#تاظهور | قسمت اول
تابستان بود؛ سال سوم دبیرستان.
سه شنبه صبح ها میرفتیم مسجد مهدیه ی همدان؛ زیارت عاشورا.
فکر میکردیم هرکس ببشتر اشک بریزد خوشبخت تر است.😭
اگر یک روز کم گریه میکردیم، تا فردا از غصه دق میکردیم...
مصطفی بعضی وقتها میگفت: تو نمیذاری من گریه ام بگیره! بیا از هم جدا بشینیم.
میرفت یک گوشه مینشست و به قول مداح ها برای خودش نمکی گریه میکرد...😢
📚 کتاب یادگاران ۲۲
💠 چه خوبه بخاطر امام زمان (عج) بخاطر تعجیل در ظهور رابطه معنوی مون رو با خدا تقویت کنیم...
یک قرار عاشقانه ی روزانه بذاریم یک دعا رو هدیه به آقا جانمون بخونیم...
بخاطر اون دعا سعی کنیم کمتر گناه کنیم...
تا امام زمان باهامون رفیق بشه....
⁉️کی میخواد امام زمان باهاش رفیق شه؟
⁉️کی میخواد با مصطفای شهید قرار بذاره که هر روز یه دعا بخونه به نیت پاک موندن نفسش بخاطر صاحب الزمان؟ خصوصا اینکه نزدیک ماه رمضان هم هست...
کدوم دعا رو میخونید؟🤲
شهیدمون رو هر روز صدا کنید و بگید حواست باشه من دارم میخونم... تو هم هوامو داشته باش
@mostafaahmadiroshan
🍃🌸 #نقش_یک_خانم | قسمت دوم
🌸 خانم ها، سختی هایی که شما از ناحیه ی شغل همسرتان متحمل می شوید، یک ذره اش هدر نمیرود؛ پای خدا حساب کنید، و پاداش آن را از خدا بخواهید، و خدا پاداش خواهد داد.
🌸 من همیشه گفته ام، در این قضایا، اجر خانم ها حداقل نیمی از مجموع اجر است. از من میپرسند چرا میگویید "حداقل" عادلانه، پنجاه درصد، پنجاه درصد، زن و شوهر اجر خدا را تقسیم کنند. چرا اجر زن ها بیشتر باشد؟
🌸 من میگویم به خاطر اینکه وقتی مرد کاری انجام میدهد جلوی چشم قرار دارد و همه آن را میبینند؛ لذا مقداری ستایش و جانب داری و تحسین از مردم دریافت میکند، این میشود یک مقدار از اجرش.
🌸 اما خانمی که در خانه است، کسی نمیداند او چه کشیده و چه دارد میکشد، ستایش و کف زدن و هورا کشیدن و صلوات فرستادن، دیگر برای او نیست؛ پس همین اندازه، اجر او بیشتر میشود.
🍃|مقام معظم رهبری
۲ مهر ۱۳۸۳
کتاب خانواده، ص ۱۱۴|🍃
@mostafaahmadiroshan
#بعد_از_شهادت
🔹مصطفی مرد بزرگی بود. این را من بدون اغراق می گویم. نه حالا به صرف این که مادرش هستم. من به جز مادر بودن دوستش هم بودم. مشاور همدیگر بودیم. مصطفی واقعا مرد بزرگی بود. این مرد بزرگ، مادری نمی خواست که پشت سرش شیون کند، مو پریشان کند و مردم را دور خودش جمع کند. من روز تشییع جنازه، کنار هیچ کس راه نمی رفتم. برای خودم تنها می رفتم و آن حرف هایی که زدم، دقیقا حس می کنم حرف خود مصطفی بود. خواست خود مصطفی بود که من بگویم و الا من در خودم به شخصه چنین قدرتی را نمی دیدم. یعنی اگر در خواب می دیدم که یک مو از سر مصطفی کم شده، دیوانه می شدم. اگر فقط یک روز با او تماس تلفنی نداشتم، آن روز شب نمی شد. آن روز خواهرهایش می گفتند: «بچه ها، سر به سرش نذارین. دور و برش نپلکین. امروز عزیز دردونه ش بهش زنگ نزده.» من اهل جانماز آب کشیدن نیستم. یک مسلمان عادی هستم. ولی وقتی حرف می زنم و واقعا به یک چیزی اعتقاد دارم، تا آخرش می ایستم.
🔺به نقل از مادر شهید
منبع: کتاب من مادر مصطفی
@mostafaahmadiroshan
#مدیر_انقلابی
🔹کالایی را برای نمونه آورده بودم. کسی که باید کالا را بهش تحویل میدادم و مصطفی هم دوستش داشت و خط قرمزش بود پول ما را نداد! و هی می انداخت عقب تا اینکه از مسئولیت جابجا شد و پول کالا ماند. ۳ سال از عقب افتادن پولم گذشته بود و آن زمان ۶ ماه مانده بود به شهادت مصطفی...
🔸مصطفی افتاده بود دنبال کار من. هرچقدر گفتم ول کن گوش نکرد. مبلغ خیلی جزئی بود.
این قضیه اصلا به مصطفی ربطی نداشت ولی تا آخر پیگیری کرد و از معدود دفعاتی بود که با آن شخص دعوا هم کرد.
به او گفت: تو حق فلانی را ندادی که حالا من باید بیفتم دنبال کار!
سر قضیه حرف ها شنید، گوشش به این حرفها عادت کرده بود و اعتنایی نمیکرد.
🔹ما باهم خیلی صمیمی بودیم. همه گفتند ببین افتاده دنبال کار رفیقش...
پشت سرش حرف زدند به من گفت: که در یکی از معاونت ها به او گفته اند برای این قضیه دارند برای شما پرونده درست میکنند. بهتر است دنبال این قضیه را نگیرید. مصطفی میگفت: به آنها گفته ام این حق است و من حق را پیگیری میکنم و نتیجه را هم میسپارم به خدا.
🔸خیلی زیرکانه کار را پیگیری کرد. با سیستم بولدوزری جلو رفتن در این جور کارها مخالف بود. اگر موفقیتی داشت بخاطر زیرکی و توکلش بود. زیرک برای مصطفی واقعا واژه مناسبی بود. در نهایت پول را گرفت و به من پس داد. حق الناس خیلی برایش مهم بود
ادامه دارد...
@mostafaahmadiroshan
🌱 #روایت_یک_دیدار
🔻 قسمت دوم
🔹ماشین در ترافیک سنگین از بیت رهبری در انتهای فلسطین آمده بود تا اول پاسداران و در خیابان گل نبی و ترافیکش – همانجا که ماشین مصطفی را منفجر کردند- سر از شیشهی ماشین برداشتم. فکر کردم اگر به لطف رانندگی! رانندهمان همین الان نمیریم بالاخره گریزی هم از تقدیر همیشگی و همگانی حضرت حق نداریم. یک لحظه فکر اینکه آدمی مثل مصطفی چقدر میتواند خوشبخت و خوشعاقبت باشد، از جا پراندم. این ماجرا زاویهی دید صحیح میخواهد. از این زاویه همهاش شور است و حماسه.
🔹وقتی ماشینمان -به لطف خدا البته- رسید به نزدیک خانهی مصطفی دیگر حالگرفتگی مسیر را نداشتم. فکر کردم نباید دلسوز خانوادهاش باشم بل باید غبطهخور خودش بشوم. حاشیه زیاد رفتم، خانواده خانه نبودند!
ادامه دارد...
✍🏻 مهدی قزلی
📌 چه چیزی آقا مصطفی را با تمام پیچیدگی کار و خستگی، سرِ کار نگه میداشت؟
🌱 آیا ما توجه داریم که #انگشت_اشاره_رهبری در زندگیمان به چه سمتی است؟
🌱 آقا از ما چه چیز هایی میخواهند؟ چقدر میدانیم و چقدر مطیع هستیم؟
@mostafaahmadiroshan
«بسم الله الرحمن الرحیم»
🔴📣 توجه
🔴 بسیار مهم
لطفا وارد لینک زیر شده و در نظرسنجی کانال شهید احمدی روشن شرکت کنید، نظرسنجی گزینه ای است فلذا زمان چندانی نمیخواد، لطفا فقط چند لحظه زمان بگذارید.
🔴 اجر بزرگوارانی که به ما کمک میکنند با خود شهید ان شاءالله.
🔅 از همراهی شما بسیار متشکریم.
http://eitaabot.ir/poll/vys21/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا!
من که جز تو و اولیائت از کسی مدد نخواسته ام
میدانم که خوب بینا و شنوایی
پس نجوای درونی و آمال مرا به سوی خود سوق ده، که تو رحمانی.
بار خدایا!
دعای پدر و مادر مرا در حق من اجابت نما. میدانم که لایق آن دعاها نیستم و لیاقت استجابت دعا را از ناحیه تو ندارم.
می دانم که تا کنون ذرهای به سوی تو گام بر نداشتهام.
پس ای آفتاب عالم تاب بر من بتاب و یخ وجود مرا به گرمی رحمتت بگشا
آمین!
اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک بین یدیه مولانا صاحب الزمان
بنده روسیاه تو
📝#دستنوشته شهید
تاریخ : ۱۳۸۱/۱/۲۸
✨ @mostafaahmadiroshan
🔹 حلول ماه رمضان الکریم، ماه میهمانی خدا، مبارک باد.
🔹 انشاءالله برنامه هایی برای این ماه در کانال ها اجرا خواهد شد، با ما همراه باشید و کانال را به دیگران معرفی کنید.
@mostafaahmadiroshan
"بسم الله الرحمن الرحیم"
🌷 امام رضا (علیه السلام):
كسى كه در ماه رمضان آیه اى از كتاب خداوند بخواند همانند كسى است كه در ماههاى دیگر قرآن را ختم كرده است.
(بحارالانوار، ج 96، ص 340 - 341)
🌷 در ماه رمضان، بهار قرآن، بر آن شدیم که ختم قرآن هایی را به صورت دست جمعی برگزار کنیم، انشاءالله که در محشر با قرآن ناطق، امیرالمومنین علی (ع)، محشور گردیم.
🌷 ختم قرآن اول
از طرف مصطفای شهید
هدیه به ساحت مقدس حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه)
🌷 فرصت: تا پایان ماه مبارک رمضان
جهت دریافت جزء عبارت "یاعلی" را به آیدی زیر ارسال فرمایید.
@moterabi_shohada
🍃🔹مصطفی از هیچکس حساب نمیبرد،
برای هیچکس تره هم خورد نمیکرد، غیر از خدا.
همه چیز برایش با #ملاک_خدا بود.
🔹به نقل از همکار شهید
🔹مستند لبه روشنایی ۲
🔹ملاکمان برای انجام اعمالمان چیست؟
@mostafaahmadiroshan
#تربیتی
🔹دبیرستان ابن سینای همدان درس می خواند. ابن سینا حرف اول را در استان می زد.
دوستان دبیرستانی اش اغلب دوستان جلسات قرآنی هم بودند. تعدادی از مصطفی بزرگتر، تعدادی همسن. سه نفرشان رفاقت ویژه با مصطفی داشتند.
یک شب که دیر آمد، به پدرش گفتم. رفت سرکشی کرد، آمد گفت:« نگران نباش. با بچه های خیلی خوب مسجده.»
🔹آن موقع مصطفی کلاس اول دبیرستان بود. با دوستانش هیئت می رفتند، مراسم شب احیا می رفتند و و حتما در مسجدِ به خصوصی نماز می خواندند.
سال کنکور، بیشترین تلاشمان در ماه مبارک رمضان بود. دیگر منزل نمی رفتیم.اول صبح تا نزدیک افطار با هم بودیم. ماه رمضان خیلی به ما فشار آمد. بعد هم خدا کمک کرد مصطفی تهران قبول شد و من همدان.
@mostafaahmadiroshan