🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
🌟به رسم هر پنج شنبه🌟
✨بیاد مسافران آسمونی مون ✨
💐پنجشنبه هست دسته گلي بفرستيم براي تموم آنهايي كه در بين ما نيستند ولي دعاهاشون هنوز كارگشاست
يادشون هميشه با ماست و جاشون بين ما خاليه،
در آخرین روزهفته یادشان را گرامی میداریم وبه روح همه پدران و مادران که دیگر در بینمان نیستند .
دلمون خيلي وقتها هواشونو می كنه, امادیدارشون میفته به قیامت, دسته گلي به زيبايي يك فاتحه..
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌸🍃
😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
❌ #مدامبازیکردن با گوشیهای هوشمند و بازیهای کامپیوتری باعث میشود کودک با #خلاقیت خداحافظی کند:❌
🔸وقتی کودکان به بازی ها و اپ های گوشی های هوشمند عادت کنند، دیگر حساسیت چشم و واکنش مغزشان کم می شود.
🔹تخیل شان کم می شود و کم کم به کودکانی وابسته به تکنولوژی تبدیل می شوند که منتظر می مانند امکانات برای شان فراهم باشد و بعد به سراغ بازی بروند، در صورتی که کودک بدون گوشی هوشمند، با نقاشی کردن و ساختن کاردستی و انجام بازی های دیگر می تواند با به کار بستن خلاقیت هایی درساختن مواد اولیه و بازی های فکری و عملی به یک نتیجه جدید برسد اما دسترسی به انواع بازی ها که خودشان وسیله های مخصوص خودشان را دارند، دیگر کودک را خالی از انگیزه و خلاقیت و هیجان می کند.
🌿🌷
❤️🍃❤️
#همسرداری
رابطه موفق به معنی آن نيست كه زن و شوهر با هم بحث نكنند ، اختلاف نظر نداشته باشند، يا دچار مشكل نشوند
ازدواجی موفقه كه ؛ زن و شوهر روش گفتگوی درست و قوانین بحث را بدانند
🌋 در حقيقت ؛ زن و شوهری كه هرگز بحث نميكنند و مشكلات ، توقعات ، دلخوری ها را حل نشده پنهان میكنند
▪️ به مرور رضايت كمتری از رابطه احساس میكنند و با کوهی تلنبار شده از حرفهای ناگفته به زندگی زناشویی خود ادامه میدهند تا روزی که این مشکلات فوران کند و قابل ترمیم هم دیگه نباشد.
💕💕💕
🌸 نام این تابلو "امید" است!
یک نقاشی اثر جرج فردریک واتس، نقاش انگلیسی اواخر قرن نوزدهم میلادی
دختری با چشمهای بسته، سازِ چنگ در دست، بر روی یک کره در فضایی نسبتاً تیره و رنجآلود نشسته. تارهای ساز او پاره است و تنها یک تار سالم باقی مانده. دختر که چشمهایش را با چشمبند بستهاند، گوشش را به چنگ نزدیک کرده. انگار تمام امیدش به همان یک تار است و هنوز امیدش را در بدترین شرایط از دست نداده است!
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
💟 کودکان #حرف_گوش_نکن، فنرهاي فشرده شده
✡️ گاهي اذيت كردن بچه ها هنگام مهمان آمدن يا به مهمانى رفتن ميتواند دلايل تربیتی داشته باشد. اين كودكان مانند فنر فشرده شده هستند.
فنرى را بين دو انگشتتان فشار دهيد، زمانيكه آن را رها ميكنيد به اين ور و آنور ميپرد و به در و ديوار ميخورد. كودكاني كه والدين سختگير دارند هم اینگونه هستند.
☸️ پدر و مادرى كه عنوان ميكنند فرزندم در خانه مودب و آرام است، دست به چيزى نميزند و حرفهايمان را گوش ميكند. اما بيرون از خانه تبديل به موجود غريبه اى ميشود كه از كنترل ما خارج است، معمولا كودكى دارند كه در خانه اجازه كودكى كردن ندارد.
🔯 اين كودكان معنى آزادى را نميدانند و زمانى كه شخص سومى حضور دارد و ميدانند والدينشان نميتوانند او را مجبور به ساكت بودن بكنند، از فرصت به دست آمده استفاده ميكنند.
هماهنگی بین پدر و مادر؛ عامل تربیّت فرزند
شما، هم دست راست دارید و هم دست چپ، اگر این دو بهصورت مستقل تصمیم میگرفتند، شما دیگر با این دو دست نمیتوانستید کاری را انجام بدهید. اما چون این دو دست خود تصمیم گیرنده نیستند، بلکه مغز و اراده انسان است که بر دست راست و چپ حکومت میکند و اوست که تصمیم میگیرد، لذا دستها باهم همکاری میکنند و هماهنگاند.
با یک دست کاغذ میگیرید و با یکدست مینویسید. خیّاطها با یکدست پارچه را میگیرند، با دست دیگر میدوزند. آشپزها با یکدست، دیگ را میگیرند، با دست دیگر غذا را به هم میزنند و چون فرمانده یکی است این دودست اینچنین باهم همکاری میکنند. اگر خدایناکرده در وجود ما دو فرمانده وجود داشت معلوم است که چه اتفاقی میافتاد.
حال فرض کنید، اگر پدری نسبت به بچهی خود تندی کند، مثلاً بگوید: چرا این کار را کردی؟ آنگاه مادر بگوید: اتفاقاً کار بچه درست بوده و خوب کاری هم کرده است. یا یکی به بچه بگوید: تو خیلی بی ادب هستی. دیگری به او بگوید: اتفاقاً تو از همه مؤدبتر هستی.
یکی بچه را بزند و دیگری او را نوازش کند.
چنین برخوردهایی موجب میشود که بچه بیتربیت بار بیاید. وقتی اینگونه عمل شود، بچه شکایت پدر را به مادر و شکایت مادر را به پدر میبرد و ضمن اینکه بین آنها دعوا راه می اندازد، خود بچه نیز نسبت به پدر و مادر بی اعتقاد و بی اعتنا میشود.
درسهای مهم زندگی :
چیزی که سرنوشت انسان را میسازد “استعدادهایش” نیست ، “انتخابهایش” است
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی میکنیم
هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمیفهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن!
بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، و آنچه ریخت... حسرت نخور
در زندگی اگر تلخی نبود، شیرینی معنایی نداشت.
موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشممان را از روی هدف بر میداریم به نظرمان میرسند
کودکان لجبازی میکنند، چون میخواهند دیده شوند.
وقتی آنها را نمیبینید،
زورگویی میکنید،
به پرخاشگری متوسل میشوید
یا بدون پرسیدن نظر آنها،
کار خودتان را میکنید،
در واقع دارید فرزندتان را به سمت
لجبازی بیشتر سوق میدهید.
نسل هتل نشین!!!
سی سال پیش، دخترهای خانه صبح ها زود بیدار میشدند تا قبل از مدرسه رفتن همه جای خانه را رفت و روب کرده باشند و بعد اجازه داشتند راهی مدرسه شوند. و پسرها بايد يا صبح زود يا عصر نان و مايحتاج خانه را خريد مي كردند و كارهاي مردانه را كمك پدر خود انجام مي دادند.
حالا با نسلی مواجهیم که صبح که بیدار می شوند انگار از هتل خانه شان خارج میشوند!
چون که والدینش به عنوان مستخدمین "هتل خانه " همه جا را رفت وروب خواهند کرد. و با يك تلفن همه چيز درب خانه مهياست .
نسلی که در برابر اتاقی که در آن میخوابد و خانه ای که در آن زندگی میکند وظرفی که در آن غذا میخورد احساس مسئولیت ندارد آیا در آینده برای خانواده اش و یا در برابر سرزمینی که از آب وخاک آن بهره مند است حس مسئولیت خواهد داشت!!!
برای این نسل سرزمین هم چون هتلی است که میتوان خورد وخوابید وریخت وپاشید؛ از مواهب طبیعی آن بهره مند شد و بعد اگر باب میل نبود آن را ترک کرد.
سرزمین هم مثل خانه برای این نسل، هتل است با این فرق که متأسفانه مستخدم سرجهاز ندارد و همه فقط برای خوردن و خوابیدن و بردن آمده اند.
این نسل را چه کسی وچه کسانی چنین تربیت کردند؟؟؟
کی بود؟ کی بود؟!
اتفاقاً ایندفعه ، من بودم، تو بودی، ما بودیم و...همه بودند. کمی به خود بیاییم و تکانی به خودمان واین نسل هتل نشین بدهیم...
شهید مطهری از قول روسو میگوید: «بدبخت ترین کودکان، آنهایی هستند که والدینشان، آنها را در ناز و نعمت پرورش می دهند و نمی گذارند سردی و گرمی دنیا را بچشند و پستی و بلندی جهان را لمس کنند. اینگونه کودکان در مقابل سختی ها حساس می شوند و در مقابل لذّتها بی تفاوت، همچون ساق نازک یک درخت کوچک در مقابل هر نسیمی می لرزند و کوچکترین حادثه سوئی آنان را ناراحت می کند. تا جایی که یک حادثه کوچک، آنان را به فکر خودکشی می اندازد و از آنطرف، هر چه موجبات لذّت به آنها داده شود به هیجان نمی آیند و نشاط پیدا نمی کنند.»
📌شهید مطهری رفاه زدگی را از عوامل تربیت فاسد و ایجاد اختلالات در ادراکات یا احساسات می دانند و از نظر ایشان نازپروردگی روح را پرتوقع و در مقابله با حوادث، ناتوان و در نتیجه مأیوس و بدبین و غیر متکی به نفس بار می آورد.