eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
"رابــطه جنســی زورکــی، ممنــوع...!" 🍃 با قلدری کردن شاید بتوانید یک شب رابطه‌ی جنسی را بدست بیاورید؛ ولی این ریسک بزرگی است، چون با این کار ممکن است شوق و اشتیاق یک عمر رابطه‌ی شاد را از همسرتان بگیرید. 👈 درک کنید که همسرتان گاهی حال خوبی ندارد یا برای رابطه آماده نیست. در این مواقع بجای اصرار کردن به رابطه او را به آرامی در آغوش ب گیرید و نوازش کنید تا بداند همیشه برای او یک حامی هستید. ✅ کسی چه می‌داند، شاید همین نوازش و بوسه باعث شد همسرتان آغازگر رابطه شود... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
دادن پای خانوم ها با بالا بردن میزان گردش خون در پاها باعث تحریک پذیری بیشتر جِنسی و رفع خستگی در آنها می شود آقایان_بدانند همسرداری ⭕️در زمان عادت ماهانه دهانه رحم به طور کامل باز میباشد. رابطه جنسی دخولی در این زمان میتواند باعث عفونتهای شدید رحمی شود، و در صورت تکرار ناباروری زن در آینده را به همراه دارد. نکات_زناشویی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
عاشقانه مذهبی ۴۰ نگاهم رو از امیرسام که حالا با عطیه بازی می‌کرد گرفتم و به نفیسه نگاه کردم، چه خوب که بعد از اون بحث مسخره حالا راجع‌به چیزهای معمولی حرف می‌زدیم؛ بدون دلخوری. -آره، وقتی نزدیکشونم حس خوبی دارم. دلم می‌خواد من هم باهاشون بچه بشم و بچگی کنم، بی‌دغدغه. عطیه آروم و زیر لبی گفت: -نه که الان خیلی بزرگی، بچه‌ای دیگه. می‌دونستم صداش رو نفیسه نشنیده، برای همین برای تلافی؛ با چشم‌هام براش خط و نشون کشیدم که لبخند دندون‌نمایی زد و من با ریز کردن چشم‌هام نگاهم رو گرفتم. -پس فکر کنم خیلی زود بچه‌دار بشی با این حس‌های مادرانه‌ی خفته‌ای که داری. حس کردم صورتم داغ شد، خوب بود امیرمحمد و عمو با هم صحبت می‌کردن و حواسشون به ما نبود؛ این حرف‌های هر چند معمولی؛ اما حسی به اسم حیا رو تو وجودم زنده می‌کرد. عمه هم حرف نفیسه رو روی هوا قاپید. -ان‌شاءالله بچه‌ی شما دو تا رو هم من ببینم به همین زودی. داشتم از خجالت محو می‌شدم و صورتم تا حد ممکن پایین افتاد، امیرعلی ظاهراً به صحبت‌های عمو گوش می‌کرد؛ ولی چین ظریف پیشونیش نشون می‌داد متوجه‌ی حرف‌های ما هم هست و من بیشتر احساس شرم کردم..... . خنده‌ی ریز ریز عطیه هم رفته بود روی اعصابم، از بین دندون‌هام کوفتی نثارش کردم که میون خنده‌ش گفت: -مطمئنم امیرعلی الان حسابی آتیشیه، متنفره از این حرف‌های و صحبت‌ها که به جای باریک میکشه. لب پایینم رو زیر دندونم گرفتم. -عطی خجالت بکش می‌فهمی چی میگی؟! عروسک امیرسام رو براش کوک کرد و بی‌خیال بود. -عطی و درد، اسمم رو کامل بگو؛ خوبه بهت هشدار داده بودم شوهرت همین الان هم برزخیه ها. زیر چشمی نگاهم رو چرخوندم، نه انگار خدا رو شکر دیگه متوجه عطی گفتن من نشده بود؛ ولی مونده بود اخم روی پیشونیش. *** بدن بی‌حالم رو روی تخت جابه‌جا کردم تا گوشیم رو جواب بدم؛ ولی محسن زودتر از من گوشی رو برداشت و تماس رو وصل کرد و مهلت نداد ببینم کی پشت خطه. من هم اون‌قدر حوصله نداشتم که این شیطنتش رو با غرغرهای همیشگیم جواب بدم، فقط صدای محسن رو می‌شنیدم و‌ تخسیش که اعصابم رو به هم می‌ریخت. -سلام، شما خوبین؟... هست، ولی داره می‌میره. چشم‌هام گرد شد و با صدایی که از شدت گلودرد دورگه شده بود گفتم: -کیه محسن؟ جوابم رو نداد و همون‌طور که با پشت خطی صحبت می‌کرد برای محمد چشم و ابرو اومد، معلوم بود دارن آتیش می‌سوزونن. -نه بابا، چیز مهمی نیست، فقط کمی تا قسمتی رو به موته. ناراحت نشین به دیار باقی که شتافت خبرش رو بهتون میدم فقط مژدگونی ما یادتون نره. عصبی شده بودم؛ ولی توان تکون خوردن هم نداشتم و محسن هم حسابی جدی حرف می‌زد ولی محمد می‌خندید. -گوشی رو بده من. کی بهت گفت جواب بدی؟ اصلا کیه؟ چرا دری وری میگی؟ باز هم توجه‌ای به من نکرد؛ اما لحنش تغییر کرد و خندون. _نه بابا چیزیش نیست. باز این دردونه سرما خورده ما هم شدیم نوکرش، باور کنین چیزیش نیست؛ فقط یه تب بالای چهل درجه و گلو درد و آبریزش بینی، همین. محیا زیادی لوسه و گرنه چیزیش نیست. هم خنده‌م گرفته بود و هم دلم می‌خواست کله‌ی جفتشون رو بکنم. مامان با چه دونفری من رو تنها گذاشته بود و رفته بود با بابا مهمونی. - چشم. گوشی گوشی موبایلم رو گرفت سمتم و من چه‌قدر دلم می‌خواست اون گوشی مستطیلی رو توی سرش خورد کنم. -بگیر شوهرت داره پس میفته، بهش بگو چیزیت نیست، لطفا خودت رو براش لوس نکن. چشم‌غره‌ای بهش رفتم، حسابی حرصی شدم؛ از اون وقت این دری وری‌ها رو داشت به امیرعلی می‌گفت؟! با زحمت سلام بلندی تونستم بگم؛ چون حسابی گلوم می‌سوخت، بدترین چیزی که توی سرما خوردگی بود و همیشه من دچارش می‌شدم. صدای نگرانش تو گوشم پیچید. -سلام محیا، چی شده؟ دلم گرم شد از دل نگرانیش. -هیچی نیست، سرما خوردم. -نمی‌دونستم ببخشید. از صبح تعمیرگاه بودم سرم هم حسابی شلوغ، دیدم امروز به من زنگ نزدی گفتم شاید قهری که همه‌ش تو زنگ می‌زنی. لبخندی دوست‌داشتنی روی لبم نشست، خوشحال شدم از این‌که یادش مونده بود هر روز من زنگ می‌زنم و میشم احوال‌پرسش..... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤ خدایا 🙏 همه دلخوشیم ازسیاهی شب؛✨ درآغوش کشیدن خیال توست،✨ در خلوتی که✨ هيچ کس، تورا ازمن نمیگیرد ✨ میدانی✨ شیرین ترین رویاهایم✨ به نام نامی تو کلیدمی خورند ❤خدا❤ شب بخیر امن ترین آغوش دنیا 🙏 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
شب چه صبور است⭐️✨ چه آرامشی و چه دلِ بزرگی دارد که پایِ دلتنگیِ عاشقان🍁 تا صبح بیدار است🍁 شبتون به زیبایی عشـقِ خدا🍁❤ و به لطافت مهر خدا 🌙 ✨ شبتون بخیر @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 یکی از عواملی که باعث می شود اعضای خانواده در فضای مجازی پلاس باشند ... 😞 #استاد_فروهر #خانواده_و_فضای_مجازی #جنبش_ردم ✅ با ما مربی سواد رسانه شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/600440835C70c35d8d3e
صبح آمده تا که عشق ابراز کنی🍃🌺 لبخندزنان پنجره را باز کنی🍃🌺 هر روزتویک منظره از زیبایی ست🍃🌺 با "نام خدا" گر روز خود آغاز کنی🍃🌺 سلام پنجشنبہ تون بخیر🍃🌺 وپر ازبرکت و شادی🍃🌺 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💚✨💚 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ الحسین ع 💚 دلم هواے حرم ڪردہ است می‌دانے وقت ورود در حرم تو هوایے ام وقت خروج تازہ زمین گیر میشوم آقا جانم...💚 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌹مسافر ڪربــلا... قرآن ، چمدان ، بدرقہ ، بیتاب شدم بیمار و پراکنده و بی خواب شدم یڪ کاسہ ی آب و برگ تر چیزی نیست رفتے و خودم پشت سرت آب شدم... 😭😭😭 #پروفایل @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #مطالعه_سیره_شهدا 💠 یکی از راههای #اصلاح اشتباهات و تحمل سختیهای زندگی و نیز یادگیری فوت و فن‌های زندگی #دینی، این است که #سیره و زندگینامه شهدا و بزرگان را مطالعه کنیم. 💠 زن و شوهری که #انس با سیره شهدا و بزرگان دارند خودبخود #اندیشه و فکرشان، بسیاری از سختیها و گرفتاریها را حل می‌کند. 💠 و کمتر درگیر دعواهای بی‌اساس می‌شوند. 🍃❤️ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال501 سلام نازنین جان همسرم همش دنبال زناست یا به من میگه برام صیغه پیدا کن میگم این چیزو لام دارم میگه برام صیغه پیدا کن تا برات بگیرم از پولایه خودمم اجازه نمیده برای خودم لباسی چیزی بگیرم چه کنم به نظرت میگه یه تنوعی آدم میخواد میگم‌خوب من مگه نمیخوام پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده باسلام احتمال زیاد همسر محترم از ماهواره استفاده میکنه یااز طریق فضای مجازی فیلمهای پورن نگاه میکنه ویاشاید هم اشتهای جنسی بالایی داره خب در وحله اول خانم وظیفه داره که نیاز جنسی همسزش رو پاسخگو باشه وبا تیپ زدنهای متفاوت در منزل پوشیدن لباسهای جذاب واستفاده از بهترین عطرهای گرم همراه با ارایشی ملیح واستفاده از پوزیشنهای متفاوت برای هنسرش تنوع ایجاد کنه میدونی که متاسفانه در جامعه امروزی ما بعضی از خانمها که تعهدی در قبال خانواده وحتی شخصیت وجودی خودشون ندارند با تیپ وقیافه های انچنانی وارد جامعه میشن وباعث تحریک اقایون (که از طریق چشم تحریک میشوند)میشوند وباعث تنوع طلبی انان میشوند با وجودی که خدواند در قران به زنان فرموده اند که تبرج وخودنمایی نکنید در مقابل نامحرم وزینتهای خود را اشکار نکنید پای افزار خود را به زمین نکوبید تا باعث جلب توجه نامحرم وانها که فی قلوبهم مرض هستند نشوید پس لازمه که خانم با توجه بیشتری چشم ودل همسرش رو سیر کنه تا وقتی رفت بیرون دیگه کمبودی نداشته باشه وبه کسی توجه نکنه پس لطفا مراقب خوشبختی خودت باش وبا تنبلی جنسی خرابش نکن برای خودت از غذاهای با طبع گرم استفاده کن تا مزاجت گرم باشه وبتونی پاسخگوی او باشی @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
19.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 #فایل_تصویری ۶۰ 📺 🎙واعظ: حاج آقا #معاونیان ○ موضوع: 【 زیارت اربعین به یاد امام عصر علیه السلام】 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺