eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #استاد_رائفی_پور: 🔴کاش میتوانستم این مطلب را انتقال بدهم قبل اینکه #تجربه کنید. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 💠 : درصورتی که زن کافی داشته باشد، آیا شوهر می تواند از پرداختن نفقه به همسر خود امتناع کند؟ 💠 : نفقه زن بر شوهر، است؛ اگرچه زن درآمد کافی داشته باشد. 📙احکام بانوان، وحیدی، ص۱۸۰ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕اجازه دهید فرزندتان خانه را زیر‌ و رو کند ➖از حدود ۹ ماهگی به بعد کودکان دست به‌کار می‌شوند که خانه را به‌هم بریزند و والدینشان را از این کار حسابی عصبانی کنند. یکی از دلایلی که کوچولوهای خانه دست به چنین کارهایی می‌زنند بی‌حوصله شدن آنها ست آنها معمولا از روی بیکاری به وسایل خانه رو می‌آورند. اما خبر‌ خوش اینجاست که کودکان کنجاوتر در آینده افرادی موفق‌تر می‌شوند. به همین دلیل روانشناسان به والدین توصیه می‌کنند خیلی کودکان را از این کار منع نکنند و حداقل اجازه دهند آنها در اتاق خودشان ریخت‌و‌پاش کنند چراكه به‌هم‌ ریختن وسایل موجب می‌شود اعصاب کودک آرامش بگیرد و حتی سیستم ایمنی آنها تقویت شود. جالب اینجاست که به‌هم ریختن وسایل موجب ترشح هورمونی در کودکان می‌شود که رشد آنها را دو برابر می‌کند. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕بی حسی به همسر ➖هیچ چیزی دردناکتر از این نیست که همسر فردی به او بگوید به تو حسی ندارم. و این کلمه زنگ خطری برای طلاق است چرا زوج احساس بی میلی و بی حسی به همسرش می کند هر انسانی به جنس مخالف خود احساس تمایل می کند به خاطر وجود هورمونهای جنسی و وارد شدن به مرحله بلوغ و ایجاد ارتباط عاطفی. هر مردی و زن با هورمونهای نرمال به سمت جنس مقابل جذب می شود و تشکیل خانواده می دهد. ➖ولی چطور احساس عاشقانه به بی حسی تبدیل می شود. هنگام استرس شدید عصب سمپاتیک تحریک شده مواد محرک بدن تولید می شود و بدن اماده مقابله می شود .بدن درحالت دفاعی قرار می گیرد. اگر استرس و اضطراب کم باشد عصب پاراسمپاتیک فعال می شود و هورمونهای ریلکس کننده و ارامش دهنده تولید می شود. ولی استرس مداوم مثل دعواههای طولانی زوج و مسایل اقتصادی و اجتماعی باعث ترشح زیاد هورمنهای تحریک کننده شده و در نتیجه افزایش انها هورمونهای جنسی کاهش یافته و یا تولید نشده درنتیجه میل جنسی کاهش یافته و رابطه سست می شود و یک فاجعه به نام بی حسی رخ می دهد. برگشت این حس مشکل است ولی امکان پذیر است. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💁🏻 هنگام رابطه میزان (هورمن زنانگی) در خانمها دو برابر میشود این افزایش باعث می شود موهایی براق تر و نرمتری داشته باشند ... به گفته پاتی بریتون متخصص امور جنسی: استروژن سرچشمهِ جوانی در خانمهاست ... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌 📌 شوم که پزشک با پرخاش گفت: - کجا؟ هنوز سرمت تموم نشده! سیگار سرطان زاست خانوم گل‌دره‌ای. نگاهی به نامش که به عنوان پزشک من روی برگه نوشته شده بود، انداختم. - خود بیمارستان‌های ما سرطان زا هستن! مورد داشتیم طرف برای سرما خوردگی اومده اینجا بعد جنازه‌اش رو تحویل خانواده‌اش دادن آقای دکتر شریف‌مقام. بدون آنکه منتظر پاسخی از جانبش بمانم اتاق را با همان لباس‌های صورتی و زشت بیمارستان ترک کردم. نیلوفر و همان پسرک مو فرفری پشت سرم دویدند. نیلوفر شانه‌ام را به سمت خودش کشید. جوان با دیدن من مانند برق گرفته‌ها، سیخ ایستاد. نیلوفر که از این حرکت ناگهانی شوکه شده بود، ضربه‌ای به پیشانی‌اش زد. - وای خدای من! لیلی انقدر شبیه میت‌ها شدی که این طفل معصوم از دیدنت شوکه شد. کیوان چشم‌هایش هر لحظه گردتر می‌شد. با نگاهش تا مغز و استخوانم را سوراخ کرد! این عتیقه را نیلوفر از کجا پیدا کرده، خدا می‌داند! - ارغوان...! تو، اینجا؟! با این موهای افسار گسیخته و چشم‌هایی که آرایش کامل دارن؟! باورم نمیشه انقدر عوض شده باشی. نیلوفر لب‌هایش را کج کرد و دستش را روی شانه جوانک که حالا علاوه بر موهای فرفریش، عقل معیوبش هم برایم روشن شده بود، گذاشت. از گذاشتن دست به شانه یک غریبه متنفر بودم. اینجا که اروپا نبود! - عقل کل جان، ارغوان کدوم خریه؟ انگار به ناموسش بی‌احترامی کرده باشی، شالم را کشید و با چشم‌های آتشینش نگاهم کرد. - آخرین بارت باشه که ارغوان رو با خر مقایسه می‌کنی! -پوف...! چه با غیرت! از جیب شلوار جینش، کیف پولی را بیرون کشید. عکس سه در چهار دختر جوانی داخل کیف جولان می‌داد. نیلوفر روی کیف شیرجه زده بود و عکس را مو شکافی می‌کرد. بالاخره کنجکاویش به روی دهانش فشار آورد و پرسید: - دوست دخترته؟ مو فرفری چپ‌چپ نگاهش کرد و با غیض گفت: - نامزدمه... البته نامزدم بود. یه بچه پولدار عوضی از دستم درآوردش. اما نمی‌ذارم آب خوش از گلوشون پایین بره. نیلوفر به صورت این پسر نابالغ که هنوز سیبیل‌هایش هم در نیامده بود نگاه کوتاهی انداخت و بعد رو به من گفت: - لیلی اگه ابروهات رو بر نمی‌داشتی و مقنعه‌ات رو تا جلوی ابروهات می‌کشیدی شبیه این دختره می‌شدی! پوزخندی روی لب‌هایم نشست. دلم برایش سوخت، بیچاره‌ی فرفری! نیلوفر نگاهی به لباس‌هایم کرد. - تف تو ذات نداشته‌ات لیلی! با این‌ها می‌خوای بیای خونه؟ تو راه چهار تا مذکر شاخ، علی‌الخصوص مهران جنتلمن ببیننت به جای چشم چرونی بهت پول خیرات می‌کنند ها! - خفه شو لطفا! موبایلم دست توئه؟ گوشی را از جیب مانتوی کرم رنگش بیرون کشید. در حالی که رمز گوشی را می‌زدم به اتاق بازگشتم تا لباس‌هایم را تعویض کنم. *** با قامتی خمیده رو‌به‌رویش نشسته بودم. دل‌دل می‌کردم بگوید مرخصی که نگفت. - لیلی جان، جواب من چی شد؟ دلم می‌خواد رابطه‌امون فراتر از این که هست باشه. - بوی قهوه رو دوست دارم داخل صندلیش جا به جا شد. با تحکم رو به سعید گفت: - دو تا قهوه لطفا! - تلخ! لبخند کج و کوله‌ای روی صورت خربزه‌ای و بدون مویش پاشید. - هنوز هم مثل زمان دانشگاه تلخ دوست داری؟ مثل اون پسره... اسمش چی بود؟ همون بسیجیه! اصلا با هم جور نبودید لیلی. وقتی گفتی می‌خوای تو کافه‌ی من کار کنی که روبه‌روی دانشگاه سابقته بو بردم هنوز هم دوستش داری و می‌خوای بیشتر ببینیش! با بینی‌ام، قهوه‌ای که اکنون سعید روی میزمان قرار داد نفس کشیدم. چشم‌هایم را بستم به جای مهران، امیر را رو به رویم تجسم کردم. - وای امیر دمت گرم! به خاطر تو این استاده همش هوام رو داره. ترم آخر حقوق چه طوریاس؟ دلم می‌خواد ترم آخر رو خر بزنم اما خب نمیشه که نمیشه. می‌ترسم اگه نخونم، درس خوندن برام خاطره شه! لبخند دل نشینی تحویلم می‌دهد. - ول کن حقوق را ترم سه‌ای جان! قهوه‌ات یخ کرد. نترس! انقدرها هم بد نیست. خواه بخون خواه نخون... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
: "آرامش آسمان شب سهم قلبتان باشد" و نورستاره ها روشنی بخش تمام لحظه هایتان! "خُدایا ستاره‌های آسمانت را سقف خانه دوستانم ڪن تا زندگیشان مانند ستاره بدرخشد" "شبتون_بخیر"🌹 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
روزتون سرشار از عشق قشنگترین چشمها بدرقه راهتان زیباترین لبخندها بر لبانتان بالاترین دستها نگهبانتان درود و صبح یکشنبه تون زیبا #خدا @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 🌸مهربــانــا بــرای قلب مجنونــم بخوان یک آیه از عشقت💕 ســـراسر ســوره ی مِهری💖 ڪہ نــازل گشتــه ای بــر دل💕 بـا توکل به اسم اعظمت روزمان☀️ را آغاز میکنیم🌸🍃 الهی به امید تو💕🙏💕 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 💠 استفاده از براي مردان روی هورمونهایی که از هیپوفیز دربدن پخش می‌شود تأثیر منفی می‌گذارد. 💠 می‌توان به کاهش ترشح و کمبود اسپرماتوزوئید، و در نتیجه شدن آنها اشاره کرد! @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 💠 یک راه ورود به مرد، شکم او است. وقتی برای مردتان کیک یا غذای مورد را می‌پزید باعث می‌شود تا او احساس بودن کند. 💠 چون می‌داند شما به خاطر او این همه کشیده‌اید! 💠 مخصوصا اگر اعلام کنید که غذای مورد علاقه‌ات را پخته‌ام به می‌آید و محبوب می‌شوید. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال728 سلام گفته بودم که من 36واقام 34 سال دارند واینکه اقام دانشگاه میرند واز اینکه با خانم های دانشجو ازتباط دارند ناراحتم ودایم فکر میکنم که اونه رو میبینه وبا اونها صحبت میکنه گفته بودم وقتی اقام میره دانشگاه فکر و خیال من هم با او میره وشما گفته بودید که این فکر ها رو نکنم ووظایف همسریم رو خوب انجام بدم وسعی کنم که من هم درس بخوانم چکار کنم که دیگه سراغ گوشیشون نرم اخه گاهی واقعا دنبال چیزی میگردم توی گوشیشون س خواهش میکنم جوابم بدید از اینکه اقام توی دانشگاه با خانم ها صحبت کنه ناراحت میشم ولی دقیقا برعکس حال من یه کلاسی هست که سر گروهش خانمه استادشون گفته کلاس مجازی باشه ولی اون خان اصرار داره حضوری بشه و دائم با اقام یاتلفنی ویا پیامکی درارتباطه تا اقای من هم سعی کنه تا کلاس حضور ی بشه این منو خیلی ازار میده نمیدونم چکار کنم دلم میخواد به اون خانم پیام بدم وبگم که دست از سر شوهرم بر داره ولی میترسم بدتر بشه شما بگید چکار کنم به اقام بگم که ناراحتم ویا به روی خودم نیارم دیشب تا صبح خوابم نبرد از ناراحتی ممنونم از راهنماییتون کمکم کنید میشه راهنماییم کنید چکار کنم فکر وخیال دست از سرم بر نمیداره نیدونم با اون خانم کهدائم به اقام پیام میده و زنگ میزنه کهداقام کمکش کنه تا کلاسش تشکیل بشه چه کنم گروهشون هفت هشتا هستند ولی اون به اقای من پیام میده حس میکنم اقام به خاطر اینکه من دقیق همه چیز رو ندونم بهم راستش رو نمیگه به نظر شما با اقام صحبت کنم ؟؟یادمه اخرین باری که صحبت کردم با هم دعوا کردیم .اعصابم دیگه نمیکشه میخوام به اقام بگم که کاشکی تو اون کلاس نمیرفتی ولی میترسم تو رو خدا راهنماییم کنید من با این همه مشکلات که برام پیش میا خیلی خوشحالم که میتونم با شما صحبت کنم ازتون ممنونم اجرتون با خدااین بقیه الله یا بقیه الله الاعظم: بهم بگید چطوری این حساسیتم رو کم کنم گاهی وقت ها به خاطر اون حساسیتی که نسبت به خانم ها دارم که بهتون گفتم میرم سراغ گوشی اقا وتمام پیامهاش رو نگاها میکنم تا ببینم بازم پیامی از اون خانم ها ی هم کلاسشون هست اخه گاهی اونها درباره ی تشکیل شدن یا نشدن کلاس به اقام پیام میدن اگه پیامی ببینم خیلی ناراحت میشم مثلا چند روز پیش چند بار بهشون گفتم منو توی یه کلاس ثبت نام کنند ولی یادشون رفته بود تا اینکه جمعه وقتی دیدم یادشون رفته با ناراحتی گفتم اگه اون خانمهای دانشگاه بهت بگند براشون کلاس تشکیل بدی سریع میری حالا برا من یادت میره تو پرانتز بگم اخه چند تا از خانم ها از اقام درخواست کرده بودند که با استادشون صحبت کنه وبراشون کلاس تشکیل بده که اقام صحبت کرده بود چند بار بهم گفته که چقدر اون خانمها به این کلاس علاقه دارند م من میگم چرا خودشون نمیرند صحبت کنند وبا شما صحبت میکنند واقعا گیجم حالم بده نمییدونم چکار کنم گاهی توی گوشیشون میگردم دنبال پیام واقعا مسخره هست نه خواهش میکنم کمکم کنید پاسخ ما👇 سر‌ارخانم مشاورخانواده باسلام ببین خواهر خوبم قبلا هم بهت گفته بودم که ادم وقتی وظایفش رو خوب انجام بده دیگه جایی برای نگرانی نداره ادمی که سیره واشتهایی به غذانداره اگه بهترین سفره رو براش بندازی وبهترین غذارو با بهترین تزئنات جلوش بچینی دیگه دست و دلش برای این غذا واین سفره نمیلرزه چون سیره واشتها نداره در واقع میلی به غذا نداره امیدوارم درک کنی چی میگم شما وظیفه داری چشم ودل همسرت رو سیر کنی تا دیگه اشتها نداشته باشه با خلق خوش،روی خوش،ظاهری اراسته،بیانی نیکو،محبت لازم وبه جا زندگی مرتب ودستپختی نیکو ودر کنار ان همدل بودن همدل بودن یعنی اینکه هرگاه قرار چیزی بگی یا حرفی بزنی ویا خیالی درباره همسرت بکنی خودت رو جای او بذاری ببینی اگه اون به تو این حرف رو میزد یا این کار رو میکرد ویا این خیال رو میکرد توخوشت میومد یا نه خب اگه تو خوشت نیاد لابد اونم خوشش نمیاد واین همدلی باعث میشه که دیگه رفتار گفتار ویا خیال ناشایست نسبت به او نداشته باشی حالا با این اوصاف ایا تو دوست داری که همسرت نسبت بهت شک داشته باشه ویا محدودت کنه ویا گوشی تورو زیر و رو کنه،!؟مسلما دوست نداری وشاکی میشی پس لطفا این شکاکیت ووسواس فکری رو کنار بذار به خاطر خودت وشیرینی زندگیت، چون عاملی میشه برای تلخ کامی خودت وجلوی پیشرفت همسرت رو میگیره ویا نهایتا خودت از چشم همسرت میافتی پس تمومش کن حتما دنبال درمان این وسواس فکری خودت باش لطفا از سردیجات دوری کن چون طبع ومزاج شما سودایی یعنی سرد وخشک شده وباید خوراکیهایی با طبع گرم وتر مصرف کنی تا حال روحی خوبی پیدا کنی قبلا هم گقتم حتما برای خودت سرگرمی وفعالیت اجتماعی درست کن تا دیگه به این چیزها فکر نکنی لزوما اینطور نیست که اگه کسی با کسی حرف زد حتما به منظوری حرف زده مگه طرف بیکاره اخه لطفا این طرز فکر رو عوض کنی انسان موجودی دارای قوه عاقله ووجدان واعتقاد هست وراحت