eitaa logo
مهارتکده | مسلم گریوانی
2.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
44 فایل
🌱مهارتهای معنوی،تربیتی واجتماعی خونه مجازیمون👇 https://zil.ink/moslem_garivani ✍️مسلم گریوانی ارشد کلام دکتری عرفان باغبان سه گل و نویسنده ۷ اثرعلمی عضو اندیشکده معنویت 🙋یک فعال ایتا: اینجا تنها کانالیه ک مطالبش برام دلچسب و متعادله 👨‍💻 @yahabib61
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️کارکرد مفید یک مغز 🔺نجمه طباطبایی دختر علامه طباطبایی (ره) می گوید:... ┈••✾❀❀🌸❤️🌸❀❀✾••┈┈ eitaa.com/moslem_garivani
🔺آیا گناهان در موجودات نیز اثر می گذارد؟ 🔺علامه طباطبایی(ره) ┈••✾❀❀🌸🪴🌸❀❀✾••┈┈ eitaa.com/moslem_garivani
تو باشی طاقتشو داری؟!🤔 📖🖊روزی به آیت الله محمد جواد انصاری از اولیای الهی که میگن توحید رو مستقیم از خود خدا گرفته، پرسیدم: من از شما میخواهم مقاماتی را که خودتان به آن رسیدید، به من هم عنایت کنید. فرمودند: «طاقتش را داری؟ مشکلاتش را تحمل می‌کنی؟» گفتم راستش نمی‌دانم! فرمودند: من یک نمونه برایت نقل می کنم: ☘ پس از فوت همسر بنده، در همدان در محله ما شایعه شد که من علت فوت او بودم، با اینکه من در این رابطه هیچ تقصیری نداشتم. بالاخره پلیس به منزل ما آمد و ما را دست بسته پاسگاه برد. وقتی من به همراه پلیس از در منزل بیرون آمدم، دیدم دو طرف کوچه تا انتها مردم منتظر ایستاده اند و از نفر اول تا آخر جلوی هر کس که گذشتم، یا آب دهان به صورت من می انداخت ویا ناسزایی نصیب من می کرد و من همه را تحمل می کردم و با دل خویش بودم. حال بگو ببینم آیا تو تحمل این را داری؟! گفتم: نه آقا، من که تحمل ندارم. آن مقامات مال خودتان باشد، من که کشش ندارم! 🎤مرحوم آقا معین شیرازی (پدر خانم علامه طهرانی) 📚سیر و سلوک، ص ۱۲۸.سید فرید موسوی ┈┈••✾❀❀🌸❤️🌸❀❀✾••┈┈ eitaa.com/moslem_garivani
جواب سلام ارباب را می شنوم... 🔺علامه طباطبایی(ره): «وقتی ﴿همسرم﴾ زیارت عاشورا می‏خواند، من جواب سلامهایش را می‏شنیدم. السلام علیک که می‏گفت، من جوابش را می‏شنیدم. حتی وقتی روبروی حرم حضرت معصومه (س) سلام می‏کرد، من جوابش را می‏شنیدم.» همسر علامه با اینکه سواد نوشتن و خواندن نداشت، ولی بخاطر تقوای زبانی و عملی و فکری که داشت قدرتی به ایشان عطا شده بود که قرآن و زیارت عاشورا را صحیح می‏خواند. برخی سور را هم از حفظ داشت که مرتب قرائت می‏کرد. ┈••✾❀❀🌸❤️🌸❀❀✾••┈┈ eitaa.com/moslem_garivani
مرا بیدار می کنند✨ ☘مرحوم شیخ مرتضی زاهد فرموده بود شبها برای عبادت سحر فرشته ها مرا صدا میزنند یک شب میگویند: مرتضی برخیز یک شب میگویند: شیخ مرتضی و بالاخره یک شب هم صدا می زنند: آقا شیخ مرتضی وقتی دقت میکنم میبینم نوع صدا زدن به روز من بستگی دارد هر روز که در اعمال و رفتارم دقت بیشتری میکنم و زیادتر مواظبم در بیدار شدن با احترام بیشتری روبرو هستم 📚سیره و خاطرات علما استاد محمد جاودان، ص۶۹ 🔖با ما همراه باش👇 @moslem_garivani
(۱۶۲) ☘ 💯عرض ادب .. چقدر خوبه که مارو با سیره علما آشنا میکنید لطفا همیشگی باشه وخوبتر میشه که بنویسید هر کی داره این مطلب رو میخونه برای شادی روحش یه صلوات بفرسته... وَ بِذِکرِ وَلِیِّهِ صاحِب‌الزَّمان (عَجَّلَ‌اللهُ‌فَرَجَهُ) اللّهُمَّ لَا تُنْسِنَا ذِکْرَهُ وَ انْتِظَارَهُ... سپاسگزارم... 💯مهارتکده: ما هم از شما و اینکه مطالب رو با دقت و علاقه دنبال می کنید، بسیار خوشحالیم👌 👈 راستی، پست های مربوط به را با این هشتگ در کانال جستجو کنید ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄⚘꫶‌ꪳ݊‌‌‌⃝‌💕 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯مهارتکده @moslem_garivani
برنامه سحرشون خانوادگی بود 🌹 سبک علامه طباطبایی (ره) در ماه مبارک رمضان به این شکل بود که تا صبح بیدار بود. مقید بود دعای سحر را با افراد خانواده بخوانند و پیش از ماه رمضان از همسایه ها اجازه می گرفتند که اگر برای سحر خواب ماندند آنها را بیدار کنند. ♻️علامه حسن‌زاده شاگرد ایشان: وقتی محضر علامه طباطبایی (ره) رسیدم و درخواست توصیه اخلاقی کردم فرمود: آقا دعای سحر حضرت امام باقر(ع) را فراموش مکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفی از حور و غلمان نیست. ✨روزه اش را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه(س) افطار می کردند. آنگاه به خانه برگشته و غذا می خوردند. 🌜شب های ماه مبارک در جاهایی که مجالس روضه بود شرکت می کردند. ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄⚘꫶‌ꪳ݊‌‌‌⃝̶͟͟͞͞💕 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯مهارتکده @moslem_garivani
🔺مرگ آگاهی! 🔹آخرین جلسه تدریس مرحوم آیة الله ، روز سه شنبه، ۱۱ بهمن ماه ۱۳۴۵ شمسی برابر با ۲۰ ماه شوال سال ۱۳۸۶ هجری قمری در بیرونی منزل آن مرحوم برگزار شد. 🔸ایشان در دقایق پایانی تدریس، کتاب را بست و با مسرّت، گفت: «این آخرین درس من بود و دیگر شما، مرا اینجا نخواهید دید». 🌀شاگردان با شنیدن این خبر به هم ریختند و گریه سر دادند و از استاد خواستند حرف رفتن نزند؛ اما ایشان شاگردان را آرام کرد و حرف خود را با قطعیت تمام مطرح کرد و با رویی گشاده از همه خداحافظی کرد. ⚡️همانطور که فرموده بود چند روز بعد در ۲۴ شوال در شب شهادت حضرت امام صادق (ع) چشم از دنیا فرو بست. ♨️ .................................. @moslem_garivani
♻️شکوفه ی انسانیت 💌آقا سیّد محمّد حسن قاضی می‌گفتند: «پدرم بسیار مرد متواضعی بود و نسبت به زوّار که به منزل او می‌رفتند نهایت احترام را داشت و گفتگو می‌کرد، و در مجالس روضه که در منزل خود می‌گرفت و مردم در روی حصیر می‌نشستند، خودش دمِ درِ اطاق و یا حیاط روی زمین می‌نشست پهلوی کفش‌ها به طوری که تمام بدنش در روی زمین بود، و با دست خودش یکایک کفش‌های واردین را جفت می‌کرد و همه را مرتّب می‌کرد در جلوی پای آنها بدون استثناء، و با همه با مرحمت و ملاطفت و مهر رفتار می‌کرد، و به مجلس روضه فوق‌العاده اهمیّت می‌داد.» 📓 (مطلع انوار، ج2، ص99) ✾‌✾࿐༅مهارتکده༅࿐✾‌✾ 🌹 @moslem_garivani
💡از خدا جز خدا نخواهید! ☘ 🔹یک سالی در روز در محضر آیت الله شاه آبادی رضوان الله تعالی علیه بودیم. بعد از اتمام درس ماشین آمد که سوار بشوند و تشریف ببرند. ایشان برخاستند و همه حضار هم به احترام ایشان از جا برخاستند. ایشان از لحاظ جسمی خیلی ضعیف و رنجور بودند و باید کمکشان می کردیم تا سوار بشوند. 🔸 من نزدیک شدم و زیر بغل ایشان را گرفتم و چند قدم تا رسیدن به در ماشین کمکشان کردم. در ماشین را باز کردم و نشستند. شیشه پایین بود. تا راننده سوار بشود دستشان را که گذاشته بودند روی شیشه پنجره گرفتم و عرض کردم آقا امروز روز عرفه است، نصیحتی بفرمایید. 🔹با همان نگاه نافذ و لبخند زیبایی که همیشه روی صورت داشتند نگاه کردند و فرمودند: از خدا جز خدا نخواهید و به هیچ چیز دیگر قانع نشوید. 🌍به بپیوندید👇 @moslem_garivani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا علامه طباطبایی قبل از خواب، جورابهایش را تا میکرد؟! همراهی شما افتخار ماست ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈ @moslem_garivani
🪴 ⁉️جوانان متفاوت را چگونه جذب کنیم؟ (۲) این الان مساله خیلی ها هم هست! ببینید در این زمینه چطور بوده... ۲. دعوت و گعده صمیمانه (رفتن به عالَم جوانان) آیت الله نصرالله شاه آبادی با جوانان اخت و رفیق بود؛ جوانان می گفتند که ما رفیق حاج آقا هستیم و از لفظ مرید استفاده نمی کردند. به عنوان نمونه روش جذب آقا رو ببینید! یک شب متوجه صدای خنده چند جوان از داخل کوچه شدیم؛ آقا گفت به آنها بگو که آیت‌الله شاه‌آبادی با شما کار دارد! رفتیم گفتیم دونفرشان جرات کردند و آمدند. منزل؛ تصورشان این بود که آقا می خواهد آنها را مواخذه کند که چرا این وقت شب در ماه رمضان بگو و بخند دارید؟ ولی ایشان به آنها گفت: شبهای ماه رمضان طلبه ها اینجا با من درس دارند ولی وقتی تمام می شود من هم بی خواب می شوم؛ از شما می خواهم گعده تان را بیاورید اینجا. جوان ها گفتند که ببخشید مزاحم شما شدیم! ایشان با یک صمیمیتی به آنها گفت: شما مزاحم نیستید حقیقتا دوست دارم بیایید اینجا؛ وقتی آخوندها رفتند بیاید اینجا دور هم باشیم. ⬅️این محفل تا زمانی که ایشان زنده بودند با حضور گسترده جوانان دیگری که به جمع آنها پیوستند ادامه داشت؛ این جوانان همان افرادی بودند که با چهره های خاص به پهنای صورت اشک می ریختند؛ در زمانی که این اتفاق افتاد، ایشان 72 ساله بودند.‌ 🌍به بپیوندید👇 @moslem_garivani
🪴 ⁉️جوانان متفاوت را چگونه جذب کنیم؟ (۳) ۳_تکنیک دعوت رسمی با چاشنیِ پذیرایی آیت الله نصرالله شاه آبادی نقل میکرد شب ماه رمضانی بود که از مسجد به سمت منزل می رفتم صدای قهقهه از قهوه خانه بلند بود که دیدم مشغول قمار بازی بودند؛ کرکره قهوه‌خانه نیمه بالا بود و این یعنی خبری در این قهوه‌خانه است و هر کسی نباید در این محل حضور یابند. آقا به همراهان گفتند می خواهم بروم داخل قهوه خانه!! همراهان اصرار کردند آقا این کار را نکنید زیرا در شأن شما نیست با اینها دهان به دهان شوید؛ ضمن اینکه اینها شأن شما را حفظ نمیکنند. ایشان گفتند من رفتم و کرکره را بالا زده و وارد قهوه خانه شدم؛ سلام کردم و همه هم جواب سلام دادند. 👈به آنها گفتم یا لوتی های قدیم لوتی بودند و شما می خواهید ادای آنها را دربیاورید یا اصلا شما لوتی نیستید! با تعجب نگاهم میکردند. به آنها گفتم که لوتی های قدیم برای کسی که به آنها اظهار علاقه می کرد جان می دادند؛ ولی با اینکه من این همه به شما علاقه دارم اصلا به سراغ من نمی آیید! من این مدت در این محل بودم ولی هیچ کدام از شما به خانه من نیامدید؛ خانه من در اختیار شماست؛ از شب اول ماه رمضان محل چای و زولبیا در خانه ما برپا می شود هرکدام از شما که به دیدن من بیاید قدمش روی چشم. اگر مویی از لوطی های قدیمی دارید باید به خانه من بیاید؛ فردا شب هم منتظر شما هستم. 👈ایشان میگفت خانه من از شب نیمه رمضان به بعد جایی برای نشستن دیگری نبود؛ بنده هم سی شب برای آنها صحبت کردم؛ شب آخر عذرخواهی کردم و گفتم که می ترسم خدمتی به شما نکرده باشم ولی یکی از آنها گفت که خیلی ناشکری؛ زیرا به خود خدا قسم تا شبی که پای خود را در منزل شما نگذاشته بودم تا به حال سجده حق نکرده بودم ولی پس از حضور در خانه شما بود که نماز خواندم و همه افراد هم مثل من هستند. 🌍به بپیوندید👇 @moslem_garivani
⁉️جوانان متفاوت را چگونه جذب کنیم؟ (۴) ۴_خودتان باشید آیت الله نصرالله شاه آبادی واقعا خودش را هیچ می دید نه اینکه بخواهد نقش بازی کند؛ ایشان مقابل مردم خود را هیچ می دید و برای خودش هیچ شأنی قائل نبود؛ هر کسی به ایشان مراجعه می کرد و می گفت ما چند نفری هستیم و آیا برای ما صحبت می کنید، می رفتند؛ هر کسی هرجا دعوتشان می کرد می رفتند. 👈در سالها آخر ایشان با ویلچر حرکت می کردند؛ دوستان ایشان را برای بندر دیلم دعوت کردند؛ بنده خودم چند سفر همراه ایشان رفتم؛ یک منطقه دور افتاده و گرم بود ولی به این دلیل که چند جوان بی ریا و بدون تشکیلات و تبلیغات ایشان را در مسجد خود دعوت کرده بودند، ایشان نیز این دعوت را پذیرفتند؛ ایشان 4 بار دعوت این جوانان را قبول کردند؛ از تهران به اهواز می رفتند و 3 ساعت با ماشین به بندر دیلم می رسیدند؛ متاسفانه امروز برخی از فضلا هستند که پس از دعوت از مسجد و محفل سوال می‌کنند. 👈هیچ جا از عضو خبرگانی بودنش سخنی نمی گفتند و اهل ارایه خود و سوابق و اظهار فضل های آنچنانی نبود؛ واقعا همیشه و همه جا با مردم بود. اگر چند جوان می گفتند که می خواهیم به کربلا برویم و ایشان هم با آنها می رفت و چند سفر کربلای ایشان با جوانان بود. 🌍به بپیوندید👇 @moslem_garivani
🪴 ⁉️جوانان متفاوت را چگونه جذب کنیم؟ (۵) ۵_تکنیکِ سلام از دور آیت الله نصرالله شاه آبادی در تبلیغ خود فنون و به قول معروف فوت های کوزه گری داشتند، یکی از آنها را بیان کنم. چون گاهی برخی مبلغان دینی می آمدند می گفتند در برخی از شهرها به ما بی احترامی شده ولی آقا می گفت: هیچ وقت و در هیچ شهری به من بی احترامی نشد؛ طلاب میپرسیدند چگونه ممکنه؟ اینجا بود که ایشان یکی از آن رموز تبلیغی را بیان کردند. می گفتند سلام از دور، بهترین سلاح در مقابل برخوردهای بالقوه ناپسند است؛ زیرا وقتی از دور به کسی می رسید و به او دست تکان می دهید و سلام می کنید قطعا طرف مقابل نیز این حرکت را با نیت خیر همراه می کند و هیج وقت به شما بی احترامی نمی کند. ایشان همیشه به سمت مردم می رفتند و مردم نیز با ایشان برخورد خوبی داشتند؛ ایشان به همه سلام می کرد و در روابط اجتماعی تفاوتی در برخورد نداشت؛ حتی در مواجهه با افراد لاابالی نیز ارتباط خود را حفظ می کردند. 🌍به بپیوندید👇 @moslem_garivani
🪴 ⁉️جوانان متفاوت را چگونه جذب کنیم؟ (۶) ۶_همدلی و تایید وضعیت موجود جوانان همه می گفتند آیت الله شاه آبادی در تبلیغ شان یک تضادی در برخورد و جذب افراد لا ابالی و غربی وجود داشت؛ می گفتیم چگونه این افراد با همان ظاهرها در مجالس ایشان حضور می یافتند. وقتی از ایشان پرسیدیم گفت همین جوان های هی پی و بیتل که در مجالس ما می آیند چون وقتی با آنها مواجه شدم هیچ وقت از آنها نپرسیدم یا ملامت نکردم که چرا موهای سرتان را بلند گذشته اید؛ بلکه بر عکس در همان اول به آنها گفتم که موهای پیامبر هم بلند بود که همین جمله آنها را جذب می کرد! ایشان در مواجهه با آقای خلخالی و در حالی که به این جوانان گفته بود چارقد سرتان کنید و آنها هم گفته بودند که از دوستان شاه‌آبادی هستیم، گفتند که اگر فرض کنیم که حضرت حجت آمده اند آیا همه اصحاب و افرادی که گردآگرد حضرت و در صفوف مختلف هستند به یک شکل چهره و قیافه هستند؟ ایشان مشی پیامبر را در تبلیغ مد نظر داشتند که با مهربانی و شفقت دل ها را به دست بیاورند. 🌍به بپیوندید👇 @moslem_garivani
🪴 ⁉️جوانان متفاوت را چگونه جذب کنیم؟ (۷) ۷_برخورد با قانون شکن با استفاده از ظرفیت مردمی در همسایگی جد ما دکتری زندگی می کرد که برای دخترش معلم موسیقی گرفته بود و دختر او هر روز پیانو می زد و صدایش به منزل می رسید؛ ایشان به دکتر همسایه گفته بود که این خانه مزاحم ما است و دکتر گفت که چهاردیواری اختیاری است؛ ایشان هم در مسجد به مردم گفتند که ایشان را امر به معروف کنند و هر روز افرادی به منزل ایشان می رفتند که ایشان را امر به معروف می کردند؛ این امر صلح طلبانه به حدی بود که دکتر روز سوم خانه را فروخت و رفت. 🌍به بپیوندید👇 @moslem_garivani