eitaa logo
طب السلام
10.5هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
52 فایل
مصطفی جهانی راد مدیر اندیشکده و مرکز مطالعات سلام سالم‌بودن خیلی راحته 😍 بیا بهت یاد بدم 🤩 چطور سالم باشی 🥰 و خودت حال خودتو خوب کنی 😇 تبلیغ و تبادل: @YAAS_1818 فروشگاهمون : https://eitaa.com/aaminshop ادمین فروش : @AminOnlineShop1
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🌸🍃🍃 🔆تاثير معنويت ، پيش بينى آزادى در آن زمانى كه امام حسن عسكرى صلوات اللّه عليه در زندان معتصم عبّاسى قرار داشت ، مأمورين زندان ، انواع و اقسام شكنجه هاى جسمى و روحى را براى حضرت اجرا مى كردند. روزى عدّه اى از جاسوس ها و مأمورين حكومتى ، وارد بر زندانبانِ امام حسن عسكرى عليه السلام شدند و گفتند: تا مى توانى بر او سخت گيرى كن و او را تحت فشارهاى گوناگون قرار بده . زندانبان - كه شخصى به نام صالح بن وصيف بود - گفت : نمى دانم چگونه و با چه وسيله اى او را تحت شكنجه و فشار قرار بدهم ! همين دو سه روز قبل ، دو نفر از افراد فاسد و شرور را - جهت شكنجه و آزار او - به زندان فرستادم . وليكن هر دو نفرشان دگرگون شدند و اهل نماز و روزه و عبادت قرار گرفتند، آن هم با حالتى عجيب و حيرت انگيز، وقتى آن دو نفر را احضار كردم و به آن ها گفتم : شما دو نفر نتوانستيد آن مرد را تحت فشار قرار دهيد و او را منحرف كنيد؟ گفتند: تو فكر مى كنى كه او يك مرد عادى است ؟ او به طور دائم روزه مى گيرد و نماز به جا مى آورد و تمام شب مشغول عبادت و مناجات مى باشد و حاضر نيست ، سخنى به جز ذكر خدا بگويد، هنگامى كه نزد او مى رفتيم تمام بدن ما به لرزه مى افتاد و حالات او، ما را نيز دگرگون كرد. وقتى مأمورين حكومت ، اين مطالب را از زندانبانِ امام حسن عسكرى عليه السلام شنيدند با سرافكندگى خاموش شدند و برگشتند.(1) 💥💥همچنين مرحوم كلينى ، طبرسى ، ابن حمزه طوسى و... به نقل از ابوهاشم جعفرى حكايت كند: در آن زمانى كه در زندان بودم ، چون مرا با زنجير بسته بودند، بى طاقت شدم و ناراحتى خود را در ضمن نامه اى به امام حسن عسكرى عليه السلام نوشته و برايش ارسال نمودم . امام عليه السلام در جواب فرمود: همين امروز آزاد خواهى شد و نماز ظهر را در منزل خود به جا مى آورى ، لحظاتى بعد از آن مأموری آمد و مرا آزاد كرد. و چون در فشار زندگى قرار داشتم خواستم قبل از آزادى خود، نامه اى ديگر براى حضرت بفرستم و تقاضاى مقدارى پول كنم ، وليكن شرم و حيا مانع شد و تقاضاى خود را ننوشتم . همين كه به منزل رسيدم و طبق پيش بينى حضرت ، نماز ظهر را در منزل خواندم ، شخصى مقدار صد دينار آورد و اظهار داشت : اين مقدار را حضرت ابومحمّد، امام حسن عسكرى عليه السلام به همراه نامه اى فرستاده است . نامه را گرفتم و گشودم ، در آن مرقوم فرموده بود: شرم و حيا را كنار بگذار و هر موقع نياز پيدا كردى ، درخواست كن كه آنچه دوست داشته باشى به آن خواهى رسيد. و مرحوم طبرسى افزوده است كه در سال 258 به همراه عدّه اى از سادات و نيز امام حسن عسكرى صلوات اللّه عليه در زندان معتزّ - خليفه عبّاسى - بوده اند.2 1- إعلام الورى طبرسى : ج 2، ص 150، بحارالا نوار: ج 50، ص 308، ح 6. 2- إعلام الورى طبرسى : ج 2، ص 140، اصول كافى : ج 1، ص 508، ح 10، الثّاقب فى المناقب : ص 566، ح 505 و ص 576، ح 525، بحارالا نوار: ج ، 50، ص 311، ح10 ┏━━━🍃🍃🌸‌🍃🍃🍃‌━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9 ┗━━━🍃🍃‌🌸‌🍃🍃🍃━━━┛
🔆پابرهنه در ميان آتش !  ✍️مأمون رقى نقل مى كند: روزى خدمت امام صادق عليه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام كرده ، نشست . آن گاه عرض كرد: - يابن رسول الله ، امامت حق شماست زيرا شما خانواده رأفت و رحمتيد، از چه رو براى گرفتن حق قيام نمى كنيد، در حالى كه يكصدهزار تن از پيروانتان با شمشيرهاى بران حاضرند در كنار شما با دشمنان بجنگند! امام فرمود: - اى خراسانى ! بنشين تا حقيقت بر تو آشكار شود. به كنيزى دستور دادند، تنور را آتش كند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طورى كه شعله هاى آن ، قسمت بالاى تنور را سفيد كرد. به سهل فرمود: - اى خراسانى ! برخيز و در ميان اين تنور بنشين ! خراسانى شروع به عذر خواهى كرد و گفت : - يابن رسول الله ! مرا به آتش نسوزان و از اين حقير بگذر! امام فرمود: - ناراحت نباش ! تو را بخشيدم . در همين هنگام ، هارون مكى ، در حالى كه نعلين خود را به دست گرفته بود، با پاى برهنه وارد شد و سلام كرد. امام پاسخ سلام او را داد و فرمود: - نعلين را بيانداز و در تنور بنشين ! هارون نعلينش را انداخت و بى درنگ داخل تنور شد! امام با خراسانى شروع به صحبت كرد و از اوضاع بازار و خصوصيات خراسان چنان سخن مى گفت كه گويا سال هاى دراز در آنجا بوده اند. سپس از سهل خواستند تا ببيند وضع تنور چگونه است . سهل مى گويد، بر سر تنور كه رسيدم ، ديدم هارون در ميان خرمن آتش دو زانو نشسته است . همين كه مرا ديد، از تنور بيرون آمد و به ما سلام كرد. امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر از اينان پيدا مى شود؟ عرض كرد: - به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود. آن جناب نيز فرمودند: آرى ! به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود. اگر پنج نفر همدست و همداستان اين مرد يافت مى شد، ما قيام مى كرديم . کمی تفکر🤔🥺 📚بحارالانوار، ج 47، ص 123 @mostafajahanirad
🔅داستان_آموزنده 🔆پيك ناپيدا دلسوخته‏اى هر شب خدا را مى‏خواند و ذكر ((الله )) از دهان او نمى‏افتاد. در همه حال لفظ ((الله )) بر زبان داشت و يك دم از اين ذكر، نمى‏آسود. شبى شيطان به سراغش آمد و گفت: اين همه الله را لبيك كو؟ چگونه او را اين همه مى‏خوانى و هيچ پاسخ نمى‏شنوى؟ اگر در اين ذكر، سودى بود، بايد ندايى مى‏شنيدى و لبيكى مى‏آمد. مرد، شكسته دل شد و به خواب رفت . در خواب حضرت خضر را ديد كه به او مى‏گويد: چه شد كه از ذكر بازماندى؟ گفت: همه عمر او را خواندم، هيچ پاسخ نشنيدم. اگر بر در كسى چند بار بكوبند، پاسخى شنوند . من سال‏ها است كه الله مى‏گويم و لبيك نمى‏شنوم. ترسم كه مرا از خود رانده باشد و سزاوار لبيك نباشم . خضر گفت: هرگاه كه او را خواندى، او تو را پاسخ گفته است . گفت: چگونه؟ گفت: همين كه او را مى‏خوانى، او تو را حال و توفيق داده است كه باز بيايى و الله بگويى . آن الله گفتن‏هاى تو، لبيك‏هاى خدا است . اگر رد باب بودى، آن توفيق نمى‏يافتى كه باز آيى و باز او را بخوانى . بدان كه اگر در دل تو سوز و دردى است، آن سوز و گدازها، همان فرستادگان خدا هستند كه از جانب خدا تو را پاسخ مى‏گويند و به درگاه او مى‏كشانند. گفت آن الله تو لبيك ماست - - آن نياز و درد و سوزت پيك ماست‏ ترس و عشق تو كمند لطف ماست - - زير هر يا رب تو لبيك هاست 👌اگر ديدى كه جاهلى و غافلى، خدا را نمى‏خواند، بدان كه خدا بر دهان و دل او قفل زده است، و اگر اهل دلى پيوسته خدا را خواند، آن از توفيق و اراده حق است كه خواسته است بنده‏اش به درگاه آيد و نالد. پس اگر چون گذشته ذكر بر لب داشتى، بدان كه او تو را بدين كار گمارده است و اگر به ذكر و مناجات، رغبت نداشتى، پس همو تو را اجازت نفرموده است . 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🔆پرهيز از همنشينى با پنج نفر امام صادق (ع ) فرمود: پدرم از پدرش امام سجاد (ع ) نقل كرد كه فرمود: اى فرزندم متوجه باش كه با پنج شخص ، همنشينى نكنى و با آنها گفتگو و رفاقت در راهى ننمائى ، پرسيدم پدر جان آنها كيانند؟ فرمود: 1- زنهار كه با دروغگو همنشين مشو، زيرا او مثل سرابى است كه دور را نزديك و نزديك را در نظرت دور، جلوه مى دهد. 2- برحذر باش كه با فاسق و گنهكار همنشين شوى ، زيرا او تو را به يك لقمه يا كمتر مى فروشد. 3- و بپرهيز از همنشينى با بخيل ، زيرا او مال خود را در سخت ترين نيازهايت از تو دريغ دارد. 4- و حتماً با احمق (كم عقل ) همنشين مباش ، زيرا او مى خواهد به تو سود رساند، ولى (بر اثر حماقت ) به تو زيان مى رساند. 5- و مبادا با آن كس كه قطع رحم كند، رفاقت كنى كه من او را در سه مورد از قرآن ، ملعون يافتم . الف : در سوره محمد آيه 22 و 23 مى خوانيم : فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعوا ارحامكم - اولئك الذين لعنهم اللّه فاصمهم واعمى ابصارهم . ترجمه : اما اگر روى گردان شويد آيا جز اين انتظار مى رود كه در زمين فساد كنيد و قطع رحم نمائيد - آنها كسانى هستند كه خداوند آنها را از رحمتشان دور ساخته ، پس گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور ساخته است . ب : در سوره رعد آيه 25 مى خوانيم : والذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امراللّه به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك لهم اللعنة ولهم سوء الدار. ترجمه : و آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند و پيوندهائى را كه خداوند به آن امر كرده است ، قطع مى كنند و در روى زمين فساد مى نمايند براى آنها لعنت ، و بدى مجازات در سراى آخرت است . ج : و در سوره بقره (آيه 27) مى خوانيم : الذين ينقضون عهداللّه من بعد ميثاقه و يقطعون ما امراللّه به ان يوصل و يفسدون فى الارض اولئك هم الخاسرون . يعنى : (فاسقان آنها هستند كه ) پيمان خدا را پس از آنكه محكم ساختند مى شكنند و پيوندهائى را كه خدا دستور داده برقرار سازند، قطع مى نمايند و در جهان ، فساد مى كنند، اينها زيانكارانند. 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🔆پاسخ امام زمان (عج ) به نامه اسحاق   *اسحاق بن يعقوب نامه اى به ولى عصر امام زمان (عج ) نوشت و در آن مطالبى را از حضرت سؤال نمود. امام زمان (عج ) در پاسخ نامه وى مرقوم فرمود: اما ظهور فرجم بسته به اراده خدا است . كسانى كه براى ظهور وقت تعين مى كنند دروغگو هستند. در پيشامدها كه به شما رخ مى دهد - براى دانستن حكم - آنها به راويان حديث ما (مراجع تقليد) رجوع كنيد، زيرا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنها مى باشم . اما كسانى كه اموال ما (وجوهات ) در اختيار آنها است ، هر كس ولو مختصرى از آن را حلال بداند و بخورد، آتش خورده است . و خمس بر شيعيان ما تا ظهور مباح شده و حلال است  تا اولادشان پاك باشد. و علت غيبت مرا صلاح نيست بدانيد. خداوند مى فرمايد: (يا ايها الذين آمنو لا تسئلوا عن اشياء ان تبدلكم تسؤ كم ): اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از چيزهايى كه اگر به شما آشكار شود ناراحت مى شويد، نپرسيد. هر كدام از پدران من ، بيعت يكى از طاغوتيان به گردن آنها بود ولى من زمانى ظهور مى كنم كه بيعت هيچ كس از طاغوتيان زمان ، به گردن من نخواهد بود. اما كيفيت بهره مندى مردم از من در زمان غيبتم ، مانند بهره مندى از خورشيد پنهان در پشت ابر است و من امان براى ساكنين زمين هستم . ✨رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم):«مَن ماتَ وَ هُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً؛کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است».(میزان الحکمه، جلدیک) 📚 *بحار : ج 78، ص 53، در ج 53 مفصل تر آمده است https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🔆 امام زمان (عج ) نورى بر دوش پدر ✌️ احمد بن اسحاق (وكيل امام حسن عسكرى در قم ) مى گويد: محضر امام حسن عسكرى عليه السلام رسيدم و مى خواستم درباره جانشين آن حضرت سؤال كنم . امام عليه السلام پيش از آن كه من سؤال كنم ، فرمود: اى احمد! خداوند متعال از لحظه اى كه آدم را آفريده تا روز قيامت ، زمين را از حجت خود خالى نگذاشته و نخواهد گذاشت و به ميمنت حجت الهى از اهل زمين گرفتاريها بر طرف مى شود، باران مى بارد و زمين بركاتش را خارج مى كند. عرض كردم : پسر پيامبر خدا! و جانشين پس از شما كيست ؟ حضرت با شتاب برخاست و به درون خانه رفت و بازگشت ، در حالى كه پسر بچه سه ساله اى را كه چهره اى همانند ماه شب چهارده داشت بر دوش ‍ گرفته بود. آنگاه فرمود: اى احمد بن اسحاق ! اگر نزد خداى متعال و حجت هاى او گرامى نبودى ، اين پسرم را به تو نشان نمى دادم ، همين پسرم همنام رسول خدا و هم كنیه اوست . او كسى است كه زمين را پر از عدل و داد مى كند، همچنان كه پر ظلم و جور شده باشد. اى اسحاق ! مثل او در ميان امت من ، مثل خضر و ذوالقرنين است . به خدا سوگند او غايب مى شود، كه در زمان غيبت او كسى از هلاكت نجات نمى يابد مگر اينكه خداوند او را در عقيده به امامتش ثابت نگه دارد و موفق بدارد كه براى ظهور او دعا كند. عرض كردم : سرور من ! آيا نشانه اى در اين بچه هست كه قلب من به امامت او اطمينان بيشترى پيدا كند و بدانم كه او همان قائم بحق است ؟ در اين وقت ناگاه آن پسر بچه به سخن آمد و با زبان فصيح عربى فرمود: انا بقية الله ... من آخرين سفير الهى در روى زمين و انتقام گيرنده از دشمنان خدا هستم . سپس فرمود: اى احمد بن اسحاق ! اكنون كه با چشم خود، حجت حق را ديدى ، در جستجوى نشانه ديگرى مباش ! احمد بن اسحق مى گويد: شاد و خرم از محضر امام عسكرى عليه السلام اجازه گرفته ، بيرون آمدم . فرداى آن روز به خدمت امام عسكرى عليه السلام رسيدم ، عرض ‍ كردم : اى پسر رسول خدا! از عنايتى كه ديروز درباره من فرموديد (فرزند عزيزت را به من نشان داديد) بسيار شادمان شدم ، ولى نفرموديد علامتى از خضر و ذوالقرنين در اوست ، چه مى باشد؟ حضرت فرمود: منظورم غيبت طولانى اوست . . 📚منبع؛ 1-ب : ج 52 ص 25. 2- ب : ج 52 ص 25. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🔆شرايط مهمانى   شخصى اميرالمؤمنين عليه السلام را به مهمانى دعوت كرد. حضرت فرمود: دعوت تو را مى پذيرم اما به سه شرط عرض كرد: آن سه شرط چيست ؟ فرمود: 🌱1. خارج از منزل چيزى برايم نياورى ! 🌱2. چيزى كه در منزل هست از من مضايقه نكنى (هر چه هست از آن پذيرايى كن ). 🌱3. خانواده ات را هم به زحمت ميانداز! ميزبان شرايط را قبول كرد و حضرت نيز دعوت او را پذيرفت . در اسلام مهمانى هاى تحميلى و تجملاتى درست نيست ✌️ 📚بهار : ج 75، ص 455. https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🦋بهترین الگو براى بانوان🤌 عبداللّه بن عباس و دیگر راویان حکایت کنند: هنگامى که زمان رحلت یگانه دخت نبوّت ، همسر ولایت حضرت فاطمه زهراء علیها السلام نزدیک شد، اءسماء بنت عمیس را طلب کرد. و چون اسماء نزد ایشان حضور یافت ، به او فرمود: اى اسماء! وقت جدائى و فراق من فرا رسیده است ، مى خواهم بعد از آن که فوت نمودم ، جسد مرا به وسیله اى بپوشانى ، تا آن که هنگام تشییع جنازه ام و حجم بدنم مورد دید افراد نامحرم قرار نگیرد. اسماء با شنیدن این کلمات بسیار اندوهگین و محزون گردید. و چون حضرت زهراء مرضیّه علیها السلام ، بر خواسته و پیشنهاد خود اصرار ورزید، اسماء اظهار داشت : اى حبیبه خدا! من در حبشه ، تخت هائى را دیده ام که مخصوص حمل و تشییع جنازه زن درست مى کرده اند. حضرت زهراء علیها السلام با شنیدن آن خوشحال شد و تقاضا نمود که تابوتى همانند آن را برایش تهیّه نمایند. وقتى اسماء آن تابوت را تهیّه کرد و نزد ایشان آورد، حضرت آن را مشاهده نمود و فرمود: شما با این تابوت ، جسد مرا از دید افراد و نامحرمان مستور و پنهان خواهید داشت ، خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند. نگاه سرد مردم بود و آتش / صدا بین صدا گم بود و آتش بجای تسلیت با دسته ی گل / هجوم قوم هیضم بود و آتش . . . 🖤مادرجان چادر خاکی ات را بتکان روزیمان را برسان 😭🤲 خدایا گره بزن 💚قلب مارا به چادرخاکی مادر سادات 🕊🤲 https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
✨زائر امام حسين عليه السلام🦋   🌱احمد پسر داود مى گويد: همسايه اى داشتم ، به نام على پسر محمد، نقل كرد: ماهى يك مرتبه از كوفه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام مى رفتم ، چون پير شدم و جسمم ناتوان شد، نتوانستم به زيارت امام بروم . يك بار پاى پياده به راه افتادم ، پس از چند روز به زيارت قبر مطهر امام مشرف شدم و سلام كردم و دو ركعت نماز زيارت خواندم و خوابيدم . در عالم رؤ يا ديدم امام حسين عليه السلام از قبر بيرون آمد و فرمود: اى على ! چرا در حق من جفا كردى ؟ در صورتى كه تو به من مهربان بودى ؟ عرض كردم : سرورم ! جسمم ضعيف شده و پاهايم توان راه رفتن ندارد و احساس مى كنم عمرم به پايان رسيده است و اكنون كه آمده ام چند روز در راه بودم و با سختى بسيار به زيارتت مشرف شدم ، دوست دارم روايتى را كه نقل كرده اند از خود شما بشنوم . حضرت فرمود: بگو كدام است ؟ عرض كردم : روايت كرده اند؛ كه فرموده ايد: هر كس در حال حياتش مرا زيارت كند، من او را پس از وفاتش زيارت خواهم كرد؟ امام عليه السلام فرمود: بلى من گفته ام . (افزون بر اين ) هرگاه ببينم زوار من گرفتار آتش جهنم است ، او را از آتش جهنم بيرون مى آورم . 📚بحار: ج 101، ص 16. "اللهم الرزقنا زیارت امام حسین علیه السلام🤲 " https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🕊چند روز بعد از واقعه‌ی کربلا، کاروان‌هایی که از اون طرف رد می‌شدن، خبر این اتفاق رو به شهر مدینه رسوندن؛ شهری که امام حسین و حضرت عباس و برادرهاشون در اون‌جا زندگی می‌کردن. خانم ام‌البنین(سلام الله علیها) وقتی شنیدن که یه کاروان داره می‌رسه و خبرهایی از کاروان امام حسین داره، فوری خودشو رسوند به اون کاروان. از اون‌ها خبر حسین‌بن‌علی رو گرفت. اون‌ها گفتن: «خانم متاسفانه پسرت جعفر شهید شد.» حضرت ام‌البنین گفت: «بگو حسین چه شد؟» اون‌ها بی‌توجه به حرف خانم، گفتن: آخه پسرت عثمان هم شهید شد! حضرت باز تکرار کرد که چه اتفاقی برای حسین افتاده. اون کاروان، ولی شهید شدن پسرش عثمان رو به او خبر دادند. حضرت ام‌البنین که انگار متوجه شهادت پسرانش نشده باشه، باز هم جمله قبلی‌اش رو تکرار کرد. کاروانیان خبر شهادت قمر بنی‌هاشم، حضرت ابالفضل، پسر بزرگ ام‌البنین رو به او دادند، ولی ایشان باز هم خم به ابرو نیاورد و باز نگرانی‌اش در مورد امام حسین رو ابراز کرد. و در نهایت کاروانیان به او گفتن: حسین هم مانند بقیه یارانش شهید شد. آن زمان بود که ام‌البنین نشست و شروع به گریه کرد، نه برای پسرش، بله برای پسر حضرت فاطمه(سلام الله علیها)🦋 🥀 @mostafajahanirad
✨ بشارت خداوند به وجود حضرت فاطمه (س)  در معراج😍 پیش از تولد حضرت فاطمه (س) ، خداوند در معراج بشارت تولد ایشان را به نبی خاتم داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ...»؛ ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه دختر خویلد به تو بشارت می‌دهد.💫 ⭐️بشارت پیامبر (ص) به وجود مقدس حضرت فاطمه (س) ، آن هم در معراج، خود به تنهایی گویای اهمیت موضوع تولّد ایشان است و می‌توان به جرئت گفت: این مسئله، یکی از مسائل حیاتی دنیای اسلام و مسلمانان می‌باشد که می‌بایست از طرف خداوند در آن موقعیت به پیامبر (ص) نوید داده شود. نکتة دیگر در این حدیث این است که خداوند نام مبارک «فاطمه» را نیز پیش از ولادت برای او تعیین کرده است. در مورد نام «فاطمه» وجه تسمیه‌های مختلفی بیان شده؛ از جمله رسول خدا (ص) فرمود: «لِاَنّها فُطِمَتْ هِیَ وَ شیعتُها و ذُرّیتُها مِنَ النّار» ؛ زیرا فاطمه، شیعیان و ذُرّیه‌اش را از آتش باز داشته و برکنار شده‌اند.🕊 📚منابع ; فرات کوفی، 1410ق، ص211/ مجلسی، 1404ق، ج8، ص151 طبری، 1383ق، ص149 و ص60/ اربلی، 1381ق، ج1، ص464 @mostafajahanirad
🕊درس محكم كارى✌️ وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله پيكر فرزندش ، ابراهيم ، را به خاك سپرد چشمانش پر از اشك شد و فرمود: دل غمگين است و چشم اشك مى ريزد، ولى سخنى كه سبب خشم خدا شود نمى گويم . آنگاه فرمود: ابراهيم ! ما، در مرگ تو غمگينيم . سپس حضرت گوشه قبر را ديد كه به طور كامل درست نشده ، با دست مباركش آن را صاف كرد، پس از آن فرمود: هرگاه يكى از شما كارى را انجام داد، حتما آن را محكم و استوار انجام دهد. 📚بحار: ج 22، ص 157. 🦋کار نیکو کردن از پر کردن است🤝😍 https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🦋ماه رجب و فضایل آن✨ 💟فضیلت عجیب روزه ماه مبارک رجب . 🕊از ثوبان غلام پیامبر(صلوات الله علیه و آله ) نقل شده که گفت : ما جمعی در خدمت پیامبر(صلوات الله علیه و آله) بجایی می رفتیم عبورمان به گورستانی افتاد، حضرت اندکی در میان قبرها بایستاد و سپس به راه افتاد. من عرض کردم توقف شما در قبرستان به چه خاطر بود؟ حضرت سخت گریه کرد و ما نیز محزون و گریه کردیم، سپس فرمود: ای ثوبان اینان در قبرهایشان معذّبند آنچنان که من ناله آنها را شنیدم و دلم به حالشان به رحم آمد و از خدا خواستم عذابشان را تخفیف دهد و خداوند اجابت فرمود و اگر اینها در ماه رجب روزه گرفته بودند، در قبرهایشان عذاب نمی شدند. عرض کردم: یا رسول اللّه روزه و عبادت در ماه رجب از عذاب قبر ایمنی می دهد؟ فرمود: آری سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد هر مرد و زن مسلمانی که یک روز از رجب را روزه بدارد و یک شب آن را به عبادت برخیزد و جز رضای خدا نظری نداشته باشد عبادت هزار سال در نامه عملش ثبت گردد که روزهایش را روزه و شبهایش را به عبادت گذرانده باشد و... 📚بحارالانوار، ج 49، ص 39. https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🦋تقديرى از يك عالم ربانى توسط امام جواد علیه السلام☺️ يكى از شخصيت هاى مورد پسند امام جواد عليه السلام على بن مهزيار اهوازى است . حسن پسر شمون مى گويد: نامه اى را كه امام جواد عليه السلام با دست خط خود به على بن مهزيار نوشته بود خواندم ، چنين بود: به نام خداوند بخشنده و مهربان . اى على بن مهزيار! خداوند بهترين پاداش را به تو عنايت كند! منزلت را در بهشت قرار دهد، تو را در دنيا و آخرت خوار نكند و با ما محشور گرداند! اى على ! تو را در خيرخواهى ، مسلمانى ، فرمان بردارى از خداوند، احترام به ديگران ، انجام وظايف دينى ، آزمايش كردم ، و تو را پسنديدم . اگر بگويم مانند تو را نديده ام حتما راست گفته ام . خداوند جايگاه تو را در بهشت برين قرار دهد. اى على ! در سرما و گرما، در شب و روز، خدمت تو براى ما مخفى نيست . از خداوند مسئلت دارم روز رستاخيز تو را آن چنان مشمول رحمت خود قرار دهد كه مورد غبطه باشى ! خداوند دعا را مستجاب مى كند. 📚بحار: ج 50، ص 105. https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
✨شخصيّتى غريب در دنيا✨ محدّثين و مورّخين روايت كرده اند: هرگاه دردها و غم هاى جامعه براى مولاى متّقيان ، اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام غير قابل تحمّل مى گشت ؛ و مى خواست درد دل خود را بيان نمايد با خود زمزمه و درد دل مى نمود. و آن حضرت معمولا به تنهائى از شهر كوفه خارج مى شد و حوالى بيابان غَرىّ نجف اشرف گوشه اى را بر مى گزيد؛ و روى خاك ها مى نشست و دردهاى درونى خود را با آن فضاى ملكوتى بازگو مى نمود. در يكى از روزهائى كه حضرت به همين منظور رفته بود، ناگهان شخصى را مشاهده كرد كه بر اشترى سوار و جنازه اى را جلوى خود قرار داده است و به سمت آن حضرت در حركت مى باشد. همين كه آن شخص شتر سوار نزديك حضرت امير عليه السلام رسيد، سلام كرد و حضرت جواب سلام او را داد و سؤال نمود: از كجا آمده اى ؟ پاسخ داد: از يمن آمده ام . امام عليه السلام فرمود: اين جنازه اى كه همراه دارى كيست ؟ و براى چه آن را به اين ديار آورده اى ؟ در پاسخ گفت : اين جنازه پدرم مى باشد، او را از ديار خود به اين جا آورده ام تا در اين مكان دفن نمايم ، امام علىّ عليه السلام اظهار نمود: چرا او را در سرزمين خودتان دفن نكرده اى ؟ در پاسخ اظهار داشت : چون پدرم قبل از مرگ خود وصيّت كرده است كه او را براى دفن به اين جا بياوريم ؛ همچنين پدرم گفته بود: در اين سرزمين مردى دفن خواهد شد كه در روز قيامت جمعيّتى را به تعداد طايفه ربيعه و مُضر يعنى ؛ تعداد بى شمارى را شفاعت نموده و از عذاب جهنّم نجات مى دهد؛ و ايشان را اهل بهشت مى گرداند و شفاعتش در پيشگاه خداوند پذيرفته است . حضرت اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام سؤ ال نمود: آيا آن مرد را مى شناسى ؟ آن شخص گفت : نه ، او را نمى شناسم . فرمود: به خداوندى خدا! من همان شخص هستم . و امام عليه السلام اين سخن را سه بار تكرار نمود و سپس جنازه را به كمك يكديگر در آن سرزمين دفن كردند.   📚ارشاد القلوب ديلمى : ص 440، بحارالا نوار: ج 82، ص 68، ح 5، مستدرك الوسائل : ج 2، ص 311، ح 2. https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
مرحوم قطب الدّين راوندى و ديگر بزرگان به نقل از عيسى شَلمقانى آورده اند: روزى بر محضر مبارك امام صادق عليه السلام وارد شدم و تصميم داشتم كه درباره شخصى به نام ابوالخطّاب سؤال كنم . همين كه داخل منزل حضرت رفتم و سلام كردم ، امام عليه السلام فرمود: اى عيسى ! چرا نزد فرزندم موسى - كاظم عليه السلام - نمى روى ، تا آنچه كه مى خواهى از او سؤ ال كنى ؟! من ديگر سخنى نگفتم و براى يافتن حضرت موسى كاظم عليه السلام روانه گشتم ؛ و سرانجام او را در مكتب خانه يافتم ، كه نشسته بود و مدادى در دست داشت . چون چشم آن كودك معصوم بر من افتاد، اظهار داشت : اى عيسى ! خداوند متعال در روز ازل از تمامى پيغمبران و خلايق ، بر نبوّت محمّد بن عبداللّه صلى الله عليه و آله ؛ و نيز خلافت و جانشينى اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام عهد و ميثاق گرفته است ؛ و همگان نسبت به آن وفادار و ثابت هستند. وليكن عدّه اى از افراد، ايمانشان حقيقت و واقعيّت ندارد، بلكه ايمان آن ها عاريه و ظاهرى است ، كه ابوالخطّاب نيز از جمله همين افراد مى باشد. عيسى شلمقانى گويد: چون از آن كودك ، چنين سخنى عظيم را شنيدم ، خصوصاً كه از نيّت و قصد درونى من آگاه بود، بسيار خوشحال شدم ؛ و آن حضرت را در آغوش گرفته و پيشانى او را بوسيدم و اظهار داشتم : ذرّيه رسول اللّه صلوات اللّه عليهم ، بعضى از بعضى ارث مى برند و همگان يكى مى باشند. و پس از آن ، نزد امام صادق عليه السلام بازگشتم و جريان را برايش بازگو كردم ؛ و افزودم بر اين كه همانا او حجّت خدا و خليفه بر حقّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله است . سپس امام صادق عليه السلام فرمود: چنانچه هر مطلب و سؤالى كه داشتى ، از اين فرزندم - كه او را مشاهده نمودی بپرس 📚 الخرايج والجرايح : ج 2، ص 653، ح 2، بحارالا نوار: ج 48، ص 58، ح 68. (ع) https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
✨امام سجاد علیه السلام: رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ الْعَبَّاسَ‏ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَی وَ فَدَی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّی قُطِعَتْ یَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِهِمَا جَنَاحَیْنِ یَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِکَةِ فِی الْجَنَّةِ کَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ🕊 ✨ حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السّلام فرمود: خدا حضرت عباس  را رحمت کند! حقا که امام حسین را بر خویشتن مقدم داشت و جان خود را فدای آن حضرت نمود تا اینکه دستهای مبارکش قطع شد. خدای مهربان در عوض دستهای عباس‏ علیه السّلام دو بال‏ به وی عطا کرد تا بوسیله آنها در بهشت با ملائکه پرواز نماید. کما اینکه این نعمت را نیز به جعفر بن ابی طالب عطا کرد. عبّاس را نزد خداوند منزلتی‏ است ‏که در روز قیامت همه‏ شهیدان بر آن رشک‏ می ‏برند. 📚امالی صدوق، صفحه46 بحارالانوار ،ج22، ص27 @mostafajahanirad
🦋ارزش پیوند با خویشان☺️ ✨پیامبراکرم(ص) فرمود: کسى که با جان و مال در راه صله رحم‏اقدام مى‏کند، خداوند متعال اجر صد شهید در نامه اعمالش‏مى‏نویسد. و در برابر هر قدمى که در این راه بر مى‏دارد، چهل‏هزار حسنه برایش ثبت مى‏کند و چهل هزار گناه از او محومى‏گرداند و او را چهل هزار درجه بالا برد; و مانند این است که‏صد سال با صبر و استقامت‏خداى را بندگى کرده است. ✨پیامبراکرم(ص) فرمود: ثواب صدقه ده برابر است. و قرض هجده برابر وارتباط با برادران دینى بیست‏برابر و پیوند با خویشان بیست وچهار برابر. 📚وسائل الشیعه، ج 6، ص 286، صلة الرحم و قطیعتها، سید حسن طاهرى خرم آبادى، ص 79. 📚 وسائل الشیعه، ج 11، ص 546. https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
امام باقر (ع): دوستی و محبت اهلبیت 🕊 ✨حكيم بن عتيبه گفت: خدمت حضرت باقر (عليه السلام) بودم، خانه پر از جمعيت بود در اين هنگام پيرمردى كه تكيه بر عصاى آهنين خود داشت وارد شد بر در خانه ايستاده، گفت: السلام عليك يابن رسول الله و رحمة الله و بركاته و سكوت كرد. ✨ حضرت باقر (عليه السلام) فرمود: عليك السلام و رحمة الله و بركاته . پيرمرد رو به طرف حضار مجلس نموده بر همه سلام كرد و آنها جواب سلامش را دادند آنگاه متوجه حضرت شده و عرض كرد يابن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) مرا به نزديك خود جاى ده. ✨فوالله انى لاحبكم و احب من يحبكم و والله ما احبكم و لا احب من يحبكم لطمع فى دنيا والله انى لا بغض عدوكم و ابرء منه والله ما ابغضه و ابرء منه لوتر، كان بينى و بينه والله انى لاحل حلالكم و احرم حرامكم و انتظر امركم فهل تر جولى جعلنى الله فداك✨ ✨به خدا سوگند شما را دوست دارم و دوستان شما را نيز دوست دارم ، اين علاقه و محبت من نسبت به شما و دوستانتان نه براى طمع در دنيا است. به خدا قسم دشمنان شما را دشمن دارم و از آنها بيزارم. اين دشمنى و بيزارى كه نسبت به آنها ابراز مى كنم خداى را شاهد مى گيريم كه نه به واسطه كينه و خصومتى است كه بين من و آنها باشد. آنچه شما حلال بدانيد حلال مى دانم و آنچه حرام بدانيد حرام مى دانم و انتظار فرج شما خانواده را مى كشم يابن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) فدايت شوم با اين خصوصيت آيا اميد نجاتى برايم هست؟! ✨حضرت باقر (عليه السلام ) فرمود: جلو بيا؛ او را پيش خواند تا در پهلوى خود نشانيد. آنگاه فرمود: پيرمرد. ✨شخصى خدمت پدرم على بن الحسين (عليه السلام ) رسيد همين سوالى كه تو كردى از ايشان نمود. پدرم در جوابش فرمود: اگر از دنيا بروى وارد بر پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و على و امام حسن و امام حسين و على بن الحسين (عليهم السلام) مى شوى ، قلبت خنك خواهد شد و دلت از التهاب مى افتد شاد خواهى شد و چشمهايت روشن مى گردد، با كرام الكاتبين به خوبى و خوشى روبرو خواهى شد آنگاه كه جانت به اينجا برسد (در اين هنگام با دست اشاره به گلوى خود نمود) در زندگى نيز چيزهائى خواهى ديد كه باعث روشنى چشمت هست و با ما در مقامى بلند و ارجمند خواهى بود. پيرمرد از شنيدن اين مقامات چنان غرق در شادى شد كه خواست براى مرتبه دوم عين جملات را از زبان امام (عليه السلام) شنيده باشد، از اين رو عرض كرد يابن رسول الله چه فرموديد؟! ✨حضرت باقر (عليه السلام) سخنان خود را تكرار كرد. پيرمرد عرض كرد اگر من بميرم بر پيغمبر و على و حسن و حسين و على بن الحسين (عليهم السلام) وارد مى شوم. چشمم روشن و دلم شاد و قلبم خنك مى شود و كرام الكاتبين را با شادى و خوشى ملاقات مى كنم وقتى جانم به گلويم برسد. اگر زنده بمانم خدا چشمم را روشن مى نمايد و با شما در درجه اى بلند خواهم بود؟! ✨در اين هنگام پيرمرد را چنان گريه اى گرفت كه مانند ژاله اشك مى ريخت و با صداى بلند هاى هاى گريه مى كرد. آنقدر گريه كرد كه بر زمين افتاد. قطرات پياپى اشك و ناله هاى جانگداز كه حاكى از قلب پر محبت و ولاى پيرمرد بود چنان اطرافيان را تحت تاثير قرار داد كه همه با صداى بلند شروع به گريه كردند. حضرت باقر (عليه السلام) رو به طرف پيرمرد نموده با دست مبارك قطرات اشك را از مژگانش مى گرفت و مى پاشيد. ✨پيرمرد سربلند نموده و عرض كرد يابن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست مباركت را به من بده . حضرت دست خود را به طرفش دراز كرد. پيرمرد گرفته شروع به بوسيدن كرد و بر چشمهاى خود گذاشت ، سينه و شكم خويش را گشود، دست آن جناب را بر روى سينه و شكم خود گذاشت آنگاه از جاى حركت كرده سلام داد و رفت. ✨حضرت باقر (عليه السلام) تا موقعى كه پيرمرد در حال رفتن ديده مى شد او را با توجه مخصوصى تماشا مى كرد، پس از آن روى به جمعيت نموده فرمود: هر كس مايل است مردى از اهل بهشت را ببيند به اين شخص نگاه كند. حكيم بن عتيبه راوى حديث مى گويد هيچ مجلس عزائى را نديده بودم كه از نظر سوز و گداز و سيلاب اشك شباهت به اين مجلس داشته باشد. 📚روضه كافى ، ص 76. https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
❤️ اثر محبت اهل بیت یکی از چیزهایی که انسان را در «قبر» از عذاب و ناراحتی نجات می دهد و از همه اعمال کارسازتر است، محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. حضرت امام رضا، علیه السلام، فرمود: «از مواردی که به زیارت زائرم می آیم شب اول قبر اوست». مرحوم «محدث قمی» در مفاتیح نقل می کند که: ظالمی پس از مرگ به خواب یکی از علما آمد. مرد عالم از او پرسید چگونه در راحتی بسر می بری حال آنکه باید دچار درد و شکنجه باشی؟ ظالم در پاسخ گفت: تا دیشب در عذاب می سوختم و قبرم مملو از آتش بود، ولی از دیشب تاکنون عذاب بطور موقت از قبرستان برداشته شده. زیرا، حضرت سید الشهداء، علیه السلام، دیشب سه بار به دیدن یک بانوی محترم آمد! مرد عالم به جستجو و تحقیق درباره این یانو پرداخت، تا همسر او را پیدا کرد. از او پرسید: «همسر شما چه اعمال نیکی انجام می داد که امام حسین، علیه السلام، به دیدنش آمده است؟!» مرد مقداری از اعمال صالح همسرش را برشمرد که از جمله آنها این بود که او بر خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت. یک عمر زیارت عاشورا می خواند. با این سخن مرد عالم پی برد که چرا امام حسین (ع) در شب اول قبر به دیدن آن زن آمده بود. 📚 : معاد در قرآن؛ ؛ ص140؛ مظاهری، حسین https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
حکایتی شنیدنی از سلام الله علیه در مجلس " علیه لعائن الله " 🔻 رحمَهُ الله مینویسد ؛ وقتی منصور دوانیقیِ ملعون به إمام گفت تو بر علیه من توطئه کرده‌ای و توسط غلام خود معلّی بن خُنیس سلاح و یار جمع می‌کنی ، حضرت تکذیب کردند‌ . منصور فرستاد و آن بدبخت را که به دروغ چنین مطلبی گفته بود طلبید و در حضور حضرت از او پرسید. گفت بلی چنین است و آنچه در حقّ او گفته‌ام صحیح است. حضرت به او گفت سوگند یاد می‌کنی؟ گفت بلی و شروع کرد به قسم خوردن و گفت و الله الّذی لا إله الّا هو الغالب الحیّ القیّوم . حضرت فرمود در سوگند تعجیل مکن و به هر نحو که می‌گویم سوگند یاد کن. منصور گفت این سوگند که او یاد کرد چه علّت داشت؟ حضرت فرمود حقّ تعالی صاحب حیا و کریم است ، کسی که او را مدح کند به صفات کمالیّه و به رحمت و کرم ، او را معاجله به عقوبت نمی کند. پس حضرت فرمود بگو بیزار شوم از حول و قوّت خدا و داخل شوم در حول و قوّت خودم اگر چنین نباشد. چون آن بدبخت چنین سوگند یاد کرد ، در حال افتاد و مُرد و به عذاب الهی واصل شد. منصور از مشاهده این حال بر خود لرزید و خایف گردید و گفت دیگر سخن کسی را در حقّ تو قبول نخواهم کرد. 📚جلاء العیون / باب ۸ ، فصل ۲ https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🦋امام جواد(علیه السلام) در بالين بيمار🌱 ✨امام جواد نهمين امام بر حقّ(علیه السلام ) به عيادت يكى از اصحابش كه بيمار شده بود رفت و در بالين او نشست وديد او گريه مى كند و در مورد مرگ ، بى تابى مى نمايد. فرمود: اى بنده خدا! از مرگ مى ترسى ؟ از اين جهت كه نمى دانى ، مرگ چيست ؟ آيا اگر چرك و كثافت ، تو را فرا گيرد و موجب ناراحتى تو گردد، و جراحات و زخمهاى پوستى در بدن تو پديد آيد و بدانى كه غسل كردن و شستشو در حمام ، همه اين چركها وزخمها را از بين مى برد، آيا نمى خواهى كه وارد حمّام شوى و بدنت را شستشو نمائى و از زخمها و آلودگى ها پاك گردى ؟ و يا ميل ندارى به حمّام بروى و با همان آلودگى و زخم ها باشى ! بيمار عرض كرد: البته دوست دارم در اين صورت به حمّام بروم و بدنم با بشويم . امام جواد(علیه السلام ) فرمود:مرگ (براى مؤمن ) همان حمام است ، و آن آخرين پاكسازى آلودگى گناه ، شستشوى ناپاكى هاست بنابراين وقتى كه به سوى مرگ رفتى و از اين مرحله گذشتى ، در حقيقت از همه اندوه و امور رنج آور رهيده اى و به سوى خوشحالى و شادى روى آورده اى . بيمار از فرموده هاى امام جواد(علیه السلام ) قلبى آرام پيدا كرد و خاطرش آسوده شد، وعافيت و نشاط پيدا كرد و با آرامشى استوار، دلهره و نگرانيش از بين رفت . آرى وقتى كه انسان از نظر روانى و روحيه ، و ايمان و عمل خود را آماده سفر آخرت كند ترس را به خود راه نمى دهد و در مى يابد كه در حقيقت با اين سفر، به سوى نجات ورهائى از رنجها، و روى آوردن به شادى ها دست زده است . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
🪴دستور اخلاقى👌 ✨محمد بزنطى گويد: در محضر حضرت امام رضا (علیه السلام ) بودم فرمود: اميرمؤمنان على (علیه السلام ) فرمود: لا ياءبى الكرامة الاحمار: از كرامت و بزرگوارى ، جز الاغ جلوگيرى نمى كند. عرض كردم : معنى اين سخن چيست ؟ (به دو مصداق از كرامت اشاره كرد و). ✨فرمود: 1- در موردى كه بوى خوش (از گل يا گلاب و عطر) به شما عرضه مى كنند، ولى شما ممانعت مى كنيد 2- در مجلس ، جا، باز مى كنند، بنشينيد ولى شما (بدون عذر) در آنجا نمى نشينيد، در اين دو صورت ، شما از كرامت (و بزرگوارى كه به سوى شما عرضه شده ) جلوگيرى كرده ايد و اين درست نيست و خلاف اخلاق اسلامى مى باشد. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9
شريک اعمال...🌿 حاج اسماعيل‌دولابی ميفرمايد: آيا نميدانی با ما در تمام اعمال نيک، شريک است؟ زيرا اين اعمال نيّت های اوست. هر کس دو رکعت نماز می خواند... او در آن شريک است و شريک خوبی هم است.. اگر شريک نباشد چيزی از شما پذيرفته نميشود، قبولی کار شما به خاطر شرکت اوست. روح عالَم است او شما تصور ميکنيد که زيبايى و شادابی روح شما مال خودت است؟ مال اوست... السلام عليک يا روح العالم. امام زمان شريک انبياء است، شريک قرآن است. 📚 طوبای محبت، ج3 ص48 https://eitaa.com/joinchat/2908684320C3c7a0987b9