eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
415 عکس
242 ویدیو
37 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✅معرفی کتاب کامل بهایی کتابی به زبان فارسی نوشته حسن بن علی طبری، مشهور به عمادالدین طبری عالم قرن هشتم، در موضوع امامت و تشیع. از آنجا که طبری این اثر را به بهاءالدین محمد جوینی والی اصفهان در زمان هولاکوخان مغول اهدا نموده، به کامل بهایی شهرت یافته است. ◀️ مؤلف در این کتاب به موضوعاتی مانند سقیفه، مطاعن دشمنان اهل بیت و مقتل حسین بن علی(ع) پرداخته است. نام دیگر این کتاب را کامل السقیفة گفته‌اند؛ زیرا درباره غصب خلافت و ماجراهای بعد از رحلت رسول خدا(ص) در سقیفه سخن می‌گوید. مؤلف در مقدمه می‌نویسد: کتاب مناقب الطاهرین در موضوع تولی بود و لازم بود درباره هم کتابی بنویسم و به استخاره نام آن را «‌الکامل البهایی فی السقیفة‌» گذاشتم. 🔆🔆کتاب کامل بهایی در شرایطی تالیف شده که با تسلط ایلخانان و گرایش برخی از آنان به تشیع یا دست کم تسامح مذهبی آنان، فرصتی برای شیعه پیدا شد تا به طرح برخی مطالب و تالیف کتاب‌هایی مانند آثار عمادالدین طبری بپردازند. این آثار با تعابیر خاصی از خلفا و دشمنان اهل بیت(ع) یاد می‌کنند. از آنجا كه كامل بهايى جنبه كلامى و رديه نويسى دارد، مؤلف مطالب زيادى از خود بيان كرده و مطالب منقول از ديگران را هم چندان مستند نكرده است. كتاب كامل بهايى به عنوان اثرى شناخته مى شود كه برخی مطالب را براى اولين بار مطرح كرده است، مانند: داستان دختر امام حسین(ع) يا فرار به قم و کاشان و داستان ارتباط او با حضرت علی(ع). 🏴🏴روضه حضرت رقیه در کامل بهایی ◀️در حاویه آمد که زنان خاندان نبوّت، در حالت اسیرى، حال مردان که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان، پوشیده مى‏داشتند و هر کودکى را وعده‏ها مى‏دادند که: پدر تو به فلان سفر رفته است[و]باز مى‏آید. تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکى بود چهارساله. شبى از خواب، بیدار شد و گفت: «پدر من حسین کجاست؟ این ساعت، او را به خواب دیدم سخت پریشان!». زنان و کودکان، جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید، خفته بود. از خواب، بیدار شد و حال، تفحّص کرد. خبر بردند که حال، چنین است. آن لعین، در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاورند و در کنار او نهند. مَلاعین، سر بیاورد و در کنار آن دختر چهارساله نهاد. پرسید: «این چیست؟». مَلاعین گفت: سرِ پدر توست. آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق، تسلیم کرد. 📖کامل بهایی ج2 @maghtal61
✅معرفی کتاب کامل بهایی کتابی به زبان فارسی نوشته حسن بن علی طبری، مشهور به عمادالدین طبری عالم قرن هشتم، در موضوع امامت و تشیع. از آنجا که طبری این اثر را به بهاءالدین محمد جوینی والی اصفهان در زمان هولاکوخان مغول اهدا نموده، به کامل بهایی شهرت یافته است. ◀️ مؤلف در این کتاب به موضوعاتی مانند سقیفه، مطاعن دشمنان اهل بیت و مقتل حسین بن علی(ع) پرداخته است. نام دیگر این کتاب را کامل السقیفة گفته‌اند؛ زیرا درباره غصب خلافت و ماجراهای بعد از رحلت رسول خدا(ص) در سقیفه سخن می‌گوید. مؤلف در مقدمه می‌نویسد: کتاب مناقب الطاهرین در موضوع تولی بود و لازم بود درباره هم کتابی بنویسم و به استخاره نام آن را «‌الکامل البهایی فی السقیفة‌» گذاشتم. 🔆🔆کتاب کامل بهایی در شرایطی تالیف شده که با تسلط ایلخانان و گرایش برخی از آنان به تشیع یا دست کم تسامح مذهبی آنان، فرصتی برای شیعه پیدا شد تا به طرح برخی مطالب و تالیف کتاب‌هایی مانند آثار عمادالدین طبری بپردازند. این آثار با تعابیر خاصی از خلفا و دشمنان اهل بیت(ع) یاد می‌کنند. از آنجا كه كامل بهايى جنبه كلامى و رديه نويسى دارد، مؤلف مطالب زيادى از خود بيان كرده و مطالب منقول از ديگران را هم چندان مستند نكرده است. كتاب كامل بهايى به عنوان اثرى شناخته مى شود كه برخی مطالب را براى اولين بار مطرح كرده است، مانند: داستان دختر امام حسین(ع) يا فرار به قم و کاشان و داستان ارتباط او با حضرت علی(ع). 🏴🏴روضه حضرت رقیه در کامل بهایی ◀️در حاویه آمد که زنان خاندان نبوّت، در حالت اسیرى، حال مردان که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان، پوشیده مى‏داشتند و هر کودکى را وعده‏ها مى‏دادند که: پدر تو به فلان سفر رفته است[و]باز مى‏آید. تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکى بود چهارساله. شبى از خواب، بیدار شد و گفت: «پدر من حسین کجاست؟ این ساعت، او را به خواب دیدم سخت پریشان!». زنان و کودکان، جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید، خفته بود. از خواب، بیدار شد و حال، تفحّص کرد. خبر بردند که حال، چنین است. آن لعین، در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاورند و در کنار او نهند. مَلاعین، سر بیاورد و در کنار آن دختر چهارساله نهاد. پرسید: «این چیست؟». مَلاعین گفت: سرِ پدر توست. آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق، تسلیم کرد. 📖کامل بهایی ج2 @maghtal61