🌲✨🌲
میلاد مسیح گشته و
شیرین است
مریم،نِگه اش به
خوشه ی پروین است
عیدی که به هر
کوچه و منزل بینی
هر شاخه ی کاج🌲
بسته بر آذین است🎉
میلاد حضرت مسیح مبارکــــــــَ باد 🎉
@onlinoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
تا باران نباشد، رنگین کمانی نیست...
تا تلخی نباشد، شیرینی نیست...
تا غمی نباشد، لبخندی نیست..
تا مشکلات نباشند، آسایشی وجود نخواهد داشت...
پس همیشه به خاطر داشته باش:
هدف این نیست که هرگز اندوهگین نباشی، هرگز مشکلی نداشته باشی، هرگز تلخی را نچشیده باشی...
همین دشواریها هستند که از ما
انسانی نیرومندتر و شایستهتر میسازند،
و لذت و شادی را برای ما معنا میکنند...
و اگر در مسیر رود سنگی نباشد، صدای دلنشین رودخانه نیز وجود نخواهد داشت...
____🍃🌸🍃____
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال714
دیگه دیوانه شدم خسته شدم ازبسکه سوپر نگاه کردم روانی شدم از بسکه جلق زدم خو ارضایی کردم دارم تیمارستانی میشم شما بگین من چیکار کنم.
درد هایی بعد از هر خود ارضایی حس میکنم
معتادفیلم سوپر شدم
مشاور✍
سلام چند سالتون هست
والان به چه کاری مشغول هستی
وبیشتر چه موقع مشغول خود ارضایی میشی
سوال کننده🖍
21
هرزمانیکه فیلم جدید تو گوشیم بریزم وفرصت گیر بیارم انجام میدم
الانم موقتا کابینت سازی ام دی اف مشغولم
پاسخ ما👇
سرکارخانم#شمس مشاورخانواده
باسلام
ببین برادر چیزی نزدیک به هزاروششصد نفر عضوداریم که روزانه حدودا ۴۰ الی۵۰ سوال داریم که البته نمیرسیم که همه رو پاسخ بدیم ومیمونه برای روزهای بعد که بهشون اضافه هم میشه پس لطفا نزود قضاوت کنید ونه توهین کنید از شان یک انسان متمدن وبافرهنگ بدوره که به هم وطنش توهین کند
واما بعد بحث مخرب وویرانگر خود ارضایی که حرام الهی وبلایی خانمان سوز هست وسوغات غرب وفیلمهای پورن ودوست ناباب و.....ببین پسر خوب بهتره که ادامه ندی چون با این کار اسیبهای جدی به خودت میزنی وواقعا به جنون ختمش میکنی بهتره که یه مدت گوشی پیشرفته نداشته باشی وکلا دنبال فیلم نری وتا میتونی سر خودت رو شلوغ کنی واصلا فرصت تنهایی به خودت ندی تادمیتونی خودت رو با کارت سرگرم کن حتما ساعتی رو برای خودت به باشگاه برو تا انرژی اضافه رو تخلیه کنی سعی کن عصر گاهی باشه که حسابی خسته بشی وبگیری بخوابی غذاهای محرک وگرم نخور مثل نوشابه کاکائو ومحصولات کارخانه ای وهورمونی اصلا نخور مثل مرغ صنعتی هرگاه که فکرت مشغول این کار میشه پاشو یه وضو بگیر دورکعت نماز بخون وبه خدا توکل کن چون بهترین یاریگر خودشه وقبول کن که از وقتی که خدارو فراموش کردیم ولاقید شدیم سایه گناه به سرمون نشست وبه بی راهه رفتیم اگه قبول کنیم که خدا هرلحظه شاهد وناظر رفتار ماست دست از پا خطا نمیکنیم
ببین برادر من این کار در زندگی واینده تو هم تاثیر بد میزاره ودیگه نمیذاره که از زندگی مشترک لذت ببری چون اولین تجربه تو برای ارضاءوانزال با خودارضایی بوده ودیگه انزال به طریقی دیگه خیلی نمیتونه راضی کننده باشه وباهمسرت هم خیلی نمیتونی به اوج برسی واحتمال زودانزالی ویا شکست الت در انتظارت هست واینکه زود به یائسگی مردانه برسی هست پس به دچار ضعف بینایی وسستی کمر میشوید پس لطفا ادامه نده ومهمتر اینکه تمام کارهایی رو که تورو به این مسیر سوق میده ترک کن ... اگه فکر میکنی امکان ازدواج براتون هست حتما حتما ازدواج کن وخودت رو از این وضعیت نجات بده این مسیر تورو تا سمت اعتماد به نفس پایین وانزوا وتنهایی پیش میبره پس لطفا دیگه ادامه نده .....در پناه حق
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌
#رمان #عاشقانه
#لیلی_بیوفا #پارت_15
📌
سرم را به نشانهی «بله» تکان دادم. با سوییچ قفل ماشینش را باز کرد و سرش را به نشانهی «سوار شو!» به طرف ماشین تکان داد. در طول راه سه دقیقهایمان، نه او چیزی گفت و نه من. بادی که از سمت پنجره او به صورتم میخورد چنان لذتبخش بود که دلم خواست ده دور دیگر هم باهم میزدیم و بعد به خانهمان میرفتیم! نزدیک در ورودی ترمز کرد. - پیاده شو! دستگیره در را کشیدم. در را نیمه باز کرده بودم که گفت: - تعارف نمیکنی بیام داخل؟! کلافه، لبخند مصنوعیای زدم و گفتم: - خونهی ما متعلق به شماست. الان در حیاط رو باز میکنم، ماشین رو بیارید داخل. به سرعت کلید را داخل درب انداختم و در را پشت سرم بستم. در بزرگتری که برای عبور ماشین و اسباب سنگین بود، گشودم تا ماشینش را داخل بیاورد. کاش نمیآمد! میخواستم تنها باشم.
سوری با من چه کرده بود؟ خیانت؟ واقعا راست میگویند که تلخترین قسمت خیانت آن جاست که هیچ وقت از طرف دشمنت نیست. - به این موزائیکها خیره شدی؟ کی کشتیهات رو غرق کرده؟ به کفشهای مشکی ورنیاش خیره شدم که از آن فاصله، باز هم برق میزد. قطره اشکی از کناره چشم چپم چکید. دست خودم نبود یاد سوری و کیوان که میافتادم کاری جز اشک ریختن از دستم ساخته نبود. آه سوز ناکی کشیدم و بیتوجه به پرسش امیر، در شیشهای را باز کردم. کفشهایم را بیرون کشیدم و بدون آنکه اول منتظر ورود او بمانم، داخل شدم. لوستر را روشن کردم. چه حال غریبی داشتم! اصلا نمیدانستم برای چه سر آن قرار لعنتی رفتم. چرا سوری، کیوان را سوار ماشینی کرد که پدر من برایش خریده بود؟! صدایش، سکوت خانه را شکست. - حالت خوبه؟ چه سوال مسخرهای! مشخصه... کجا رفته بودی بدون اینکه به مادر بگی؟ منتظرم. انگار زبانم را قطع کرده باشند، نتوانستم لام تا کام چیزی بگویم. وقتی سکوت طولانیام را دید، کلافه، دستی به موهای فر و مشکیاش کشید و کیف دستی چرم قهوهایاش را که با خود داخل آورده بود؛ از روی راحتی نسکافهای بلند کرد
هر وقت حالت خوب بود میام بریم خرید! چرا بلند نمیشدم و نمیگفتم " بودید حالا!" چرا مانند یخ روی زمین وا رفته بودم. گاه و بیگاه، دلم هوای آن روزهای کودکی را میکرد. همان موقعهایی که با موهای بلند اما کم پشتم تمام زمین را جارو میکشیدم و بیتوجه به دنیا و آدمهایش به تنهایی مشغول خاله بازی میشدم. تمام دختر و پسرهای فامیل جمع میشدند و با هم گرگم به هوا، قایم باشک، خاله بازی، منچ و... بازی میکردند؛ اما من محکوم به تنهایی و انزوا بودم. دوست داشتم تنهاییام را؛ زیرا طعم بازیهای گروهی را هنوز نچشیده بودم. سوری تمام آنها را به من تزریق کرد اما زمانی که نیازمندش بودم، با کسی که با تیر کمان آبروی مرا نشانه رفته بود، صلح کرده و قصد تخریب من را داشت. صدای تلفن خانه از جا پراندم. کنارم، روی کاناپه افتاده بود. پاسخ دادم: - بله؟ - ارغوان جان خودتی دخترم؟ مادر خونه نیست؟ نفسم را صدادار بیرون دادم. صدای مادر امیر مثل همیشه زنگ عجیبی داشت. آدم دلش میخواست چهرهاش را نبیند و تنها صدایش را بشنود! - سلام، نه. مادرم خونه نیستن.
خب ما تصمیممون رو گرفتیم. بهتره عروسیتون هر چه زودتر برگزار بشه. مثلا همین عید غدیر که دو هفته دیگه است. کاش دهانم را باز میکردم و میگفتم "فعلا آمادگی ازدواج ندارم. میخواهم درسم را ادامه بدهم." آه! دل دیوانهی من چه میدانست، در سر آنها چه می گذرد. دلی که حتی از حال خودش هم بیخبر بود. کیوان گفت تنها همین شرط را دارد؛ اما از بین رفتن آبرو مساوی بود با ازدواج با او. -چشم... به مادر اینا میگم... یه کم زود نیست؟ آخه ما هنوز خرید نکردیم. آرام آرام خندید. - نه جان دلم. دیر هم هست. ولله من و آقاجواد عقد و عروسیمان یک روز بود و اصلا نامزدی و اینها نداشتیم. تازه تو مثل من نیستی که. تمام وسایلم رو خانواده آقاجواد گرفتند و نپرسیدند دوست داری یا نه! میدونم امیر من کمی بیحوصلهست و دل و دماغ خرید نداره؛ اگه بخوای همین فردا سوگل دختر خواهرم رو میفرستم تا با هم هر چه لازم هست بخرید. یا نه... فردا اول صبح با امیر برو و خونه رو ببین! بعد هر چیزی که به اونجا میخورد بخر! خوبه دخترم؟ از دخترم گفتنهای گاه و بیگاهاش متنفر بودم. نه از آنها، بلکه از خودم که زنی مانند او پاک و مهربان به من میگفت...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
جان را تو
صفا ده به صفای صلوات
همراه ملک شو به نوای صلوات
بر هر چه خدا،
قیمتی داد ، ولـی
گلزار بهشت است بهای صلوات
خواهی که شود
مشکلت آسان بفرست
بر چهره ی دلربای
محمد مصطفی (ص ) صلوات🌷
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌دل مؤمن را شاد کنید
تا به بهشت بروید❣
آیت الله مجتهدی تهرانی میفرماید:
✅وقتی بعضی ها از قبرشان بیرون می آیند
میبینند یک نفر جلو دارد میرود.
اما او را نمیبینند. آن فرد به او میگوید بیا!
بشارت میدهیم تو را به کرامت و بهشت.
یک دختری جهیزیه نداشت.
تو جهیزیه او را تهیه کردی و
حتی کسی هم نفهمید.
من را که میبینی
آن شادی ای هستم که در دل آن بنده خدا ایجاد کردی 😍
جلو میرود و راه را باز میکند
و او را به بهشت می برد.
آدم باید سعی کند نیازمندان را خوشحال کند.
با صدقه, با دادن گوشت قربانی به نیازمندان,
حل کردن مشکلات مردم,
با وام دادن به نیازمندان و...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
حس بینایی در مردان بسیار قوی است
پس ظاهر دلربا، نگاه گرم و عاشقانه
و ناز و کرشمه های شما
بی شک شوهرتان را متحول میسازد
سعی کنید با لحن صدا و شوخی
هیجان را به او هدیه دهید
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال715
سلام وقتتون بخیربنده 23سالمه نزدیکه دوماهه که جداشدم ولی خیلی پشیمونم ازاینکه جداشدم درواقع زندگی خوبی نداشتم خیلی اذیتم میکردخرجی نمی دادیکسره خونه مادرشودوروره رفیقاش بودبه من محبتی نمیکردحتی اسم منوصدانمیزددست بزن داشت یه جورایی اهل زندگی نبودهمه بهم میگفتن طلاقتوبگیرخانوادم خیلی رنج میبردن ازاینکه من بااون زندگی میکردم میگفتن اون مردزندگی نیس درضمن نمیذاشت من بچه دارشم وقتی که ازش طلاق گرفتم خیلی پیام دادکه برگردهمه چی درست میشه ولی بازم خانوادم نذاشتن گفتن فایده نداره برگردی خیلی من بهش فرصت دادم خیلیم دوسش دارم یعنی هنوزه که هنوزه دوسش دارم ولی بخاطره کارهایی که کردمجبورشدم ازش جداشم حالاخیلی دوسدارم برگردم ولی دیگه راهش نمیادجلوپام اصلاازفکرش نمیتونم بیام بیرون همش یاده خاطره هایی که باهم بودیمومیکنم میخواستم شماکمکم کنیدکه چیکارکنم احساسه افسردگی میکنم همش دوسدارم گریه کنم اصلااین روزارودوسندارم خواهش میکنم راهنماییم کنیدکه چیکارکنم اجرتون باامام حسین.🙏
پاسخ ما 👇
سرکارخانم#شمس مشاورخانواده
باسلام
خواهر خوبم سپاس که به ما اعتماد کردی ودرد دل نمودی من حال این روزهات رو میفهمم وبابتش متاسفم میشد که این روزها نباشه والان کنار همسرت میبودی بزرگترین اشتباهت این بوده که اسرار زندگیت رو بیرون میبردی وبه اطرافیان وخانواده انتقال میدادی واونهام به اصطلاح از سر دلسوزی تورو تشویق به جدایی کردندخیلی راحت میتونستین به یه مشاوره دونفره برید وطرح مشکل کنید وراهکار بگیرید تا زندگی ادامه پیدا کنه ای کاش قبل از طلاق وهرگاه از همسرتون دلخور میشدین به یاد خاطرات مشترک وشیرین تون میافتادی تا سمت طلاق نمیرفتی اما الان هم اگه تمایل به بازگشت داری تا زمان عده طلاق که سه ماه وده روز میشه نرسیده میتونین رجوع کنید ودوباره زندگی رو از سر بگیرید منتهی باید به خود ساختگی رسیده باشی وبدونی اشکال کار کجا بود عزیزم همسر رو همانطوری که هست باید پذیرفت وباهاش کنار اومد ودنبال عوض کردنش نباید باشی باید باهاش همدلی کنی نه لجاجت نه غر زدن وفراری دادن باور کن اگه محیط خونه گرم وسرشار از محبت باشه وگیر ندی وجذابت داشته باشی هیچگاه تنهات نمیذاشت اگه میره پیش دوستان چون قبولش دارن وبهش غر نمیزنند دستور نمیدن طلبکارانه برخورد نمیکنند ودنبال عوض کردنش نیستند اگه میره پیش مادر اول اینکه وظیفه است ودوم اینکه بی منت محبت میکنه وقربون صدقه میره چه قدر خوب بود که درکنار هم به مادر سر میزدین ودرواقع مانع رفتن همسر پیش مادر نمیشدین اگه همسری قدر مادرش رو دونست خب قدر همرش رو هم میدونه اگه نه نه
در کل اگه پشیمونی وفکر میکنی میتونی بهتر از قبل زندگیت رو ادامه بدی ودر کنار هم میتونی خوش باشید شما تا دیر نشده رجوع کن خیلی هم مهم نیست دیگران چی میگن اما دیگه نباید خراب کنی که بهت بخندن باید اباد کنی وبسازی این رابطه همسری رو اگه میتونی بسم الله...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#روانشناسی
تمام انرژی روزانه خود را صرف کار و فعالیت اقتصادی نکنید. شما باید برای لذت بردن خودتان و همسرتان نیز وقت بگذارید،آینده نگری خوب است ولی نه به هر قیمتی!
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پادکست صوتی
🔴 ملاک برتری همسران سواد نیست!
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺