فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمهوری اسلامی:مظلوم تر از مظلوم
🟢دولت هند پس از ۳۴ سال ممنوعیت برگزاری مراسم عزاداری توسط دسته های عزاداری شیعیان در ماه محرم در شهر سرینگر مرکز ایالت کشمیر را لغو کرد.
رسانههای داخلی و خارجی لغو ممنوعیت برگزاری عزاداری محرم در شهر سرینگر را دستاورد مهمی برای شیعیان کشمیر تلقی کرده که نتیجه سالها مقاومت شیعیان کشمیر است.
✍قبل از نشست بریکس شاهد تماس دکتر رئیسی با نارندرا مودی نخست وزیر هند بودیم که ظاهرا رئیس جمهور به غیر از بحث عضویت بریکس، نکاتی راجع به سرکوب مسلمانان طی هفته های اخیر توسط دولت هند متذکر شدند و بنظر میرسد پس از نشست بریکس در آفریقای جنوبی و دیدارِ مودی و رئیسی مسائلی مطرح شد که منجر به توئیت فارسی نخست وزیر هند شد که برداشتن ممنوعیت عزاداری شیعیان (و حتی کل مسلمانان)یکی از مسائل مطروحه و دست آوردهای آن جلسه بود.
حالا بعضیها بگویند جمهوری اسلامی کجا از مسلمانان، شیعیان و مظلومان حمایت کرد؟ این است سیاست حمایت از مظلومِ جمهوری اسلامیِ مظلوم
•┈┈┈••@TOLUE_OMID••┈┈┈•
▪️ یک پله بالاتر از آگاهی ▪️
♦️ پایگاه خبری تحلیلی طلوع امید♦️
•┈┈┈••@TOLUE_OMID••┈┈┈•
💢 من نفهمیدم الان نخبه هامون براندازن یا براندازا نخبه
🔹 ولی هرچی که هست این توییت فقط میتونه متعلق به یه برانداز نخبه باشه ولاغیر
🔹 فقط کاش اشاره میکرد دقیقا این اتفاق تاریخی کی واقع میشه، چون من نمیخوام وقتی اربعین تو ماه رمضون میافته برم پیاده روی اربعین
😂😂😂😂
✅@arbaeen_m
⭕️ مطالبهگری اثر دارد | بعداز موج اعتراضی نسبت به موزیکویدئوی منافی عفت، با خوانندگی #مهدی_یراحی تصاویری از بازداشت وی با حالتی ذلیلانه منتشر شد
📌اینها گرگ مجازیاند و موش حقیقی؛ اگه سال پیش اون میمون موفرفری رو هم حسابی ادب میکردن، امسال همکاراش جرات نداشتن در خاک پاکمون، تشویق به هرزگی کنن!
🤐بازم اشکال نداره؛ هروقت ماهی رو از آب بگیری خفه میشه!
🖋محمد جوانی
هدایت شده از 🧶Baft my love ♥️
🌸🍃🌸🍃
زن و شوهری با کشتی به مسافرت رفتند.
کشتی چند روز را آرام در حرکت بود که ناگهان طوفانی آمد
و موج های هولناکی به راه انداخت، کشتی پر از آب میشد
ترس همگان را فراگرفت و ناخدا می گفت که همه در خطرند
و نجات از این گرفتاری نیاز به معجزه خداوندی دارد.
زن نتوانست اعصاب خود را کنترل کند
و بر سر شوهر داد و بی داد زد
اما با آرامش شوهر مواجه شد، پس بیشتر اعصابش خورد شد
و او را به سردی و بیخیالی متهم کرد.
شوهر با چشمان و روی درهم کشیده به زنش نگریست
خنجری بیرون آورد و بر گردن زن گذاشت
و با کمال جدیت گفت:
آیا از خنجر می ترسی؟
گفت: نه
شوهر گفت: چرا؟
زن گفت: چون خنجر در دست کسی است که
به او اطمینان دارم و دوستش دارم.
شوهر تبسمی زد و گفت: حالت من نیز مانند تو هست
این امواج هولناک را در دستان کسی می بینم که بدو اطمینان دارم و دوستش دارم!!
آری! زمانیکه امواج زندگی تو را خسته و ملول کرد
طوفان زندگی تو را فرا گرفت
همه چیز را علیه خود می دیدی
نترس!
زیرا خدایت تو را دوست دارد
و اوست که بر همه طوفانهای زندگیت توانا و چیره است.