شهید مصطفی احمدی روشن🇮🇷
#خاطره
🎉بزرگترین عید مسلمانان ، عید امامت و ولایت، #عیدغدیر مبارک باد🎉
🌷 شهید احمدی روشن به امام علی (ع) ارادت ویژه ای داشت، به سادات هم همینطور، به طوری که دوستانش می گفتند #عید_غدیر یا #سیزده_رجب هر چه که به عنوان عیدی میخواستیم نه نمیگفت...
#امشب_از_مصطفای_شهید_عیدی_بخواهید
🌷 با #نهج_البلاغه مانوس بودند و برای اثبات قضیه #غدیر چندین کتاب از جمله کتاب های شهید مطهری را خوانده بودند.
و در دورانی که #حج بودند توانسته بودند با #زبان_عربی دست و پا شکسته، با یک #سنی بحث کند و به قول خودشان آخر سر هم مرد سنی کم آورده بود...
#ولایت
#دومین_غدیر_شیعه_ظهور_مهدی_است
#شیعه
#وحدت_شیعه_و_سنی
@mostafaahmadiroshan
◾وفات حضرت ام البنین(س) تسلیت باد◾
▪️ در حج سال ۹۰، یک روز صبح که پس از زیارت آقا رسول الله (ص)، به سمت قبرستان بقیع میرفتم،
مصطفی زنگ زد و با اظهار اینکه بابا میدانم الآن در مسیر بقیع هستی،
گفت از طرفش، ائمه بقیع علیهمالسلام و بخصوص خانم امالبنین مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را زیارت کنم.
▪️ مصطفی گفت برو خانم ام البنین را به جان حضرت ابوالفضل (ع) قسم بده که خواسته من را برآورده کند.
▪️ هر کار کردم نگفت خواسته اش چیست، ولی یک شعر در مدح آقا ابوالفضل العباس (ع) میخواند و در حین خواندن بند بند این شعر گریه میکرد و قسم میداد که بابا وقتی رفتی مکه زیر ناودان طلا و در رکن یمانی برایم دعا کن.
▪️ وقتی به مکه مشرف شدم تا اذان صبح، زیر ناودان طلا و چهار دور خانه کعبه نماز میخواندم و دست به آسمان میبردم و در راز و نیاز با خدا میگفتم خدایا این بچه انساندوست و نوعدوست و پدر و مادر دوست است،
خدایا مقامی به این بچه بده که همه به حالش غبطه بخورند.
مصطفی همان سال هم به شهادت رسید...
راوی: پدر شهید
#خاطره
#حج
@mostafaahmadiroshan
◾وفات حضرت ام البنین(س) تسلیت باد◾
▪️ در حج سال ۹۰، یک روز صبح که پس از زیارت آقا رسول الله (ص)، به سمت قبرستان بقیع میرفتم،
مصطفی زنگ زد و با اظهار اینکه بابا میدانم الآن در مسیر بقیع هستی،
گفت از طرفش، ائمه بقیع علیهمالسلام و بخصوص خانم امالبنین مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را زیارت کنم.
▪️ مصطفی گفت برو خانم ام البنین را به جان حضرت ابوالفضل (ع) قسم بده که خواسته من را برآورده کند.
▪️ هر کار کردم نگفت خواسته اش چیست، ولی یک شعر در مدح آقا ابوالفضل العباس (ع) میخواند و در حین خواندن بند بند این شعر گریه میکرد و قسم میداد که بابا وقتی رفتی مکه زیر ناودان طلا و در رکن یمانی برایم دعا کن.
▪️ وقتی به مکه مشرف شدم تا اذان صبح، زیر ناودان طلا و چهار دور خانه کعبه نماز میخواندم و دست به آسمان میبردم و در راز و نیاز با خدا میگفتم خدایا این بچه انساندوست و نوعدوست و پدر و مادر دوست است،
خدایا مقامی به این بچه بده که همه به حالش غبطه بخورند.
مصطفی همان سال هم به شهادت رسید...
راوی: پدر شهید
#خاطره
#حج
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
@mostafaahmadiroshan