eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
چهل روز است دل،دلـبر نـدارد😔💔 حسین انگشت و انگــشتر ندارد😔😔 چهل روز است زهرا گشـته گریان😔💔 حسین بر خون خود گردیده غلطان😔💔 چهل روز است زینب می کِشد آه😔💔 کنار علقمه شرمنده شد ماه😔💔 چهل روز است مولا سر ندارد😔💔 رباب باوفا اصغر ندارد😔💔 چهل روز است آل الله غریب است😔💔 نـوای کاروان اَم یجیب است😔💔 چهل روز است دل،منزل ندارد😔💔 بگو دریای غم ،ساحل ندارد😔💔 اربعین سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام تسلیت باد @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
ایڹ روز ها همسایہ ات را بہ ڪاسہ‌ای محبت 🍲🍚🍲 میهماڹ ڪڹ شاید نفس ڪَرمش اجابت دعاهاے چندیڹ سالہ‌ات باشد عزاداری هاتون قبول حق 🙏 اجرتون با سید الشهدا 🙏 التماس دعا 🙏 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
💠 هرچقدر هم که با همسرتون و راحت هستید، ولی سعی کنید یه سری احترام‌ها را همیشه حفظ کنید! 🔰 جای خود 🔰 هم جای خود 💠مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به همسرتون بود یه عذرخواهی
برای زندگی قانون مهربانی بگذاریم هر که اخم کند جریمه اش لبخند و هر که لبخند بزند پاداشش عشق باشد ... قانون مهربانی، پاداش و مجازاتش شیرین است ... مهربانی را از "خــدا" یاد بگیریم 🌱🌸🌈 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
عاشقانه مذهبی ۵۲ خوبی؟ امیرسام خوبه؟ دلم کنایه زدن می‌خواست از حقیقتی که امیرعلی پنهون کرده بود. -بله خوبه، پیش مریم خانومه. چشم‌هاش رو باریک کرد و زمزمه کرد، لحن دلخورم مطمئناً به چشمش اومد و خواست ندید بگیره. -مریم خانوم؟! اصلا حواسم نبود کجا هستیم و تو چه موقعیتی و ممکنه نگاه‌های آقایون توی حیاط که دورتر از ما ایستاده بودن روی ما باشه. -بله مریم خانوم، عشق قدیمیتون. دیشب همه‌ش این‌جا بودین و جلوی چشم هم‌دیگه. چرا جلوی من نشون میدی نمی‌شناسی؟ مطمئنی علت نخواستن من فقط پشیمون شدن من بود؟ اخم کرد و چشم‌هاش گرد شد. -محیا می‌فهمی چی میگی؟ لعنت به اشک‌هام که راه باز کردن روی صورتم تا از خفگی نمیرم. بی‌توجه قدم تند کردم سمت کوچه و امیرعلی دنبالم. پرچم‌های سیاه در خونه که پر از پیام تسلیت و همدردی بود، سریع از جلوی چشم‌های بارونیم رد می‌شدن. وسط کوچه که خلوت‌تر بود دستم رو کشید. -صبر کن ببینم، کجا؟ یعنی چی این حرف‌ها؟ حسادت کرده بودم، آره حسادت کرده بودم و الان دلم تنهایی می‌خواست. تازه امیرعلی با من و دلم راه اومده بود. فکر این‌که الان مثل اوایل پشیمون بشه از بودنم و اخم‌هاش بشه سهم من، دیوونه‌م می‌کرد. دستم رو به شدت از حصار دستش بیرون کشیدم. -من میرم خونه. عصبانی این‌بار راهم رو سد کرد و سعی می‌کرد با لحن آروم عصبانیتش رو بپوشونه. -محیا جان چی شده؟ این‌جا درست نیست، بیا بریم تو ماشین بابا حرف می‌زنیم؛ خوبه؟ بعد هم هر جا خواستی خودم می‌برمت. دلخور بودم حسابی، شاید هم قهر؛ نمی‌دونم. قدم‌هام رو بی‌تفاوت از حرف‌های امیرعلی تند کردم سمت خیابون. -نمی‌خوام، برگرد تو خونه. این‌بار عصبی گفت: -محیا. ولی من توجه نکردم و فقط دویدم سمت خیابون. لعنت به خیابون که یه تاکسی هم نداشت و من هر لحظه شدت اشک‌هام بیشتر می‌شد. بازوم کشیده شد، به صورت برزخی امیرعلی نگاه کردم و اون بدون هیچ حرفی هلم داد توی ماشین و بعد با سرعت سرسام آوری از خونه‌ی آقای رحیمی دور شد و من فقط اشک ریختم. باید می‌ترسیدم ازش چون خیلی عصبانی بود؛ ولی حرف‌های مریم و بی‌خبر بودن دیشبم از امیرعلی فقط حرصم رو بیشتر می‌کرد و اشک‌هام رو تازه‌تر. تو یه کوچه‌ی خلوت پاش رو محکم گذاشت روی ترمز و من کمی به جلو خم شدم و به روی مبارکم نیاوردم، گذاشتم عصبانیتش رو سر ماشین بیچاره خالی کنه. -خب؟ صداش پرسشی بود و عصبانی؛ ولی من فقط سکوت کردم و سر به زیر، در‌ حالی‌که سنگینی نگاه امیرعلی روی خودم قشنگ حس می‌کردم. با دستش روی فرمون ضرب گرفت. -محیا گفتم خب؟ علت این گریه‌ها چیه؟ بغضم و همه حرف‌هایی که روی دلم سنگینی می‌کرد با هم ترکید. -علت می‌خوای؟ از دیروز ازت خبری ندارم و امروز چشمم به جمال مریم خانوم و حرف‌هاشون روشن شد. تنها علتت برای نخواستن من حرف‌های نفیسه جون نبود، تو عاشق بودی. از پشت اشک‌هام تار می‌دیدمش، می‌لرزیدم و امیرعلی هم هیچ کاری نمی‌کرد برای آروم کردنم و من بیشتر حرص خوردم که به جای من، اون مثل طلبکارها زل زده بهم. پوزخند پردردی زدم. -مثل این‌که دیدن مریم خانوم، دیشب حسابی خوشحالتون کرده بود که یه زنگ نزدی بهم، تو به جای من پشیمون شدی. مشت کوبید روی فرمون. -خفه شو محیا. جا خوردم، صدای دادش خیلی بلند بود و من رو ترسوند. -می‌فهمی چی میگی؟ من تا همین الان با امیرمحمد بودم و درگیر کارهای آقای رحیمی. رفتار و حرف‌هام دست خودم نبود، نیشخندی زدم. -احیاناً آقای رحیمی پسر که نداره، نه؟ خب البته شما هم حق به گردنتون بوده، بالاخره عموی مریم خانومه. حرفم رو کامل نزده بودم که این بار امیرعلی بلندتر داد زد. -بفهم چی میگی محیا. برادر نفیسه خانوم عزا داره، کلی هم سرش شلوغ، فقط خواستم کمکی کرده باشم همین. -چه مهربون. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
❣️زمان‌هايي هست كه حال رابطه‌مان خوب است. از صميمت، گذشت و جاذبه سرشاريم. اين زمان ها ، زمان طلايي است براي گفتگوي موثر بر سر مواردي كه در زمان‌هاي معمول امكان مطرح كردن‌شان نيست. مثل دلايل يك ناراحتي، ترس‌ها، نگراني‌ها، غم ها و انتقادها. فقط بايد حواس‌مان به چند نكته باشد: اول اينكه صحبت‌مان بايد كوتاه‌، موثر و شفاف باشد. دوم اينكه اگر توانايي‌اش را داريم از طنز و شوخ‌طبعي استفاده كنيم. البته نبايد حرف‌هاي جدي‌مان را پشت شوخي‌هاي گزنده و طعنه آميز پنهان كنيم. لطفاً لحظات طلايي رابطه‌تان را دريابيد... @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✅ هنگامی که با همسرتان به مشکلی میرسید بهترین کار ها کدامند؟ 1. خانواده هارا در جریان قرار ندهید. 2. به هیچ عنوان قهر نکنید. 3. منزل تان را ترک نکنید. 4. از همه مهمتر تخت خوابتان را ترک نکنید. این راهها باعث هرچه طولانی تر و حادتر شدن مشکل می شوند. از زن ومرد ، در این عصر انتظار بیشتری وجود دارد که با منطق و برخورد صحیح مشکلات بین فردی را حل نمایند. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
همسرانه 🔴راز پایداری عشق: 🔴سعی کنید تمام صفات و ویژگی‌های مثبت همسرتان را به یادآورید؛ این صفات را برای او بازگو کنید و به خاطر داشتن او احساس افتخار نمایید. همیشه بدانید که همسر شما بهترین گزینه برای ازدواج با شما بوده است و از بین موارد بسیار زیاد شما او را انتخاب نموده‌اید. همسر شما همان فردی است که در روزهای ابتدای زندگی‌تان طاقت لحظه‌ای دوری از او را نداشتید؛ عشق و علاقه خود را به زبان اظهار نمایید. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
خدایا🙏 به حرمت اربعین حسینی🏴 دل های غمگین را شاد گرفتاری ها را رفع و حاجتها را روا و دعاها رامستجاب گردان ای مهربان تمام مریض ها را شفای عاجل عنایت بفرما🙏 به نیت شفای همه مریض ها که در بیمارستان بستری هستند همه با هم بخوانیم: یامَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفاَّء🙏 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 اللّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَر
📝: خدایا امشب برای همه دوستان و عزیزانم قلبی نورانی ضمیری آروم لبی خندان خوابی آرام و رستگاری عنایت بفرما دلتون مالامال از امید شبتون آروم ------------------- @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
هر صبح در بازار دنيا به "خوشبختی" چوب حراج می زنند اینکه ما قدم برنمیداریم و قیمت پیشنهادنمیکنیم داستان دیگریست ... "خوشبختی" پیداکردنی نیست بدست آوردنيست @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 پیش بسوی خوشبختی سلام روزتون بخیر
امروز همہ را دوست بدار و ببخش و مثل خدا با همہ مهربان باش خدا را با تمام وجود صدا بزن، لبخند بزن امروز روز توست به شرط لبخند زدنت روزتون پر از مهربونی خدا چهارشنبه تون سرشار از آرامش ‌‌‌‌ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺