.
#رهایی_از_شب
#ف_مقیمی
#قسمت_سی_و_دو
با تمام نفرتی که از خودم وکارهام داشتم اعتراف کردم :
-فاطمه میخوای بدونی یادگار اهل بیت تو این دنیا چیکار کرده؟! بعد فوت آقاش زد به جاده خاکی..
اول نمازشو قطع کرد.!! چون میخواست به خیال خودش از خدایی که آقاشو ازش گرفته انتقام بگیره.تو مدرسه همیشه تنها بود.هیچکس باهاش عیاق نمیشد.آخه همیشه ماتم بود.همیشه آینه ی دق بود!!
تنها یک نفر درکش کرد و اونو با همه ی احوالات بدش خواست و باهاش دوست موند که اونم دست روزگار ازش گرفت و برای همیشه مهاجرت کرد به انگلیس..
اون دوست خوب و واقعی یک سری یادگاری برای یادگار اهل بیت گذاشت که اون یادگاریها یک اسم بود که کسی نتونه بشکنتش!!
و یک عالمه اعتماد بنفس و محبت و شجاعت که الان مطمئنم همشون پوشالی بود!!!
آره اسمم رو عاطفه انتخاب کرد تا دیگه کسی صدام نکنه رقی..
بهم شجاعت داد تا مقابل مهری بایستم و حق وحقوقم روبگیرم.
بهم اعتماد بنفس داد تا بتونم با مرگ آقام کنار بیام و از توسریهای مهری نترسم و یادبگیرم چطور گلیم خودمو تو این روزگار از آب بیرون بکشم.
ولی در ازای اینها یک چیز هیچ وقت از بین نرفت واون آرامش وتوجه بود!!
مخصوصا با رفتنش خیلی تنها شدم. اوایل باهاش در تماس بودم.میگفت دانشگاه میره و منم باید برم.حرفشو گوش دادم.با هر بدبختی ای بود رفتم.کارمیکردم وخرج دانشگاهمو جور میکردم.قبل از دانشگاه اگرچه چادرسرم نمیکردم ولی سنگین بودم.نه آرایشی. .نه لباس نافرمی..
تونخ هیچ کدوم اینها نبودم.تو سال اول با دوتا از همکلاسیهام سر ردو بدل کردن جزوه دوست شدم که تو کل دانشکده معروف بودن به ژورنال مدو زیبایی.هم زیبا بودند وهم خوب لباس میپوشیدند. پسرهای زیادی دنبالشون بودند و اونها هم هرروز با یک نفر قرار میگذاشتند. اوایل رفتارهاشون برام آزاردهنده بود وحتی نصیحتشون میکردم ولی نفهمیدم چیشد که منم کم کم عین اونا شدم.خب میدیدم اونها در راس توجهند.شادند.میخندند واز همه مهمتر با من خیلی مهربونند.
شرایط دانشگاه و کارم باهم جور درنمی اومد.از کارم بعد از یه مدت بیروت اومدم و دنبال یه کاری با درامد بهتر گشتم که بتونم گلیمم رو از آب بیرون بکشم.سحر یک دختر شیرازی بود که پدر ثروتمندی داشت و براش خونه ای رهن کرده بود.او وقتی دید اوضاع واحوال مادی و زندگیم درست حسابی نیست بهم پیشنهاد داد منم با او ونسیم در اون خونه زندگی کنم. آغاز تغییرات وفساد من در همون خونه بود.اکیپ سه نفره ی ما باعث به وجود اومدن خیلی اتفاقها شد.اونها با آب وتاب از پسرهای مختلف صحبت میکردند و گاهی با آنها به پارتیهای مشترک میرفتند.اوایل من قبول نمیکردم باهاشون برم ولی یه شب سر اون مساله هم وا دادم...حالا که دارم فکر میکنم میبینم وقتی گناه رو به چشم ببینی و مدام راجبش با زیباترین کلمات تعریف بشنوی کم کم نسبت بهش بیتفاوت میشی وخودت هم گنهکار میشی....
تو همون مهمونی ها بود که فهمیدم چقدر نیاز دارم یه مردی بهم توجه کنه.چقدر دلم نگاه عاشقونه میخواد.چقدر دوست دارم برای پسرها نازوغمزه کنم..سحر منو با یکی تو همون پارتی آشنا کرد.یک پسر زشت وسیاه که وقتی باهات حرف میزد یک کم باید صورتت رو میکشیدی عقب تا بوی مشروب وسیگارش حالتو بد نکنه.اون با همه ی زشتی و غیر قابل تحمل بودنش چیزی گفت که حالم رو تغییر داد.گفت:
-با اینکه عین سحر ونسیم هفت قلم آرایش نکردی ولی خیلی جذاب تر از اونایی!! شاید او به خیلیها این جمله رو در طول روز میگفت ولی من احتیاج داشتم بشنوم.احتیاح داشتم یکی منو ببینه.
بهش گفتم:اگر اینطور بود حتما دوستام بهم میگفتن.
اون با نگاه هرز وبی حیاش خیره به چشمام گفت:باید از یه مرد بپرسی که زیبایی یعنی چی؟! شک نکن دوستات از روی حسادت بهت نگفتن که زیبایی...
ادامه دارد...
🌺
@onlinmoshavereh
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤
بارالها🙏
شب را✨
برای آسایش✨
قرار دادی✨
پس، بر قلوب عزیزانم✨
آرامشی فارغ از✨
هر دلواپسی✨
عطا فرما🙏
آمین یا رَبَّ 🙏
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✨امیدوااااااار باشیم
💫به فردااااااهایی که
✨خدا زودتر از ما آنجاست
💫مهربانی که رحمتش بیپایان است
✨و لطفش بی منت و از سر مهر
#شب_بخیر_دوستان ✨
💜💫یکشنبه تون را معطر کنید
به ذکر شریف صلوات 💫💜
💜 💫 سلامتی آقا امام زمان
و سلامتی خودتون 💫💜
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💫💜الّلهُمَّ
💫💜صَلِّ عَلَی
💫💜مُحَمَّدٍ
💫💜وَآلِ مُحَمَّدٍ
💫💜وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
➕شما والدین بايد به اين باور برسيد كه همه انسانها كار اشتباه انجام ميدهند و كودكان اشتباهات بيشترى خواهند داشت.
➖فرزندتان به كمك شما احتياج دارد نه طعنه و كنايه و سرزنش شما.
➖پس بصورت شفاف و كوتاه براى او مشخص كنيد كجا اشتباه شده و چگونه ميتواند جبران كند.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕70 _ 80 درصدِ پدرها و مادرها اصلا با بچه هایشان مهربان نیستند.
➖ماجرا ماجرایِ مهربانی نیست
ماجرایِ مالکیت و کنترل و هزار تا گرفتاریِ فرهنگی است.
➕کدام مهربانی؟
➖اینها آنقدر مهربان نیستند که حتی بروند چند تا کتاب بخوانند، ببینند با این موجودی که اسمش بچه است
و تا این حد پیچیده و شکننده است باید چطور برخورد کنند.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕بازی با غذا
➖اگر همه بچه هارا نگاه کنید دریک سنی دوست دارند با غذا بازی کنند و سر سفره ریخت و پاش بکنند
➖اگر همه والدین راهم نگاه کنید می گویند نکن، دست نزن، نریز کثیف میشه و...
➖از کودک 2_4ساله نباید انتظار داشت مانند بزرگترها مودبانه غذا بخورد، باید حتما با غذا بازی کند تا هم کشف کند و هوشش بالا رود
و هم خوش غذا شود.
چقدر از بچه های بد غذا گله وشکایت دارید...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال796
سلام عزیزم برای مشاوره مزاحمتون شدم
من یه دختر کلاس چهارم دارم همه درساش خوبه ریاضیشم تا پارسال خوب بود ولی امسال امتحان ریاضی رو خیلی بد میده منم روش حساس شدم امروز امتحان داره دو روزه ک باهاش کار میکنم ولی کمتر یاد میگیره منم زود عصبانی میشم اصلا دست خودم نیس هرچی از ذهنم در میاد بهش میگم تو بی عرضه و خنگی شاگردای تنبل از تو بهتر میفهمم..... میدونم دارم باهاش اشتباه حرف میزنم ولی سرم داغ میکنه ک هیچی حالیم نیس داد میزنم حتی یه موقعهایی کتکشم میزنم
تو رو خدا کمکم کنید چطوری باهاش حرف بزنم و رفتار کنم ک خودم آروم باشم کنترل کردن خودم خیلی سخته نمیتونم
کاراشو دیر انجام میده این کارم روی عصابمه
پاسخ ما👇
سرکارخانم #شمس مشاور خانواده
با سلام
ببین عزیزم در زندگی آرامش روحی وروانی بهتر و واجب تر از هر چیز دیگه ای هستش چه فایده که دخترت شاگرد اول کلاس باشه اما در کنارش همه وجودش دچار ضعف و استرس باشه ودر کنار استرس انواع بیماریهای روحی وروانی رو بگیره و اصلا به این نتیجه برسه که خودش هیچ ارزشی نداره و اگه میخوانش بابت نمره خوب گرفتن در درسهاست اصلا تو خودت رو بزار جای اون ببینم میتونی با کتک وغضب و دعوا و سرو صدا چیزی رو یاد بگیری ؟اصلا رغبتی برات باقی می مونه که دنبال یادگیری بری؟این طفلک شخصیتش رو با توجه به حرفها و توجه شما می سازه و شکل میگیره وقتی که شما مدام تو سرش میزنی و بهش تلقین میکنی که تو خنگی تو نفهمی شاگرد تنبلا از توبهترن! دیگه چه توقعی ازش داری خب دقیقا فکر میکنه که واقعا خنگ و چیزی بارش نیست و دیگه ذهنش مشغول حرفهای مادرش هستش وکلا درس کیلویی چند وقتی خنگه؟ ازطرفی دختر شما نیازمند توجه شماست که به واسطه فرزند کوچکتر کمتر به ایشان توجه دارید خب الان با تنبلی کردن فرصتی پیش اومده که تو بهش توجه کنی حتی اگه با توهین و تحقیر و کتک همراه باشه مهم اینه که مادرم منو الان می بینه و برام وقت گذاشته پس بهتره که من همچنان تنبلی کنم تا مادرم بهم توجه داشته باشه
پس لطفا به جای همه این حرکات منفی اول روی خودت تسلط داشته باش و این رفتارهای غلط رو دیگه تکرار نکن وبا محبت و مهربانی برخورد کن وبه فرزند دلبندت با همه وجودت مهر بورز حتی اگه شاگرد تنبل بود تا بدونه خودش رو دوست داری نه نمراتش رو نهایتش اینه که ایشون یه سال عقب می افته اما در عوض میفهمه که اگه تلاش نکنه خودش ضرر میکنه بدونه اینکه محبت مادر رو ازدست بده عزیزم با هر ضربه ای ایشون کلی از سلولهای خاکستری مغزش رو از دست میده و واقعا خنگ میشه از طرف دیگه آزاری که روحش می بینه دیگه جبران ناپذیر ودارای شخصیتی خود باخته میشه که هیچ ارزشی برای خودش قائل نیست وکلا عزت نفس نداره ودنبال گدایی محبت از دیگران می ره چون مادری که کان محبت هستش داره بهش بی محبتی وبی توجهی میکنه و این خطر ناکه واقعا (خدای ناکرده دوست داری بشه دختر فراری به خاطر کمبود محبت وبی توجهی شما؟دوست داری با یه عزیزم گفتن و دوستت دارم یه غریبه بره اونجایی که نباید؟) پس لطفا به خودت بیا وارامشت رو حفظ کن و این آرامش رو به دختر دلبندت نیز انتقال بده مطمئن باش که بهتر به نتیجه میرسی
درس معلم ار بود زمزمه محبتی. جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
پس با محبت و مهربانی بهش آموزش بده تا یاد بگیره.....
مراقب امانتهای الهی باش چند صباحی بیشتر مهمان تو نیستند پس جای ای کاش برای خودت نذار وفقط محبت کن.....
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺