eitaa logo
مشاوره و راهنمای خانواده moshavereh با امکان پاسخگویی به سوالات
208 دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
25 فایل
مهربانانی که دوست دارید زندگی شیرین و بهتری را کنار همسر و فرزندان خودتان تجربه کنید با مشاوره استاد کنار مطالب عالیmoshavereh @E_R114
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌خیال غم فردا شو که باهم برویم همسفر با من و رویا شو که باهم برویم تا که دریای سخن را به تلاطم بکشیم غرق آغوش غزلها شو که با هم برویم چشم خود را به افق‌ باز بکن مست و رها محو یک نقطه‌ی زیبا شو که باهم برویم یا اگر با دل طوفان زده‌ام همراهی عاشق ساحل و دریا شو که با هم برویم مثل مجنون بزنم بر دل هر دشت خیال حداقل تو چو لیلا شو که با هم برویم 🌹❤️🌹
با اینکه دل دادن به لیلا دردسر دارد مجنون که عاجز بوده از او دست بردارد وقتی که پای یار میسوزی و میسازی پس بی گمان این عشق مُهر معتبر دارد وقتی که درمانت به دست گونه هایش بود هر قرص و درمانی به غیر آن ضرر دارد وقتی به سجده خم شوی هی وصل میخواهی شاید همین درخواست از معبود اثر دارد در حالت مستی چنین شعری سرودم که دنیا بداند مست بودن ها ثمر دارد 🌹❤️🌹
آن یار که من دارم مجموعه ی زیبایی ست چون لنگه ندارد او پس لایق شیدایی ست بوسیدن لب هایش در خواب نصیبم شد آنقدر که جذاب است آنقدر که رویایی ست از هر زر و سیمی دست، خالیست ولی مارا آن لحظه ی لبخندش سرمایه و دارایی ست مجنون شدمش هر شب بهر نگر زلفش این چشمک و‌ ناز او از عشوه ی لیلایی ست آن تابش رخسارش در دیده ی تاریکم یک معجزه ی شیرین از جانب بالایی ست 🌹❤️🌹
آن یار که من دارم مجموعه ی زیبایی ست چون لنگه ندارد او پس لایق شیدایی ست بوسیدن لب هایش در خواب نصیبم شد آنقدر که جذاب است آنقدر که رویایی ست از هر زر و سیمی دست، خالیست ولی مارا آن لحظه ی لبخندش سرمایه و دارایی ست مجنون شدمش هر شب بهر نگر زلفش این چشمک و‌ ناز او از عشوه ی لیلایی ست آن تابش رخسارش در دیده ی تاریکم یک معجزه ی شیرین از جانب بالایی ست 🌹❤️🌹
با اینکه دل دادن به لیلا دردسر دارد مجنون که عاجز بوده از او دست بردارد وقتی که پای یار میسوزی و میسازی پس بی گمان این عشق مُهر معتبر دارد وقتی که درمانت به دست گونه هایش بود هر قرص و درمانی به غیر آن ضرر دارد وقتی به سجده خم شوی هی وصل میخواهی شاید همین درخواست از معبود اثر دارد در حالت مستی چنین شعری سرودم که دنیا بداند مست بودن ها ثمر دارد 🌹❤️🌹
خنده‌هایت به گلی تازه شباهت دارد که از آرامش ِ معشوق حکایت دارد تاب گیسوی نگارین تو در دستانم از تقلای دلی خسته شکایت دارد تا که در قرص مَهت می‌نگرم بی‌تابم نیک، چشمت به غم ِ عشق عنایت دارد در خیالات به اندوه ِ جهان می‌خندم چون شکرخند ِ تو اعجاز ِ سرایت دارد یک طرف لشگر گیسو ، طرفی خیل مژه چه کسی از دل من قصد حمایت دارد آمدم بوسه‌زنان زائر رویت باشم بی‌گمان قلب پریشم به تو عادت دارد ❤️❤️❤️
عشق و جنون حک شده پیشانی ام بس که پر از هجر و پریشانی ام شعر شدم بهر صفای لبت... حیف که یک دفعه نمی خوانی ام تا که سرشک از نگهم جاری است کاش که با خنده نرنجانی ام با همه خاموشی یادت ز من در پی آن وعده ی پنهانی ام از همه ی عمر و هوای تو باز حبس همان یک شب بارانی ام غرق نگاه تو شدن عیب نیست عیب در این است که قربانی ام 🌹❤️🌹
تا که دستت را به دور گردنم انداختی پرچم فتح مرا در سینه ام افراختی با هزاران عشوه و ناز و ادا در قلب من رخنه کردی و به یک مستعمره پرداختی تا که خندیدی گلستان شد کویر لوت من وه که از ویرانکده شهری پر از گل ساختی خاک تن قربان کنم بر زیر پاهای تو‌ که با قرار عاشقی در سینه ی من تاختی هستی‌ام را باختم در بازی چشمان تو جان تو در جان ِ دل‌دادن نباشد باختی 🌹❤️🌹