یکی از خواص کار این است که انسان با کار، خود را میآزماید و کشف میکند.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۲۸۳)
@motahari_nab
تعبد به این معنی است که ما نباید اینطور باشیم که تا حکمت دستوری را کشف نکردهایم، به آن عمل نکنیم. ما باید متعبد باشیم، به این معنی که باید به هر دستوری که ثابت شد از ناحیه دین است عمل کنیم، خواه اینکه حکمتش را فهمیده باشیم یا نفهمیده باشیم.
ولی از ناحیه خود دین تعبد محض وجود ندارد، به این معنی که هیچ دستوری که خالی از حکمت و مصلحت باشد وجود ندارد.
هر دستوری به واسطه یک حکمتی است. لهذا علما دو قاعده که عکس یکدیگرند، بیان کرده و اسم آنها را قاعده ملازمه گذاشتهاند.
میگویند بین حکم عقل و حکم شرع همیشه تلازم است؛ یعنی هرچه را که عقل حکم به لزوم آن بکند دین هم حکم به لزوم آن میکند و هرچه را که دین حکم به لزوم آن بکند عقل هم حکم میکند.
(اسلامونیازهایزمان، ج۱، ص۱۴۸)
@motahari_nab
اگر در جامعهای عدالت اجتماعی برقرار نباشد پایه معنویت هم متزلزل خواهد بود.
منطق اسلام این است که معنویت را با عدالت توأم با یکدیگر میباید در جامعه برقرار کرد.
در جامعهای که عدالت وجود نداشته باشد، هزاران هزار بیمار روانی به وجود میآیند.
(آیندهانقلاباسلامیایران، ص۱۷۹)
@motahari_nab
امام حجت خداست در میان مردم و وظیفه دارد که اختلافاتی را که اهل اهواء و بدع، اهل اغراض به وجود میآورند رفع کند.
او صلاحیت کافی و کامل دارد برای حلّ این اختلافات.
(خاتمیت، ص۴۸)
@motahari_nab
علی(ع) میفرماید:
جامه تقوا جهاد است.
تقوا یعنی پاکی راستین؛ پاکی از چه؟
از آلودگیها. ریشه آلودگیهای روحی و اخلاقی چیست؟
خودخواهیها و خودپسندیها و خودگراییها؛ و به همین دلیل مجاهد واقعی باتقواترین باتقواهاست؛
زیرا یکی پاک و متقی است از آن جهت که پاک از حسادت است، دیگری پاک از تکبر است، سومی پاک از حرص است، چهارمی پاک از بخل است، اما مجاهد پاکترین پاکهاست، زیرا پا روی هستی خود گذاشته است؛ مجاهد پاکباخته است.
لهذا دری که به روی پاکباختهها باز میشود با دری که به روی سایر پاکها گشوده میشود متفاوت است.
(قیاموانقلابمهدی(ع) ومقالهشهید، ص۷۵)
@motahari_nab
بعضی از افراد پولدار که میگویند ما که پول داریم، بجای نماز خواندن پول میدهیم! کی چنین چیزی میشود؟!
اسلام آن انفاقی را که منفک از نماز باشد اصلًا قبول ندارد.
اگر عکسش را بگویید، یک آدم پولپرست و پول دوست اما آماده خدمت بگوید من بجای اینکه انفاق بکنم نماز میخوانم، از ما هفده رکعت نماز واجب خواستهاند و مجموعاً پنجاه و یک رکعت خواستهاند، من بجای اینها صد و دو رکعت نماز میخوانم، مثلًا نماز قضای دیگران را هم میخوانم که از من پولی نخواهند، آیا این قبول است؟ نه.
پس باید به مردم فهماند که تعلیمات اسلامی تجزیه ناپذیر است، به منزله اعضای یک پیکرهاند:
نماز به جای خود، حج به جای خود، زکات به جای خود، خمس به جای خود، امر به معروف و نهی از منکر به جای خود. موقع هرکدام باید شناخته شود.
(اسلامونیازهایزمان، ج۱، ص۴۹،۵۰)
@motahari_nab
آن چیزی که دلها را به هم پیوند میدهد، عقیده و ایمان است.
رسول خدا بزرگترین عامل وحدت را که وحدت در عقیده بود ایجاد کرد، مردم را در زیر پرچم لااله الّا الله آورد.
(بیستگفتار، ص۸۱)
@motahari_nab
علّت انکار و اعراض بسیاری از افراد تحصیل کرده این است که مفاهیم مذهبی و دینی به طرز صحیحی به آنها تعلیم نشده است.
در واقع آن چیزی که آنها انکار میکنند مفهوم واقعی خدا و دین نیست، چیز دیگری است.
(امدادهایغیبیدرزندگیبشر، ص۴۷)
@motahari_nab
آن کس که میخواهد جامعهای را اصلاح کند و تغییر دهد، خودش نباید همرنگ همان مردم باشد و همان نقاط ضعف که در مردم هست در خودش وجود داشته باشد.
کسی موفق به اصلاح نقاط ضعف میشود که خود از آنها مبرّا باشد.
(بررسیاجمالینهضتهایاسلامی درصدسالهاخیر، ص۱۰۶)
@motahari_nab
تنها کسی موفق میشود دوستی طبقات مختلف و صاحبان ایدههای مختلف را جلب کند که متظاهر و دروغگو باشد و با هر کسی مطابق میلش بگوید و بنمایاند.
اما اگر انسان یکرو باشد و مسلکی، قهراً یک عدهای با او دوست میشوند و یک عدهای نیز دشمن؛
عدهای که با او در یک راهند به سوی او کشیده میشوند و گروهی که در راهی مخالف آن راه میروند او را طرد میکنند و با او میستیزند.
(جاذبهودافعهعلی(ع)، ص۲۲)
@motahari_nab
معنی عصمت، آن نهایت درجه ایمان است.
ایمان به هر اندازه که زیادتر باشد، خدا بیشتر به یاد انسان است.
(آزادیمعنوی، ص۹۶)
@motahari_nab
تاریخ، افراد سر از پا نشناخته زیادی را میشناسد که بیاختیار جان خود را در راه مهر علی فدا کردهاند.
این جاذبه را در کجا میتوان یافت؟
گمان نمیرود در جهان نظیری داشته باشد.
علی به همین شدت دشمنان سرسخت دارد، دشمنانی که از نام او به خود میپیچیدند.
علی از صورت یک فرد بیرون است وبه صورت یک مکتب موجود است، و به همین جهت گروهی را به سوی خود میکشد و گروهی را از خود طرد مینماید.
آری، علی شخصیت دونیرویی است.
(جاذبهودافعهعلی(ع)، ص۳۱)
@motahari_nab
علی(علیهالسلام) پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود.
کمالات انسانیت را با هم جمع کرده بود. هم اندیشهای عمیق و دوررس داشت و هم عواطفی رقیق و سرشار.
کمال جسم و کمال روح را توأم داشت.
شب، هنگام عبادت از ماسوی میبرید و روز در متن اجتماع فعالیت میکرد. روزها چشم انسانها مواسات و ازخودگذشتگیهای او را میدید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهای حکیمانهاش را میشنید، و شب چشم ستارگان اشکهای عابدانهاش را میدید و گوش آسمان مناجاتهای عاشقانهاش را میشنید.
هم مفتی بود و هم حکیم، هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی، هم زاهد بود و هم سرباز، هم قاضی بود و هم کارگر، هم خطیب بود و هم نویسنده.
بالأخره به تمام معنی یک انسان کامل بود با همه زیباییهایش.
(جاذبهودافعهعلی(ع)، ص۱۲،۱۳)
@motahari_nab
حکمت انسان یعنى بهترین راه براى رسیدن خود انسان به غایت خودش.
(مقدمهایبرکلامجدید، ص۱۲۰)
@motahari_nab
عاطفه باید توأم با عقل و ایمان باشد، یعنی صرف اینکه عواطف انسان در یک جا برانگیخته شد کافی نیست؛ باید با مقیاس عقل سنجید که آیا این عاطفه، بجا و منطقی است یا منطقی نیست.
(انسانکامل، ص۲۴۶)
@motahari_nab
جوّ فاسد اجتماعی جوّ روحی را فاسد میکند و جوّ فاسد روحی زمینه رشد اندیشههای متعالی را ضعیف و زمینه رشد اندیشههای پست را تقویت میکند.
به همین جهت است که در اسلام به اصلاح محیط اجتماعی اهتمام زیاد شده است و باز به همین جهت است که سیاستهایی که میخواهند اندیشههای متعالی را در مردمی بکشند، زمینه فساد اخلاقی و عملی آنها را فراهم میکنند و برای فراهم کردن این زمینه، محیط اجتماعی را با وسایلی که در اختیار دارند فاسد مینمایند.
(عللگرایشبهمادیگری، ص۱۷۱)
@motahari_nab
برعکسِ آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کردهاند و گفتهاند:
«حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است» بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.
آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد.
اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارد- بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است- و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم میکند.
اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید.
پوشانیدن بدن به استثنای وجه و کفّین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست.
آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجوییهای شهوانی است.
(مسئلهحجاب، ص۸۴)
@motahari_nab
زن بیش از مرد به داشتن کانون خانوادگی نیازمند است.
(نظامحقوقزندراسلام، ص۳۲۱)
@motahari_nab
پروردگار عرش، علی(ع) را در روز مباهله «جان محمّد» خواند و این حقیقتی غیر قابل انکار است.
(ولاءهاوولایتها، ص۴۲)
@motahari_nab
یوسفی که از خودش مطمئن است، در عین حال میگوید:
انَّ النَّفْسَ لَامّارَةٌ بِالسّوءِ.
میخواهد بگوید دستگاه نفس انسان آنقدر پیچیده و پیچیده است که گاهی ممکن است در آن لایه دهمش چیزی باشد که انسان خودش نفهمد،
و لهذا میگوید:
من هرگز نفس خودم را تبرئه نمیکنم، و خصلت مؤمن این است که هیچ گاه به نفس خود از نظر شرارت نکردن اعتماد نمیکند.
(انسانکامل، ص۱۹۶،۱۹۷)
@motahari_nab
پیغمبر با مردم کافر، یعنی با کفر صریح، با کفر مکشوف و بیپرده روبرو بود، با کفری که میگفت من کفرم، ولی علی(ع) با کفر در زیر پرده یعنی با نفاق روبرو بود؛
با قومی روبرو بود که هدفشان همان هدف کفار بود اما در زیر پرده اسلام، در زیر پرده قدس و تقوا، در زیر لوای قرآن و ظاهر قرآن.
(سیریدرسیرهائمهاطهار، ص۲۸)
@motahari_nab
انسان اگر امرش دایر باشد که راحت باشد و درد را احساس نکند، یعنی جاهل و لَخت و بیدرد باشد، و یا هوشیار باشد و درد را در خود احساس کند کدام را انتخاب میکند؟
آیا انسان ترجیح میدهد که هوشیار و آگاه باشد ولی درد را احساس کند، یا بیهوش و کودن و احمق باشد و درد را احساس نکند؟
ناراحتی هوشیار و آگاه ترجیح دارد بر راحتی و آسایش جاهل و بیخبر و لَخت و بیحس.
در مَثَل میگویند:
انسان اگر سقراطی باشد نحیف و لاغر، بهتر است از اینکه خوکی باشد فربه؛ یعنی اگر انسانْ دانا و دانشمند باشد ولی محروم، بهتر است از اینکه مانند یک خوک همه نوع وسایل برایش فراهم باشد ولی هیچ چیز را نفهمد.
(انسانکامل، ص۶۱،۶۲)
@motahari_nab
عزاداری حسینبنعلی(ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است.
(بررسیاجمالینهضتهایاسلامی درصدسالهاخیر، ص۸۳)
@motahari_nab
مکتب حسین، مکتب انسانسازی است نه مکتب گنهکارسازی.
حسین سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهکاری.
(حماسهحسینی، ج۱، ص۱۰۳)
@motahari_nab
روح علمی یعنی روح حقیقت جویی، روح بی غرضی و طبعاً روح بیتعصبی، روح خالی از جمود و روح خالی از غرور.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۴۰)
@motahari_nab