شهید مصطفی احمدی روشن🇮🇷
نوزدهمین روز ماه مبارک رمضان، 📗روز نهجالبلاغه📗 است. به مناسبت این روز و این کتاب گرانقدر شما رو ب
.
شهید احمدی روشن اهتمام ویژه ای درمورد خواندن نهج البلاغه و راه اندازی کلاس های نهج البلاغه خوانی در دانشگاه داشتن.
بعنوان رهرو ایشون
خوبه ماهم سمت نهج البلاغه خوانی بریم...
شهید مصطفی احمدی روشن🇮🇷
#فعالیت_های_فرهنگی_مصطفای_شهید
.
فعالیت های شهید راجع به نهجالبلاغه
را در این پست میتوانید بخوانید
#شهادت
🌷در را باز کرد و آمد توی جلسه. نشست پشت صندلی. خندید و گفت «بچه ها گفتن دیشب بیبیسی اسم ما رو توی تلویزیون آورده، جزو آدمهایی که تحریم شدن.» یکی از بچه ها پرسید «خب اسم ما هم بوده یا نه؟» مصطفی گفت «اینو نمی دونم، ولی اسم من رو که گفته بودن انگار.» تهدید از بس جدی بود که برای بچهها شده بود مایه شوخی.
فردای همان روز ترورش کردند.
@mostafaahmadiroshan
#ارسالی_شما
سلام وقتتون بخیر
راستش من چیز زیادی از شهدای هسته ای نمیدونستم ؛) کاملا یهویی شد وارد کانال شدم و مستند لبه روشنایی رو دیدم.
با لحظه به لحظه مستند اشک ریختم😢
خجالت کشیدم و قلبم بین تند تر زدن از هیجان و اروم تر زدن از شرمندگی مردد شده بود:)
من یه دهه هشتادی ام که تو خیلی مسیرا اشتباه کردم خیلی جاها کم کاری کردم و الانم پشت کنکوری ام ، با دیدن طرز تفکر شهید واقعا تصمیم گرفتم تغییر کنم تا مثل ایشون مفید باشم...💫
اون جمله همکارشون که شهید نشون دادن که برای جهاد کردن و شهید شدن حتما نیاز نیست تو جنگ باشی واقعا منو به فکر وادار کرد🤔
اینکه درس خوندن الان منم میتونه جهاد باشه ، باید خیلی خوب بخونم تلاش کنم و تن پروری نکنم و توجه کنم انگشت اشاره آقا کدوم مورد رو نشون میده تا منم کمک کنم :)
امیدوارم دعای شهید احمدی روشن همراهم باشه و کمکم کنن مثل ایشون سرباز امام زمان بشم
همه این اتفاقات و پیدا کردن کانال و آشنا شدن با ایشون نزدیک شهادتشون رو به فال نیک میگیرم :) اینکه شهید میخواستن دستمو بگیرن و کمکم کنن ان شالله :)
@mostafaahmadiroshan
#رفاقت
🔺تا خبر به مصطفی نرسیده
🔹دقیقا یادم است که گفت: مامان همه راننده های شرکت را استخدام کردم. گفتم: چه جوری؟
گفت: دادم زدم،فریاد زدم تا تصویب شد.
می دانید که حاج آقا راننده بودند. گفت: اینها بدبختند. و پشتوانه می خواهند. هفت سال رفت و آمد. کار مصطفی با تلفن بود.و آقا رضا قشقایی راننده و همراه مصطفی واقعا مؤدب و رازدار بود. اکثرا می رفت دنبال مصطفی که بروند شرکت. ساعت هفت و هشت صبح من می آوردمش بالا که با مصطفی صبحانه بخورد. روزی که مصطفی شهید شد من دنبال رضا می گشتم گفتند: زنده است،خیلی خوشحال بودم که زنده بود ولی اینها به من الکی گفته بودند. مادرش آمده بود خانه به من گفت:که حاج خانم ببخش به من گفتند که رضا زنده است اما توی راه بیمارستان که می رفتم و می دانستم که مصطفای شما شهید شده، یکسره گریه کردم. می گفتم: خدا کند مادر آقا مصطفی مرا حلالم کند. گفتم: حاج خانم من هم همین را به همه مادرها می گفتم: اصلا نگران نباش چون هیچ مادری حاضر نیست که بماند و این حس را تجربه کند.
🔻به نقل از مادر شهید
منبع: کتاب "جسارت علیه دلواپسی"
@mostafaahmadiroshan
پیامبر اعظم "دانش اگر در ثریا باشد مردانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت."
@mostafaahmadiroshan
▪️به امام علی (ع) ارادت ویژه ای داشت، این رو میشد از توجه ویژه اش به نهج البلاغه خوانی فهمید...
دوران دانشجویی اش رو خیلی جدی به خواندن این کتاب و نشر آن در دانشگاه اختصاص داده بود.
امروز به نیابت از شهید احمدی روشن حکمت، نامه یا خطبه ای از نهج البلاغه بخوانید و به امیرالمومنین هدیه کنید...
#شهادت_مولای_متقیان
@mostafaahmadiroshan
بگو به مردم کنعان… به شهدای دانش
دیگر صلاح نیست پریشان بایستند
مردان شهر تشنه ی باران بایستند
مردان شهر آمده اند از بهار خون
تا روز های مرگ زمستان بایستند
همدوش با سه رنگ، سپیدند و سبز و سرخ
پای شکوه پرچم ایران بایستند
از نقشه های روشن این جاده های دور
در ابتدای راه خراسان بایستند
از شهریاری همه عالم گذشته اند
تا پای شهریار جماران بایستند
این خرقه های سرخ برازنده ی گل است
شایسته است سوی گلستان بایستند
شایسته است مثل تمام شهید ها
بر شانه های مردم تهران بایستند
سنگر هنوز تشنه ی این ایستادگی ست
باید که لاله های فراوان بایستند
این لاله ها به عطر اذان فکر می کنند
یارب مباد در شب زندان بایستند
ای داس ها! هراس ندارند لاله ها
از اینکه در کنار خیابان بایستند
حتی اگر بهار نیاید به باغ شان
آماده اند سمت بیابان بایستند
فرصت شده است راهی هفت آسمان شوند
امروز در کنار شهیدان بایستند
یوسف عزیز ماست که از راه می رسد
باران بگو به مردم کنعان، بایستند !
@mostafaahmadiroshan
26.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 #معرفی_کتاب_های_مصطفای_شهید
قسمت دوم: کتاب به وقت نوترون
💥منتظر معرفی کتاب های بعدی شهید باشید!
#کتاب #کتابخوانی
@MostafaAhmadiRoshan
استعداد کارهای بزرگ
یک نوجوان ایرانی راحت می تواند کشفکند،استعدادش را به کار بیندازد ؛ اگر واقعا درس بخواند و بخواهد می تواند کارهای بزرگی انجام دهد.
💫رهبرانقلاب
@mostafaahmadiroshan
🔹با این که علیرضا را کم می دید، خیلی برایش وقت می گذاشت. پارک می برد. خانه ی ما می آورد. به او می گفتم: مراقب بچه باش. دختر بچه نیست که خیلی دم خور مادرش باشه. بیشتر، از شما الگو پذیری داره. سعی کن رابطه ات رو باهاش حفظ کنی.
معمولا این کار را می کرد. سال های اول و دوم، علیرضا زیاد به او عادت نداشت، ولی وقتی بابا شناس شد، وابستگی شدیدی پیدا کرد. هم بچه به او، هم او به بچه. اگر بچه تب می کرد یا یک ذره مریض می شد، فاطمه همیشه گله و شکایت داشت که حاج خانم! من به جای یک نفر، دو نفر را باید جمع کنم. مصطفی از بچه زودتر مریض می شود. واقعا نمی دانم به پسر شما برسم، یا به نوه تان.
مصطفی فوق العاده به علیرضا حساس بود. همیشه زنگ می زد که:« مامان جون، علی مریضه. برو ببرش دکتر.»
می رفتم، می دیدم حالا یک سرفه کوچکی کرده، یا یک ذره تب داره!
بعد از به دنیا آمدن علی، از قول پسرش مرا مامان جون صدا می کرد، پدرش را هم بابا جون.
🔺به نقل از مادر شهید
منبع: کتاب من مادر مصطفی
@mostafaahmadiroshan
#مدیریت_انقلابی_شهید_احمدی_روشن
در صنعت هسته ای
قسمت قبل را از هشتگ بالا میتوانید بخوانید
رشته عکس نوشته های زیر را دنبال کنید👇
@mostafaahmadiroshan