السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الوَلِیُّ الصَّالِحَ النَّاصِحَ الصِّدِیقَ ، أشهَدُ أنَّکَ آمَنتَ بِاللهِ وَ نَصَرتَ إبنِ رَسُولَ اللهِ وَ دَعَوتَ إلیَ سَبیلِ اللهِ وَ وَاسَیتَ بِنَفسِکَ وَ بَذَلتَ مُهجَتَکَ فَعَلَیکَ مِنَ اللهِ السَّلامَ التَّامَ بِأَبِی وَ أُمِّی یَا نَاصِرَ دِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أَمِیرِ المُؤمِنِینِ السَّلامُ عَلَیکَ یَا نَاصِرَ الحُسَینَ الصِّدِّیقِ السَّلامُ عَلَیکَ یَا شَهیدَ ابنَ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلَیکَ مِنِّی أَبَدا ً مَا بَقِیتُ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَسَلَّمِ
زیارت مأثور از امام صادق علیه السلام موسوعة زیارة المعصومین ج 3ص 533
..............................................................................................................
سلام بر تو ای ولی خدا ، که صالح و نصیحتگر بودی شهادت میدهم همانا تو بخدا ایمان آوردی و فرزند پیامبر خدا را یاری کردی و ( مردم ) را به راه خدا فرا خواندی و با جانت ایثار کردی و خون قلبت را در این مسیر بذل کردی پس سلام کامله بر تو باد از طرف خدا پدر و مادرم فدایت ای یاری دهنده دین خدا ( امام حسین ) سلام بر تو ای فرزند امیر المونین سلام بر تو ای ناصر حسین تصدیق کننده سلام بر تو ای شهید فرزند شهید سلامی همیشگی از طرف من به تو تا زمانی که زنده ام و درود و سلام خدا بر محمد و خاندانش .
#شب_نهم
#حضرت_ابالفضل
روضه شب نهم
از زبان امام سجاد علیه السلام
الأمالي للصدوق عن ثابت بن أبي صفيّة: نَظَرَ سَيِّدُ العابِدينَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام إلى عُبَيدِ اللّه ِ بنِ العَبّاسِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ، فَاستَعبَرَ ثُمَّ قالَ: ما مِن يَومٍ أشَدَّ عَلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِن يَومِ اُحُدٍ، قُتِلَ فيهِ عَمُّهُ حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ أسدُ اللّه ِ وأسَدُ رَسولِهِ، وبَعدَهُ يَومَ مُؤتَةَ، قُتِلَ فيهِ ابنُ عَمِّهِ جَعفَرُ بنُ أبي طالِبٍ. ثُمَّ قالَ عليه السلام : ولا يَومَ كَيَومِ الحُسَينِ عليه السلام ، اِزدَلَفَ إلَيهِ ثَلاثونَ ألفَ رَجُلٍ يَزعُمونَ أنَّهُم مِن هذِهِ الاُمَّةِ، كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إلَى اللّه ِ عز و جل بِدَمِهِ ، وهُوَ بِاللّه ِ يُذَكِّرُهُم فَلا يَتَّعِظونَ، حَتّى قَتَلوهُ بَغياً وظُلماً وعُدواناً. ثُمَّ قالَ عليه السلام : رَحِمَ اللّه ُ العَبّاسَ! فَلَقَد آثَرَ وأبلى وفَدى أخاهُ بِنَفسِهِ حَتّى قُطِعَت يَداهُ، فَأَبدَلَهُ اللّه ُ عز و جل بِهِما جَناحَينِ يَطيرُ بِهِما مَعَ المَلائِكَةِ فِي الجَنَّةِ ، كَما جَعَلَ لِجَعفَرِ بنِ أبي طالِبٍ، وإنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّه ِ تَبارَكَ وتَعالى مَنزِلَةً يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهَداءِ يَومَ القِيامَةِ . (2)
(2) الأمالي للصدوق: ص 547 ح 731، الخصال: ص 68 ح 101 وليس فيه صدره إلى «عدواناً»، بحار الأنوار: ج 44 ص 298 ح 4.
الأمالى ، صدوق ـ به نقل از ثابت بن ابى صفيّه ـ: سَرور عابدان ، على بن الحسين عليه السلام ، به عبيد اللّه ، پسر عبّاس بن على بن ابى طالب عليه السلام نگريست و گريست . سپس فرمود : «بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، هيچ روزى سخت تر از جنگ اُحُد نبود كه عمويش حمزة بن عبد المطّلب ، شير خدا و شير پيامبرش ، در آن كشته شد و پس از آن ، نبرد موته كه پسرعمويش جعفر بن ابى طالب ، در آن كشته شد» . سپس فرمود : «و هيچ روزى مانند روز حسين عليه السلام (عاشورا) نيست . سى هزار مرد ـ كه همگى ادّعا مى كردند از اين امّت اند ـ ، به سوى او حمله بُردند و همگى ، با ريختن خون او ، قصد تقرّب به خدا را داشتند و او ، خدا را به يادشان مى آورد ؛ امّا آنان ، پند نمى گرفتند تا آن كه او را با سركشى و ستم و تجاوز ، كُشتند» . آن گاه فرمود : «خداوند ، عبّاس را رحمت كند ! بى هيچ ترديدى ، ايثار كرد و آزمايش [ نيكويى ] شد و خود را فداىِ برادرش كرد تا آن كه دستانش قطع شد و خداوند عز و جل به جاى آنها ، دو بال برايش قرار داد كه با آنها ، همراه فرشتگان در بهشت ، پرواز مى كند ، همان گونه كه براى جعفر بن ابى طالب ، قرار داد . عبّاس عليه السلام ، نزد خداوند ـ تبارك و تعالى ـ منزلتى دارد كه همه شهيدان در روز قيامت ، به آن ، رَشك مى برند» .
#شب_نهم
#حضرت_ابالفضل
#مأثور
عباس علیه السلام را وقتی بدنش از حرکت افتاد به شهادت رساندند
الإرشاد: حَمَلَتِ الجَماعَةُ عَلَى الحُسَينِ عليه السلام فَغَلَبوهُ عَلى عَسكَرِهِ، وَاشتَدَّ بِهِ العَطَشُ، فَرَكِبَ المُسَنّاةَ يُريدُ الفُراتَ وبَينَ يَدَيهِ العَبّاسُ أخوهُ، فَاعتَرَضَتهُ خَيلُ ابنِ سَعدٍ، وفيهِم رَجُلٌ مِن بَني دارِمٍ، فَقالَ لَهُم: وَيلَكُم ، حولوا بَينَهُ وبَينَ الفُراتِ ، ولا تُمَكِّنوهُ مِنَ الماءِ. فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام : اللّهُمَّ أظمِئهُ، فَغَضِبَ الدّارِمِيُّ ورَماهُ بِسَهمٍ فَأَثبَتَهُ في حَنَكِهِ، فَانتَزَعَ الحُسَينُ عليه السلام السَّهمَ، وبَسَطَ يَدَهُ تَحتَ حَنَكِهِ فَامتَلَأَت راحَتاهُ بِالدَّمِ، فَرَمى بِهِ، ثُمَّ قالَ: اللّهُمَّ إنّي أشكو إلَيكَ ما يُفعَلُ بِابنِ بِنتِ نَبِيِّكَ ، ثُمَّ رَجَعَ إلى مَكانِهِ وقَدِ اشتَدَّ بِهِ العَطَشُ. وأحاطَ القَومُ بِالعَبّاسِ عليه السلام فَاقتَطَعوهُ عَنهُ، فَجَعَلَ يُقاتِلُهُم وَحدَهُ حَتّى قُتِلَ رِضوانُ اللّه ِ عَلَيهِ ، وكانَ المُتَوَلِّيَ لِقَتلِهِ زَيدُ بنُ وَرقاءَ الحَنَفِيُّ ، وحَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ السِّنبِسِيُّ، بَعدَ أن اُثخِنَ بِالجِراحِ فَلَم يَستَطِع حَراكاً (2)
(2) الإرشاد: ج 2 ص 109، إعلام الورى: ج 1 ص 466 وليس فيه ذيله من «وكان المتولّي»، بحار الأنوار: ج 45 ص 50.
الإرشاد : دشمنان ، بر حسين عليه السلام حمله بردند و بر لشكرش ، غلبه كردند . تشنگى بر او شدّت گرفت . بر سيل بند فرات ، بالا رفت تا خود را به آب برساند و برادرش عبّاس عليه السلام ، پيشِ رويش بود . سواران ابن سعد ، راه بر او گرفتند . در ميان آنان ، مردى از بنى دارِم بود كه به آن سواران گفت : واى بر شما ! ميان او و فرات ، حائل شويد و آب را در اختيارش نگذاريد . حسين عليه السلام گفت : «خدايا ! او را تشنه بگذار !» . دارمِى ، خشمگين شد و تيرى به سوى حسين عليه السلام انداخت كه بر زير گلويش نشست . حسين عليه السلام ، تير را بيرون كشيد و دستش را زير گلويش گرفت . كفِ دستانش از خون ، پُر شد . آنها را پاشيد و سپس گفت : «خدايا ! از آنچه با پسر دختر پيامبرت مى كنند ، به تو شكايت مى كنم» . سپس به جايگاه خود ، باز گشت ، در حالى كه تشنگى اش ، شدّت يافته بود . دشمنان ، گِرد عبّاس عليه السلام را گرفتند و او را از حسين عليه السلام ، جدا كردند . عبّاس عليه السلام نيز به تنهايى با آنها جنگيد تا به شهادت رسيد . رضوان الهى بر او باد ! شركت كنندگان در قتل او ، زيد بن وَرقاء حَنَفى و حَكيم بن طُفَيل سِنبِسى بودند كه پس از آن كه زخم هايش افزون شد و ديگر نتوانست حركت كند [ ، او را به شهادت رساندند .
#شب_نهم
#حضرت_ابالفضل
روضه شب نهم
از روی کینه ورزی دست ها و پاهای ابالفضل علیه السلام را قطع نمودند
شرح الأخبار: كانَ الَّذي وَلِيَ قَتلَ العَبّاسِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام يَومَئِذٍ يَزيدُ بنُ زِيادٍ الحَنَفِيُّ، وأخَذَ سَلَبَهُ حَكيمُ بنُ طُفَيلٍ الطّائِيُّ، وقيلَ: إنَّهُ شَرِكَ في قَتلِهِ يَزيد . وكانَ بَعدَ أن قُتِلَ إخوَتُهُ عَبدُ اللّه ِ وعُثمانُ وجَعفَرٌ مَعَهُ قاصِدينَ الماءَ. ويَرجِعُ وَحدَهُ بِالقِربَةِ فَيَحمِلُ عَلى أصحابِ عُبَيدِ اللّه ِ بنِ زِيادٍ الحائِلينَ دونَ الماءِ، فَيَقتُلُ مِنهُم، ويَضرِبُ فيهِم حَتّى يَتَفَرَّجوا عَنِ الماءِ، فَيَأتِيَ الفُراتَ فَيَملَأَ القِربَةَ ويَحمِلَها، ويَأتِيَ بِهَا الحُسَينَ عليه السلام وأصحابَهُ، فَيَسقِيَهُم حَتّى تَكاثَروا عَلَيهِ، وأوهَنَتهُ الجِراحُ مِن النَّبلِ، فَقَتَلوهُ كَذلِكَ بَينَ الفُراتِ والسُّرادِقِ (1) وهُوَ يَحمِلُ الماءَ، وثَمَّ قَبرُهُ رَحِمَهُ اللّه ُ. وقَطَعوا يَدَيهِ ورِجلَيهِ حَنَقاً عَلَيهِ ، ولِما أبلى فيهِم وقَتَلَ مِنهُم، فَلِذلِكَ سُمِّيَ السَّقّاءَ. وفيهِ يَقولُ الفَضلُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ الحَسَنِ بنِ عُبَيدِ اللّه ِ بنِ العَبّاسِ بنِ عَلِيٍّ : 0 أحَقُّ النّاسِ أن يُبكى عَلَيهِ إذ أبكَى الحُسَينَ بِكَربَلاءِ (2)أخوهُ وَابنُ والِدِهِ عَلِيٍّ أبُو الفَضلِ المُضَرَّجُ بِالدِّماءِ 0 0 ومَن واساهُ لا يَثنيهِ شَيءٌ وجاءَ لَهُ عَلى عَطَشٍ بِماءِ (3)
(1)السرادق: هو كلّ ما أحاط بشيء من حائط أو مضرب أو خباء (النهاية: ج 2 ص 359 "سردق")
(2) كذا في المصدر ، وهو خطأ واضح ، والصحيح : «فتىً أبكى الحسين بكربلاء» ، كما تقدّم في النقول السابقة عن الملهوف .
(3) شرح الأخبار: ج 3 ص 191.
شرح الأخبار : كسى كه عهده دار كشتن عبّاس بن على عليه السلام در آن روز (عاشورا) شد ، يزيد بن زياد حَنَفى بود ، و لباس و تجهيزات [ رزم ] عبّاس عليه السلام را حَكيم بن طُفَيل طايى برداشت. نيز گفته شده است كه او همدست يزيد [بن زياد] در كُشتن عبّاس عليه السلام بود . پس از آن كه برادران عبّاس عليه السلام : عبد اللّه ، عثمان و جعفر ـ كه همراه او قصد [ آوردن ]آب را داشتند ـ كشته شدند ، عبّاس عليه السلام به تنهايى و با مَشك آب ، باز مى گشت و به ياران عبيد اللّه ـ كه ميان او و آب ، فاصله انداخته بودند ـ ، حمله مى بُرد و آنان را مى زد و مى كُشت تا از [ شريعه ] آب ، كنار روند . آن گاه ، به فرات ، وارد مى شد و مَشك را پُر مى كرد و مى بُرد و به حسين عليه السلام و يارانش مى رساند و آنان را سيراب مى كرد ، تا آن كه دشمنان ، بر او غلبه كردند و زخم تيرها ، او را ناتوان كرد و ميان فرات و سراپرده خيمه ها ، در حال بُردن آب ، او را كُشتند . قبرش نيز همان جاست . خدايش رحمت كند ! همچنين ، دست ها و پاهايش را از سرِ كينه ورزى با او و به سبب گرفتارى[ هايى كه برايشان به وجود آورده بود ] و كُشتارى كه از آنها كرده بود ، قطع كردند . از اين رو بود كه او «سقّا» ناميده شد . فضل بن محمّد بن حسن بن عبيد اللّه بن عبّاس بن على عليه السلام ، در اين باره ، گفته است :
سزامندترينِ كس به گريستن مردم بر او جوانى است كه حسين عليه السلام را در كربلا، گريانْد 0
برادر او و فرزند پدرش على ابو الفضلِ آغشته به خون ؛
كسى كه براى حسين عليه السلام ، از خود گذشتگى كرد و هيچ چيز ، او را خَم نكرد و با وجود تشنگى ، آب را به او بخشيد .
#شب_نهم
#حضرت_ابالفضل
مقتل الحسین بحر العلوم
نقل نموده اند:
حسین علیه السلام برادرش را در کنار علقمه باقی گذاشت و با چشمی گریان و قلبی محزون و کمری خمیده به سمت خیمه بازگشت در حالی که با آستین ( یُکفکِفُ الدُّموعَ بِکَمِّه ) اشکهایش را پاک میکرد تا زنان آن را نبینند و از خیمه ها و سپاه دشمن خیمه هایش را حفظ کند زیرا تنها باقی مانده بود.
مقتل الحسین بحر العلوم ص 324
#شب_نهم
#حضرت_ابالفضل