➕يكديگر را كنترل نكنيم، كنترل صميميت را از بين مي برد
➖كنترل ، فرزند مطيع را به فرزندى لجباز، همسر وفادار را به آدمى خيانت كار، و همكار مسئول را به آدمى از زير كار در رو تبديل مي كند.
به همديگر اجازه بدهيم آزادانه و با خودِ واقعي مان كنار يكديگر باشيم
هيچ چيز با زور و كنترل بهتر نمي شود.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤
الهی❣
تغییراتی هست که جز به تقدیر تو ممکن نیست✨
دعاهایی هست که جز به آمین✨
تو اجابت نمیشود ✨
الهی ❣
در این شب بارانی🌧
هیچ کسی را از درگاهت دست خالی بر نگردان 🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
☔️دعا میکنم
در این شب زیبا 🌧
☔️همه غرق در شادی
و باران اجابت شوید 🌧
☔️آن گونه که فقط
خدا باشد و یک چتر☂
☔️عشق و آرامش
✨شبتون بخیر و پر از بهترینها✨
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌 نیایش امروز 🌺 🍃
الهے...🙏
امروزمان
آغازی باشدبرای
شڪر بیڪران ازنعمتهايت
قلبمان جایگاه فقط مهربانے❤
زندگیمان سرشارازآرامش
روحمان غرق ازمحبتت❤
وتن تڪ تڪ عزیزانمان
درسلامت ڪامل باشند🙏
آمین یا اَرْحَمَ الرّاحِمین 🙏
ای مهربان ترین مهربانان 🙏
@onlinmpshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸یه سلام گرم
✨یه آرزوی زیبا
🌸یه دعای قشنگ
✨برای شما مهربانان
🌸روزگارتون بر وفق مراد
✨غم هاتون کم و زندگیتون
🌸پر از عشق و محبت باشہ و
✨در تمام لحظات در پناه خدا باشید
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌
#به_همین_سادگی
#رمان عاشقانه مذهبی
#پارت۸۱
چرا دعا میکنم؛ مثل دعای فرج؛ دعای سلامتی و شفای مریضها و خیلی دعاهای دیگه ولی خب چیزی که به اسم آرزو کردن باشه همه به تو ختم میشه و داشتن تو. بازوم رو گرفت و از تاب بلند شد و من تکیهگاه دستش شدم. -نمیتونم خوشبختت کنم، کاش من رو آرزو نمیکردی. -امیرعلی این چه حرفیه؟! من الان هم خوشبختم. نگاهش غم گرفت و قند خوشی چشمهاش افتاد. -نمیتونم یه زندگی ایدهآل برات بسازم یا حداقل معمولی. گردش بردن و تفریح کردنمون هم که داری میبینی، سادهست مثل خودم؛ برات خاطرههای خوش نمیسازه که به یاد موندنی باشه. - باز امشب رسیدیم سر خونهی اول؟ نگاه دزدید از چشمهام و قدمهاش رو آروم برداشت. -حقیقته عزیز من، یه حقیقت تلخ. دویدم دنبالش که هم قدم باشیم. -اتفاقاً خیلی هم خوبه. من عاشق این سادگیام و این ساده بودن برام پر از خاطرهست. دوست دارم ساده باشم کنار تو، دوست دارم این امیرعلی ساده رو که غرق این دنیا و دنیایی بودن نیست و برام یه تکیهگاه محکمه
سکوت کرد و من هم سکوت کردم، از پارک بیرون اومدیم. با نفس عمیقی گفت: -قهری؟ دلخور گفتم: -نباشم؟ من رو آوردی بیرون مغزم باز بشه بتونم امتحانم رو بخونم بعد به جاش کلی حرصم دادی، اگه امتحانم رو خراب کنم تقصیر توئه. رفتار بدی از من میبینی که هر چند وقت یه بار میرسی به اینجا؟ -نه نه اصلا، فقط... کلافه از حرفهای تکراری گفتم: -کی قراره این فقطها و اگرها تموم بشه؟ فقط چی؟ نگاهی رو که به من دوخته بود دزدید و خیره شد به قدمهاش. -دیشب که رفته بودیم خونهی داییت... سکوت کرد. چون داییسعید مسافرت بودن دیشب تازه رفته بودیم خونهشون برای عید دیدنی و دیدار سالانه. -خب؟! -خیلی خیلی اتفاقی شنیدم که... که... کلافه بود، بعد از یه مکث کوتاه و چنگی که به موهاش زد
ادامه داد: -داییت داشت به مامانت میگفت چرا اینقدر زود محیا رو عروس کردی، موقعیتهای بهتری هم میتونست داشته باشه. موقعیتهایی بهتر از من. از زور عصبانیت احساس خفگی میکردم، یعنی چی این حرفها؟ واقعا گفتنش حالا درست بود؟ -داییم بیخود... هنوز حرفم رو کامل نزده بودم که امیرعلی جلوی دهنم رو گرفت و سرزنشگر گفت: -محیا! از دست داییم عصبانی بودم و از امیرعلی دلخور. -حالا این حرفها چه ربطی به من داشت؟ گـ ـناه من چی بود که باز گفتی نقطه سر خط؟ لبخند محوی روی لبش نقاشی شد. -از دیشب با خودم میگم اگه من به حرف مامان عمل نکرده بودم الان تو شاید خوشبخت بودی، شاید به قول داییت عجله... پریدم وسط حرفش و اخم غلیظی کردم. -امیر علی میفهمی معنی حرفت رو؟ من الان هم خوشبختم، خیلی خوشبخت
خب من... منظورم این بود که... -گفته بودم دوستت داشتم، دارم و خواهم داشت؛ نه؟ گرفته گفت: -اگه دوستم نداشتی و میاومدم خواستگاریت باز هم جوابت... پریدم وسط حرفش و این رشتهی دراز یه جا باید قیچی میشد. -مطمئن باش مثبت بود. به لحن محکمم لبخندی زد. -آخه آدمهای اطرافم به جونم شک میندازن که تو خوشبختی کنار من یا نه؟ ببخشید انگار هر چند وقت یه بار محتاج این میشم که مطمئن بشم از دوست داشتنت. صورتم رو جمع کردم. -آها، اون وقت جور دیگهای نمیشه بهش رسید؟ حتما باید من رو زجر بدی با حرفهات؟! من اگه قول بدم در بیست و چهار ساعت هر ده دقیقه بگم امیر علی عاشقتم اون هم با صدای بلند که همهی دنیا بدونن مشکل حل میشه؟ دیگه بهم شک نمیکنی؟ دور این حرفها رو خط میکشی؟ ول کن حرف بقیه رو امیرعلی. حرف من برات مهمه یا بقیه؟ - معلومه که تو. ببخشید، متاسفم....
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌸
🔴 #توقع_نابجا
💠 زن و شوهر نباید #توقع داشته باشند طرف مقابل بعد از اینکه با او ازدواج کرد تمام روابط، تفریحها، دوستان و دل مشغولیهایش را #فراموش کند و همه وقتش را به او #اختصاص دهد.
💠 این توقع و محصور کردن طرف مقابل، مانع از ایجاد ارتباط #صمیمی و موثر است.
💠 و یقینا روز به روز از #محبوبیت شما بخاطر محدود کردن همسرتان کاسته میشود.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زن محل نگاه بدنظران است!
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال542
من ۲۳دارم و اقا۲۹...کاملا سنتی و پدر ایشان از پدرم مرا خواستگاری کردند و پسر هم راضی هستن...تحصیلات من کارشناسی و اقا فوق دیپلم
بنده خواستگاری دارم که از جنبه های زیادی بحمدلله هم کفویم...اما ایشان یک خط قرمز من که سیگار و قلیون هست را داراست.من حدود دوماهی است که با ایشوم تحت نظر خانواده دوطرف در ارتباطیم...من به ایشون پیشنهاد دادم که هفته ای دو سیگار کم کند...ایشون هم عمل کردن...ذهنیتشان هم در مورد سیگار منفی است
..اما به گفته ی خودشان عادت کردن...اما به من قول ترک دادند...الان از ۲۰تاسیگار در روز به ۸تا رسوندن...لازم میبینم این مسئله را خدمت شما عرض کنم که به ایشون گفتم که بله گفتن من به ترک سیگارتون بستگی داره..
به پدرم هم این مسئله را نگفتم و در تحقیق هم درنیومد
ایشون اصلا به من دروغ نگفتن...اما نگرانم که در اینده دوباره به سیگار رو بیاورند...ومن هک خیلییییی حساسم چه کنم
تشکر از شما کارشناس بزرگوار🌺🌺
پاسخ ما👇
سرکارخانم#شمس مشاورخانواده
باسلام
خدمت خواهر خوبم وآرزوی خوشبختی وعاقبت بخیری برای شما دختر خوب حوشحالم از این بابت که بیشترین مشترکات رو با نامزدتون دارید
ورضایت باطنی دارید متاسفانه ورهنگامه بلوغ وتحت تاثیر القائات دوستان وگروه عده ای از نوجوامان مبتلا به دخانیات میشن که بعضاً نا پایان عمر با ان درگیر باقی میمونند اما بهت بگم که تو ۸ماهه اول نامزدی نامزد بیشترین تاثیر رو روی طرف مقابلش داره پس لطفا با محبت وتشویق نامزدتون رو به سمت ترک راهنمایی کنید
ونسبت به این قضیه خوشبین با اما این که در اینده چی پیش میاد فقط خدا میدونه وبستگی داره به اعتماد به نفس طرف وقدرت ارادشون اگه اراده قوی ودلخوشی کامل داشته باشه وخودش رو زیادی زیر ذره بین حس نکنه احتمالا پاک باقی میمونه پس توکل به خدا
برانون ارزوی خوشبختی دارم
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕ #زوج های موفق با هم رشد می کنند.
➖ مسلماً فردی که امروز با او ازدواج می کنید،۱۰ سال آینده متفاوت خواهد بود.
شما هر دو تغییر می کنید به ویژه در شرایط سخت زندگی .
زوج های موفق می دانند که یکی یا هر دو در طول زندگی تغییر می کنند و قواعد عوض می شود.
🍎پس لازم است تغییر کنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید.
#دکتر_هلاکویی
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺