ما اگر بخواهیم طرحی برای جامعه اسلامی خودمان داشته باشیم، اگر بخواهیم انقلاب واقعی در جامعه اسلامی رخ بدهد و طرح انقلابی جامعه اسلامی ما بر اساس اسلام باشد و از جامعه اسلامی الگو بگیریم، در طرح اصلاح جامعه اسلامی از اول باید برویم سراغ توحید اسلام.
اگر میخواهیم از جای دیگر الگو بگیریم که دیگر اسم اسلام نباید رویش بگذاریم.
اول جامعه خودمان را با توحید اسلام مقیاس بگیریم، بعد ببینیم چقدر این زندگی ما پر از شرک است!
چقدر اسم خدا در زندگی ما وجود دارد و معنی خدا در زندگی ما وجود ندارد! پس بازگردیم به حق، توبه کنیم، توبه به معنی واقعی؛ بازگردیم به توحید؛ بازگردیم به یگانهشناسی به معنی واقعی، بازگردیم به یگانهپرستی به معنی واقعی؛ بشویم همان یگانهپرستهایی که در صدر اسلام وجود داشتند.
(خدادرزندگیانسان، ص۶۲)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
کسانی توانستهاند انسانها را نجات دهند که اول خودشان نجات پیدا کردهاند.
نجات انسانها یعنی چه؟ نجات انسانها از چه چیز؟ از اسارت طبیعت؟ از اسارت انسانهای دیگر که معنایش آزادی انسان از انسان است؟
اینها درست است [اما آنچه مقدم بر اینهاست] نجات انسان از خودی خود و از نفس امّاره خود و از خودِ محدودش است، و تا انسان از خود محدود خویش نجات پیدا نکند هرگز از اسارت طبیعت و اسارت انسانهای دیگر نجات پیدا نمیکند.
(انسانکامل، ص۸۳_۸۴)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
بشر با آرزو زندگى مى کند.
واى به وقتى که آرزو در انسان بمیرد.
(مقدمهایبرکلامجدید، ص۹۷)
@motahari_nab
اسلام که در صدر برنامه خودش مبارزه با ظلم و غارتگری را قرار داده است، وقتی که ظلم و غارتگری فرد را تحمل نمیکند به طریق اولی ظلم و غارتگری یک ملت را بر ملت دیگر تحمل نمیکند چون اسلام در تعلیماتش نشان داده است که برای حقوق جامعه حساسیت بیشتری از حقوق فرد قائل است.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۲۷)
@motahari_nab
عبادت به حکم آنکه روحش تذکر است، شعور و آگاهی نفس را نسبت به ذات حق به عنوان چشمی بینا و ناظر و مراقبی حاضر بیدار میکند.
(یادداشتها، ج۶، ص۱۸۶)
@motahari_nab
دین اسلام همواره در مبارزه با کفر غالب شده و در مبارزه با نفاق، مغلوب.
کفر هرگاه به صراحت و قیافه کفرآمیز با دین مقابله کند شکست میخورد ولی وقتی که ماسک دین به چهره بزند و به صورت نفاق درآید دین را از پا درمیآورد، و شاید علتش این است که در این وقت از هردو نیرو استفاده میکند:
نیروی باطنی کفر و نیروی ظاهری اسلام.
ولی البته نفاق در برابر کفر نیرویی ندارد، زیرا استظهار به دین در مقابل کفر اثری ندارد و نیرویی نمیبخشد.
(یادداشتها، ج۱۵، ص۱۲۸)
@motahari_nab
به همان نسبت که وابستگی و غرق شدن در مادیات انسان را از خود جدا میکند و با خود بیگانه میسازد، عبادت انسان را به خویشتن باز میگرداند.
عبادت به هوش آورنده انسان و بیدارکننده انسان است.
عبادت، انسان غرق شده و محو شده در اشیاء را مانند نجات غریق از اعماق دریای غفلتها بیرون میکند.
در عبادت و در پرتو یاد خداوند است که انسان خود را آنچنان که هست میبیند، به نقصها و کسریهای خود آگاه میگردد، از بالا به هستی و حیات و زمان و مکان مینگرد؛ و در عبادت است که انسان به حقارت و پستی آمال و آرزوهای محدود مادی پی میبرد و میخواهد خود را به قلب هستی برساند.
(سیریدرنهجالبلاغه، ص۲۹۱)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
علی(علیهالسلام) پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود.
کمالات انسانیت را با هم جمع کرده بود. هم اندیشهای عمیق و دوررس داشت و هم عواطفی رقیق و سرشار.
کمال جسم و کمال روح را توأم داشت.
شب، هنگام عبادت از ماسوی میبرید و روز در متن اجتماع فعالیت میکرد. روزها چشم انسانها مواسات و ازخودگذشتگیهای او را میدید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهای حکیمانهاش را میشنید، و شب چشم ستارگان اشکهای عابدانهاش را میدید و گوش آسمان مناجاتهای عاشقانهاش را میشنید.
هم مفتی بود و هم حکیم، هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی، هم زاهد بود و هم سرباز، هم قاضی بود و هم کارگر، هم خطیب بود و هم نویسنده.
بالأخره به تمام معنی یک انسان کامل بود با همه زیباییهایش.
(جاذبهودافعهعلی(ع)، ص۱۲،۱۳)
@motahari_nab
علی(علیهالسلام) کودک خردسالی بود که پیغمبر اکرم او را از پدرش ابوطالب گرفت و به خانه خویش آورد و در دامان خویش پرورش داد.
هیچ کس به اندازه علی پیغمبر را از نزدیک نمیشناخت و از نزدیک با او آشنا نبود و هیچ کس هم به اندازه علی شیفته پیغمبر نبود و به او ایمان و اعتقاد محکم نداشت.
هنگامی که رسول خدا به پیغمبری مبعوث گشت و دعوت خود را اظهار کرد، اولین مردی که آن را پذیرفت علی بود و اولین زنی که پذیرفت خدیجه بود.
(حکمتهاواندرزها، ج۲، ص۱۷۲)
@motahari_nab
علی مرد شماره دو اسلام است.
هیچ کس به اندازه او در راه اسلام اخلاص و فداکاری و مجاهدت به خرج نداد و هیچ کس به اندازه او به روح و معنی و حقیقت اسلام آشنا نبود.
او عالمترین و زاهدترین و باتقواترین مردم بعد از پیغمبر بود.
وجود علی بهترین نمونه تعلیمات عالیه اسلام است. عدالت علی و طرفداری وی از حقوق مردم و مخصوصاً حمایت وی از طبقه ضعیف، ضربالمثل جهان است.
(حکمتهاواندرزها، ج۲، ص۱۷۲،۱۷۳)
@motahari_nab
علی در راه اسلام، خود را بکلی فراموش میکرد. در زمان حیات پیغمبر مانند یک عاشق پاکباز و یک سرباز فداکار، فرمان پیغمبر را اطاعت میکرد.
بزرگترین فداکاری علی بعد از پیغمبر ظاهر شد. علی با آنکه قائم مقام واقعی پیغمبر بود و خلافت را حق مسلّم خود میدانست، برای آنکه وحدت مسلمین محفوظ بماند و زحمات رسول خدا هدر نرود از حق مسلّم خود چشم پوشید و با دیگران در کمال صمیمیتْ همفکری و همکاری کرد.
(حکمتهاواندرزها، ج۲، ص۱۷۳)
@motahari_nab
زینب کبری در تمام مدت اسارت، تهجد و نماز شبش تعطیل نشد.
بسا بود شب تا صبح اینها را حرکت میدادند روی همان کجاوههای بیروپوش؛ در همان حال نماز شب زینب کبری تعطیل نشد.
(آشناییباقرآن، ج۱۰، ص۴۴)
@motahari_nab