⭕️ خوارج به چه کسانی شبیه ترند؟!
➖ تحریفهای ناشیانهی تاریخی، با چه هدفی انجام میشود؟
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهاسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهاسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🔺 پینوشت:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، عدالتخواهان به خوارج شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ کربلا، محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب
🖊 #مجتبی_نامخواه :
🔸 هر نهضتی که بر مدار نبرد هموارهی حق و باطل شکل میگیرد، از فردای مرحلهی «خون»، جنگ جدیدی خواهد داشت که محور این جنگ بحث «پیام» است. پس از خون هم نهضت ادامه دارد و این بار مسئله اصلی نهضت جدید، روایت نهضت پیشین است.
🔹 جبهه باطل، در روایت و تفسیر خود از واقعهی عاشورا یک هسته مرکزی دارد؛ آن نقطه کانونی این است که یک نظم اسلامی در جامعه وجود داشته و شورشگر علیه آن خارجی یا خوارج است. جبهه امام حسین(ع) اما میخواهد اثبات کند کدام نظم اسلامی؟ این نظم ظاهرش اسلامی بود اما در باطن روابط کاملاً فاسد سیاسی و اقتصادی و غیره وجود داشت.
🔸 اصل کربلا محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب است. جامعه اسلامی به جایی میرسد که مفاهیم باقی هستند، اما از درون تهی شدهاند.
🔹 اصل کربلا یک هشدار بود نسبت به این فرایند که یکبار چشم باز نکنید و بینید #صورت_نظام، اسلامی مانده است؛ و به همین دلیل شورش علیه آن «خروج» و #خوارج شدن خوانده میشود اما در #باطن، این اباعبدالله (ع) است که خارجی و شورشی است و ابن شریحها هستند که مفتی و قاضی شدهاند.
🔸 اگر سخنان امام حسین(ع) در صحرای منا که فرمود: «فَأَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم» خوانده شود. اگر این فریاد که میگفت: «أَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ فی أیدیهِم، فَمِن بَینِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ و بَینَ مُستَضعَفٍ عَلى مَعیشَتِهِ مَغلوبٍ.» شنیده شود و درک شود؛ دیگر بیتفاوتها در برابر آرمان حسین(ع) نمیتوانند نوحهخوان و گریهکن آن باشند.
🔹 اینطور نمیشود که در جامعه برخی برای خود حقوقهای کلان بردارند و کارگرانی حقوق اندکشان را ماهها نگیرند و به حقوق و سپردههای #مستضعفین دستدرازی شود.
🔸 راه مغلوبه نشدن در جنگ روایتِ نهضت، رفتن سراغ متن بیانات و عملکردهای امام و امتی است که جنگ اول را رقم زدند. اگر در تفسیر قیام به امامِ قیام و پس از آن به رهبر جنگِ روایت رجوع نکنیم، اگر متن گفتارها و کردارهای امت مبارز را به دقت واکاوی نکنیم، ممکن است به جایی برسیم که بیتفاوتهای جنگِ دیروز بشوند نوحهخوان و گریهکن آن و به این واسطه ما را از #جنگ_امروز غافل کنند.
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ خوارج به چه کسانی شبیه ترند؟!
➖ تحریفهای ناشیانهی تاریخی، با چه هدفی انجام میشود؟
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهالسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهاسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل خوارج با امام نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🔺 پینوشت:
با توجه به ویژگیهای بیان شده برای خوارج، که از متن نهج البلاغه و سایر منابع تاریخی استخراج شده است، خوارج به عدالتخواهان شبیهترند یا #اصولگرایان؟!
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ کربلا، محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب
🖊 #مجتبی_نامخواه :
🔸 هر نهضتی که بر مدار نبرد هموارهی حق و باطل شکل میگیرد، از فردای مرحلهی «خون»، جنگ جدیدی خواهد داشت که محور این جنگ بحث «پیام» است. پس از خون هم نهضت ادامه دارد و این بار مسئله اصلی نهضت جدید، روایت نهضت پیشین است.
🔹 جبهه باطل، در روایت و تفسیر خود از واقعهی عاشورا یک هسته مرکزی دارد؛ آن نقطه کانونی این است که یک نظم اسلامی در جامعه وجود داشته و شورشگر علیه آن خارجی یا خوارج است. جبهه امام حسین(ع) اما میخواهد اثبات کند کدام نظم اسلامی؟ این نظم ظاهرش اسلامی بود اما در باطن روابط کاملاً فاسد سیاسی و اقتصادی و غیره وجود داشت.
🔸 اصل کربلا محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب است. جامعه اسلامی به جایی میرسد که مفاهیم باقی هستند، اما از درون تهی شدهاند.
🔹 اصل کربلا یک هشدار بود نسبت به این فرایند که یکبار چشم باز نکنید و بینید #صورت_نظام، اسلامی مانده است؛ و به همین دلیل شورش علیه آن «خروج» و #خوارج شدن خوانده میشود اما در #باطن، این اباعبدالله (ع) است که خارجی و شورشی است و ابن شریحها هستند که مفتی و قاضی شدهاند.
🔸 اگر سخنان امام حسین(ع) در صحرای منا که فرمود: «فَأَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم» خوانده شود. اگر این فریاد که میگفت: «أَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ فی أیدیهِم، فَمِن بَینِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ و بَینَ مُستَضعَفٍ عَلى مَعیشَتِهِ مَغلوبٍ.» شنیده شود و درک شود؛ دیگر بیتفاوتها در برابر آرمان حسین(ع) نمیتوانند نوحهخوان و گریهکن آن باشند.
🔹 اینطور نمیشود که در جامعه برخی برای خود حقوقهای کلان بردارند و کارگرانی حقوق اندکشان را ماهها نگیرند و به حقوق و سپردههای #مستضعفین دستدرازی شود.
🔸 راه مغلوبه نشدن در جنگ روایتِ نهضت، رفتن سراغ متن بیانات و عملکردهای امام و امتی است که جنگ اول را رقم زدند. اگر در تفسیر قیام به امامِ قیام و پس از آن به رهبر جنگِ روایت رجوع نکنیم، اگر متن گفتارها و کردارهای امت مبارز را به دقت واکاوی نکنیم، ممکن است به جایی برسیم که بیتفاوتهای جنگِ دیروز بشوند نوحهخوان و گریهکن آن و به این واسطه ما را از #جنگ_امروز غافل کنند.
🔺 برای مطالعه متن کامل یادداشت اینجا کلیک کنید.
🎬 @Mostazafin_TV
مستضعفین تیوی
⭕️ عدالتخواهان، این بار در آستانه بتپرستی!
🔹 رندی کرده و جملهای از ایدهای معروف از استاد مطهری درباره نسبت عدل و دین را بدون ذکر نام گوینده توییت کرده (عکس پایین را ببینید)؛ کاربری که دیدگاه بخش مهمی از جریانهای فکری و سیاسی کنونی را «بیپرده» بازتاب میدهد، سر رسیده و چماق تکفیر بلند کرده و ادامه ماجرا.
🔸 نواشعریگری و نواخباریگری و تفوق شریعتِ منهای عدالت، تراژدی تمام سالهای سه دههی منتهی به وضعیت «عقبماندگی در عدالت» است.
🔹 آنچه مسئله اکنون ماست این است که در گام دوم، از دل آن تراژدی، یک کمدی سیاه برآمده که همچون محافظهکاران گام اول، ایده انقلاب اسلامی درباب عدالت و دین را وا نمینهد، بلکه بنیادگرایانه و به صراحت و سرعت طرد و تکفیر میکند.
🔸 مهم نیست که چماق «#عدالتخواری» و «#خوارج» بلند کنند یا مسئله را عمیقتر ببینند و چماقشان «#بتپرستی» باشد. مهم این است که با این درک معوجشان از دین، این عقبماندگی در عدالت را تمهید کردهاند و با این طرد و تکفیرشان نیز از امکانهای تغییر وضعیت میکاهند.
🔹 نتیجه؟ جوانانی که روزی پامنبری همین حضرات بودهاند، اندکی که کتاب میخوانند و واقعیت جامعه و جهان را میبینند، از اینان، که همچنان نماد مذهب و انقلاب میپندارندشان، زده میشوند و از رو لج، رد میدهند.
🔸 رد که میدهند، بار دیگر نوبت به اینان میرسد که با چماق «دیدید گفتیم» سر برسند و بازی ادامه دارد. چه باید کرد؟
نه افکار پوسیده اهل تکفیر قابل تغییر است نه احساسات جریحهدار شده این بخش از مخاطبان دیروزشان.
🔺 راه حل آن است که در این بازار مکاره دینفروشی، #ایده_انقلاب را از نو و از متن متفکران اصیلش باز بخوانیم؛ تا نشان دهیم محافظهکاری مذهبی در گام اول و نواشعریگری بنیادگرایانه در گام دوم، نمایندگان صادقی برای ایده انقلاب نیستند.
دوم بر #تغییر_وضعیت «عقبماندگی در عدالت» تمرکز کنیم.
🖊 مجتبی نامخواه
🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ خوارج، کِی عدالتخواه بودند؟!
◀️ تحجر چیست؟
در ادبیات دینی کسی را متحجر مینامند که قرائت خود را از دین، قطعی، کاملا صحیح و عاری از هرگونه اشکال میداند؛ هر برداشت و فهمِ دیگری را تکفیر می کند، اجازهی طرحِ پرسش و نقد را نداده و باب تعقل را به کلی می بندد.
🔸 #خوارج را می توان عالیترین نمونه و عینیترین مصداقِ تحجر، در تاریخ اسلام دانست. جماعتی ظاهرگرا و #دگم که دستهایشان را بر گوششان نهاده و فهم سطحیشان از دین را فریاد میزدند و هرکس اندکی از این مسیر فاصله میگرفت را مرتد نامیده، بر او میتاختند.
🔹 شب زندهداران و حافظان و قاریانی که به تدبر در معارف قرآن نمیپرداختند و از عبادات و مناسک بهرهای جز زحمت دادنِ خودشان نمیبردند.
🔸 با رجوع به نهج البلاغه -به عنوان بهترین منبع برای شناخت خوارج- به وضوح میتوان مشاهده کرد که مهمترین شاخصه خوارج، #جهل آنها بوده و تقابلشان با حضرت امیر (علیهالسلام) هم ناشی از همین جهل بوده است.
به همین دلیل هم برخورد امام با ایشان بسیار متفاوت از برخورد ایشان با اصحابِ صفین و جمل بود.
🔹 حضرت درباره خوارج در نهج البلاغه می فرمایند: «كسى كه در جستجوى حق بوده و خطا كرد مانند كسى نيست كه طالب باطل بوده و آن را يافته است.» (نهج البلاغه؛ خطبه ۶۱، متن کامل)
🔸 خوارج، عملا از پذیرش ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) سر باز زدند و به شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی پرداختند؛ در مقابل، حضرت با صبر و خیر خواهی به انحاء مختلف تلاش نمودند تا شبهات آنها را رفع کنند و در عین حال هرگز به واسطه فهم متفاوتشان، با آنها به قتال نپرداختند، مگر زمانی که خودشان دست به شمشیر بردند.
🔹 بنابراین تقابل امام با خوارج نه بر سر #عدالتخواهی آنان بود و نه به واسطه ی #ولایت_گریزی شان. چرا که اساسا در هیچ یک از متون دینی و تاریخی، خوارج، گروهی عدالتخواه معرفی نشده اند!
و عدالتخواه معرفی کردنِ خوارج، صرفا با مقاصد سیاسی و برای خفه کردن صداهای منتقد و متفاوت با قرائت رسمی انجام میشود.
🎬 @Mostazafin_TV
مستضعفین تیوی
⭕️ جناح راست، حزبالله، تعدیل و عدالت اجتماعی
🔹 جناح راست به عنوان همراهِ سیاستهای تعدیل در دوره سازندگی، برای ساکتکردن خرده پرسشهای بدنه #حزباللهی، همواره یک پاسخ داشت: در شرایط پس از جنگ، رکود ده ساله برنامههای عمرانی و سقوط قمیت نفت، چارهای جز #تعدیل و برنامههای صندوق بینالمللی پول وجود ندارد.
🔸 اغلب میپذیرفتند و برای دفاع از انقلاب، قربة الی الله همراه #جناح_راست میشدند. اقلیتی هم که نمیپذیرفتند، به سرعت طرد میشدند. حزبالله مظلوم یا باید با خطبهها همراه میشد که راهی جز #حذف_یارانهها نیست؛ یا یکسری بودند که با شعار «مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر ص است»، ساکتش کنند.
🔹 این چنین بود که دایره حزبالله، که روزی در ادبیات #امام_خمینی و در واقعیت اجتماعی، معادل مردم و اکثریت جامعه بود، تبدیل شد به یک اقلیت: یک اقلیت مذهبی و سپس یک حزب سیاسیِ پیروِ جناح راست. این «تراژدی» وضعیت حزبالله بود.
🔸 اصولگرایی، نواصولگرایی، جبهه انقلاب و صورتهای اخیر و فرزندان گام دومیِ همان جناح راست دیروز، اگر چه این بخت را داشتند که به واسطه پارهای اختلافات سیاسی با دولتمردان در دهه اخیر، کلیاتی مهمل و بلااثر درباره #عدالت نیز به هم ببافند اما خیلی زود به تنظیمات کارخانه بازگشتند.
🔹 همان استدلال همیشگیِ «راهی به جز تعدیل نیست» به خطبهها برگشت و کسی اگر این «سیاست» را نمیپذیرفت یا نقدهای دیگری داشت، از نظر «سیاسی» نیز مخالف محسوب میشد و البته اینبار با یک نوآوری کوچک، به مخالفت با امیرالمومنین(ع) حواله میشد که #خوارج است.
🔸 راهی اگر باشد، دقیقاً معکوس همین مسیر است: به جای مصرف سیاستزدهی مذهب و سر دادن شعار مخالف فلانی دشمن پیغمبر(ص) و دشمن امیرالمومنین(ع) است، دین را در جایگاه اصیل آن و به عنوان تنها مسیر ممکن برای تحقق عدالت، معنویت و آزادی بفهمیم.
🔹 تنها راهِ عبور از «کمدی» کنونی، بازسازی حزبالله پیشرو است: بازگشت به مردم به معنای رهایی از پیرویِ جناح راست (و نامهای دیگر).
🔺 بر خلاف آنچه چند دهه است میگویند که راهی به جز تعدیل اقتصادی نیست، راهی به جز #عدالت_اجتماعی وجود ندارد.
🖋 حجت الاسلام مجتبی #نامخواه
🎬 @Mostazafin_TV