#روایت_مدرسه
قبل از ساعت ۷ صبح، مدرسه بودم، طبق روال منتظر احوالپرسی با نگهبان بودم که او برزخی شده و به من و وعده دیشبم اعتراض کرد.
که شما خلف وعده کرده اید، گفتم چه شده، گفت خانم ها تا صبح اینجا بودند، اظهار بی اطلاعی کردم، قرار بود تا ۱۱ شب بروند.
به ساختمان رفتم تا قفل را باز کردم، صدایی گفت کفشتان را دربیاورید اینجا شسته!!!!
بله خواهران کریمی دیشب و تا صبح تنها نیم ساعت استراحت کرده بودند و تمام مجموعه را شسته و آماده کرده بودند!!!
واقعا کاری کرده بودن کارستان.
یک روز ما را جلو انداختند.
۲ کارگر برای پاکسازی باغچه و جابه جایی برخی اقلام در حیاط آمدند، نخاله ها را در حیاط جمع آوری می کنند و با شهرداری بابت جابه جایی هماهنگی شد، قرار است فردا صبح اول وقت نخاله ها و شاخه های درختان و ... تخلیه شوند.
#مربیان خانم امروز آمده اند، ودر حال آماده کردن کلاس ها به جهت تزئینات و ... هستند.
آقایان ابراهیمی، لاسمی، رنجبر و قریشی هم آمده اند و مشغول #موکت کردن سالن های بالا و پایین و برخی کلاس های بزرگ هستند، الحمدالله موکت ها خیلی فضا را زیبا و دلنشین کرده اند.
#صمیمیت و همدلی که اکسیر انسجام مجموعه است را در جمع مربیان می بینم.
آقای درویش هم مشغول بخش تکمیلی #جوشکاری در بین مدرسه و دانشگاه است.
#نقاش_ها هم رنگ نمای اصلی ساختمان را تمام کردند، رنگهای ضلع دیگر می ماند برای فردا..
#دزدگیرهای شاخ گوزنی از فردا شروع می شود، انشاءالله با نصب این میله گردهای نتراشیده و تیز و تند امنیت حیاط هم در زمانهای تعطیل بیشتر خواهد شد.
امروز همچنین برگهای انبوه #محوطه باغچه خارج شده تا از مجموعه برده شوند.
#فنس ها هم عصر نصب شدند و عملا راه دانشگاه و مدرسه از هم جدا شدند..
#برق ایمن هم با تعویض تمام کلید پریزها که بیش از ۱۰۰ عدد است در حال انجام است.
#ساعت از ۸ شب گذشته است، همه اکیپ های کاری رفته اند، مدرسه شکل نهایی خود را تقریبا به خود گرفته است.
ولی ریزه کاری های بسیاری در حین بازدید به چشم می خورد که انشاءالله انجام خواهد شد....
#منتظر روایت فردا باشید...
یا علی
#روایت_مدرسه
#پیام_نور
#بخش_ششم
#حکمت_مصطفی
@mostafaschool
@hekmathighschool