eitaa logo
مستشهدین ۳۱۳
335 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
92 فایل
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 • دیر یا زود باید رفت؛ پس چه زیبا رفتنی است خونین رنگ و اگر مرد رکاب یاری مطمئن باش او بی تو نخواد رفت... • شهدا زنده اند و ما مرده ایم... لینک کانال جهت عضویت👇 @mostashhadin_313 کپی حلال😊
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨اقتدارتان بہ صلابت ڪوه ڪہ تخریب می‌ڪند آنچه ڪفر و تڪفیر... اما امان از آن لبخند زیبایتان ڪہ تخریب می‌کند دلِ تنـگ ما را.. ❤️🕊 صبح و عاقبتمون شهدایی 🌷 ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
💞 دلیل رفتن من 🔹حال آن‌که قرار است هرکسی که یک روز به دنیا آمده یک روز از دنیا رود چه خوب است با شهادت باشد، شهادت در راه دفاع از حریم آل الله. ای مردم بدانید رفتن من از روی هوا و هوس نبوده بلکه به خاطر حفظ حرم آل الله و همچنین نگه‌داشتن جبهه و مقاومت در آن سوی مرزها بوده تا این‌که جبهه دشمن به مرزهای ما کشیده نشود. 🌹فرازی از وصیت‌نامه ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
یه جوری درمورد آدمها قضاوت کنید… که اگه یه روزی خلافش بهتون ثابت شد شرمنده خودتون نشید !!!
⭕️ آیت الله جاودان : 💚 اگر فردی از امام در زمان امامتش طلب هدایت کند، بر امام است که وی را هدایت نماید. اکنون ما در زمان امامت حجت بن الحسن قرار داریم و اگر از ایشان بخواهیم که راه را نشان دهد و ما را نماید، حتما این کار را خواهند کرد. 🌧أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌨 ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
« أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا » خدا میگه همه ی قدرتها تو دستای منه ! پس از غیر اون نخواه؛ از اون بخواه که برات بچینه، که بهت ببخشه که برات فراهم کنه، که نجاتت بده که خوشحالت کنه (: •❤
🔺فقط از خودمون سوال بپرسیم: کدوممون حاضریم همچین خونه ایی رو در اختیار زائری بزاریم که سرتا پاش خاکیه؟ 🔹حالا تو ببین چقد دارن به دشمنی ایرانی و عراقی دامن میزنن و فتنه درست میکنن، چقدر فاصله ست بین فضای مجازی بادروغهای کثیفش وحقیقت های شیرین زندگی واقعی تو باهوش باش و باور نکن..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پـروردگارا واژه چیستـــ ..؟؟ ڪہ روے هر جـوانے میگذاری این چنین زیـبا مےشود... ✨اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلڪ✨ ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
03 Ziarat Mojezeh Mikonad (1397-07-20) Mashhade Moghaddas.MP3
27.57M
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 🎧🎼 🔗 3⃣جلسه سوم ⚜ زیارت ▪️زیارت اموات ⚜ارتباط حرف اول را در زندگی می زند ▪️در رابطه چیزی می دهیم و چیزی می گیریم ⚜ زیارت مساوی است با ارتباط گیری ▪️ سرمایه وقت را صرف چه می کنی؟ ⚜ارتباط با مومن یعنی کسب نورانیت و رفع تاریکی ▪️ فرهنگ ژاپنی ها در تدفین ⚜ گل بر مزار اموات؟! ▪️ چرایی عده نگه داشتن خانم برای وفات همسر ⚜اثر سرزدن و نشستن کنار قبر ▪️ قبرستان درمانی؟! ⚜فرهنگی عجیب در ازدواج چینی ها ▪️اثر یاد مرگ در همه حال ⚜ اموات، همسایه های راستگویند ▪️ کسب توجه به آخرت در زیارت اموات ⚜اثر ایمان به آخرت در اداره ی جامعه ▪️ اثر هدیه سوره تبارک برای اموات ⚜ بهترین اوقات زیارت اموات ▪️ملکوت هدیه برای اموات ⚜ حاجت خواستن کنار قبر والدین ▪️ فضیلت قرائت قرآن در قبرستان ⚜ اثر پا گذاشتن روی قبر ▪️ زمانی که اموات هم می شنوند و هم جواب می دهند ⚜ آثار عجیب و غریب خواندن قران در قبرستان ▪️ اثر رحم بر مقابر ⚜ رحم بر میت، رحمت الهی می آورد ▪️در صدقه نیت وسیع داشته باشید ⚜حال و هوای عالم برزخ ▪️ هر حرف آیه الکرسی، فرشته ای تسبیح گو ⚜ کسی که نمی تواند ما را زیارت کند... ▪️ثواب زیارت سادات ⚜باب کرم حسینی 📆1397/07/20 پیشنهاد دانلود✌️ ⏰ ( ۵۳دقیقه و ۲۰ثانیه ) 📌حجت الاسلام امینی خواه 🎵مدیا امینی خواه 🔔@Aminikhaah_Media هدیه به لبخند علیه‌السلام ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
سلام قصه دلبری قسمت نوزدهم و بیستم 👇
از بس به نقطه ای خیره مانده بودم،گردنم گرفته بود و صاف نمی شد🤦‍♀ التماس می کردم:《شما بفرمایین من بعد از شما میام!😬》ول کن نبود، مرغش یک پا داشت😩 حرصم درآمده بود که چرا این قدر یک دندگی می کند.خجالت می کشیدم بگویم چرا بلند نمیشوم. دیدم بیرون برو نیست، دل به دریا زدم وگفتم:《پام خواب رفته!》از سرِ لغزپرانی گفت:《فکر می کردم عیبی دارین و قراره سر من کلاه بره》😅 دلش روشن بود که این ازدواج سر می گیرد. نزدیک در گفت:《رفتم کربلا زیر قبه به امام حسین(ع) گفتم:برام پدری کنید،فکرکنید منم علی اکبرتون!هرکاری قراربود برای ازدواج پسرتون انجام بدید،برای من انجام بدید!》 . دلم را برد. به همین سادگی. پدرم گیج شده بود که به چه چیز این آدم دل خوش کرده ام🤭 نه پولی،نه کاری،نه مدرکی،هیچ. تازه باید بعد از ازدواج می رفتم تهران. پدرم با این موضوع کنار نمی آمد. برای من هم دوری از خاتواده ام خیلی سخت بود.زیاد می پرسید:《تو همهٔ اینارو میدونی و قبول می کنی؟!》 پروژه تحقیق پدرم کلید خورد.بهش زنگ زد :《سه نفر رو معرفی کن تا اگه سوالی داشتم از اونا بپرسم!》 ...