین نبر کفر نعمت از کفت بیرون کند.... باارزوی شادکامی @moshaveronlain 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺