#محرم
🔹سال سوم دبیرستان سه شنبه صبح ها و روزهای محرم می رفتیم #مسجد_مهدیه_همدان، زیارت عاشورا.
🔹اگر دو تا مداح بودند، دنبال #مداحی بودیم که بچه جبهه ای باشد و وسط زیارت عاشورا از جنگ هم حرف بزند. از شجاعت و جنگ امام حسین (ع) که برایمان می خواند، بیشتر گریه مان می گرفت. عشقمان این بود که برای امام حسین گریه کنیم. فکر می کردیم هر کس بیشتر #اشک بریزد خوشبختر تر است. اگر یک روز کم گریه می کردیم، تا فردا از غصه دق می کردیم.
🔹بعضی وقتها مصطفی می گفت «تو نمی ذاری من گریه ام بگیره، بیا از هم جدا بشینیم» هر کدام می رفتیم یک گوشه می نشستیم که حال همدیگر را خراب نکنیم.
مصطفی برای خودش گریه می کرد؛ به قول مداح ها نمکی.
✔️به نقل از دوست شهید
🏴 @MostafaAhmadiRoshan