نهج البلاغه مثل خود علی(ع) است.
کلام انسان مثل خود اوست، چون کلام تنزل روح انسان است، تجلی روح انسان است.
یک روح پست کلامش پست است و یک روح عالی کلامش عالی است.
یک روح یک بعدی کلامش یک بعدی است و یک روح چند بعدی کلامش هم چند بعدی است.
علی(ع) یک شخصیت جامع الاضداد است، کلامش هم جامع الاضداد است.
(انسانکامل، ص۱۵۸)
@motahari_nab
ایمان ملاک وحدت و اتحاد است، مؤمنان از آن جهت که مؤمناند نفس واحد هستند.
(آشناییباقرآن، ج۴، ص۴۳)
@motahari_nab
اگر امروز میبینیم مذهب شیعه را یک مذهب رسمی میشناسند، مولود نهضت آن روز امام صادق(ع) و ادامه این نهضت به وسیله پیروان آن حضرت بود.
این همه آثار در هر رشته نشان میدهد که جز ایمان و عقیده چیز دیگر نمیتواند این همه آثار به وجود آورد.
به طور کلی هر نهضت سیاسی باید پشتوانهای از نهضت فرهنگی و ایدئولوژی داشته باشد.
امام صادق(ع) مبین ایدئولوژی شیعی است.
(یادداشتها، ج۹، ص۳۴۹)
@motahari_nab
پیغمبراکرم(ص) مردی بود که در عمل سیره داشت، روش و اسلوب داشت، منطق داشت، و ما مسلمانان موظفیم که سیره ایشان را بشناسیم، منطق عملی ایشان را کشف کنیم برای اینکه از آن منطق در عمل استفاده کنیم.
(سیریدرسیرهنبوی، ص۵۹)
@motahari_nab
وجود اقلیتِ واقعی و منتقد و مخالف برای همه جامعه مفید است و از آن جمله برای خود اکثریت.
(جهاداسلامیوآزادیعقیده، ص۹۹)
@motahari_nab
آنچه شایسته طرز تفکر غربی در تفسیر انسان است، اعلامیه حقوق بشر نیست بلکه همان طرز رفتاری است که غرب عملاً در باره انسان روا میدارد؛
یعنی کشتن همه عواطف انسانی، به بازی گرفتن ممیزات بشری، تقدم سرمایه بر انسان، اولویت پول بر بشر، معبود بودن ماشین، خدایی ثروت، استثمار انسانها، قدرت بینهایت سرمایه داری، که اگر احیاناً یک نفر میلیونر ثروت خود را برای بعد از خودش به سگ محبوبش منتقل کند آن سگ احترامی مافوق احترام انسانها پیدا میکند؛ انسانها در خدمت یک سگ ثروتمند به عنوان پیشکار، منشی، دفتردار استخدام میشوند و در مقابل او دست به سینه میآیستند و تعظیم میکنند.
(نظامحقوقزندراسلام، ص۱۳۸)
@motahari_nab
اگر بادامی مغز نداشته باشد چه میگوییم؟
میگوییم پوچ است و پوک و هیچ و باید دورش انداخت.
انسانی که عقل نداشته باشد، جوهر و مغز انسانیت و آن ملاک و مقوّم انسانیت را ندارد، انسانی پوک و پوچ است، یعنی یک صورت انسان است و معنی انسان در او نیست.
به حسب این تعبیر، معنی انسان همان عقل انسان است، عقلی که در این حد باشد.
عقل بودن عقل به استقلالش است:
"الَّذینَ یسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعونَ احْسَنَهُ"
از این بهتر اساساً دیگر نمیشود تعبیری پیدا کرد در مورد دعوت به اینکه انسان باید عقلش بالاستقلال حاکم باشد، عقلش مستقل باشد، دارای قدرت نقد و انتقاد باشد و بتواند مسائل را تجزیه و تحلیل کند.
آدمی که از این موهبت بیبهره است، هیچ است.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۸۵)
@motahari_nab
سختی و گرفتاری، هم تربیت کننده فرد و هم بیدار کننده ملتهاست.
سختی، بیدار سازنده و هوشیار کننده انسانهای خفته و تحریک کننده عزمها و اراده هاست.
شدائد همچون صیقلی که به آهن و فولاد میدهند، هر چه بیشتر با روان آدمی تماس گیرد او را مصممتر و فعّالتر و برنده تر میکند؛
زیرا خاصیت حیات این است که در برابر سختی مقاومت کند و بطور خودآگاه و یا ناخودآگاه آماده مقابله با آن گردد.
(عدلالهی، ص۱۵۶)
@motahari_nab
انسان در مطالب باید دارای قوه تجزیه و تحلیل باشد، سربسته و دربسته هیچ چیز را نپذیرد و هیچ چیز را رد نکند.
باید عناصر حقیقت را از اباطیل جدا کرد.
عقل باید حکم قاضی را داشته باشد که پرونده هر مسئله و موضوع را مطالعه میکند.
عقل باید نقاد باشد، اصلًا عقل قوه نقادی است.
(یادداشتها، ج۱۴، ص۱۶۴)
@motahari_nab
دین میگوید باید خدا را، عدالت را حاکم بر وجود خود قرار داد و از حدود قانون خدا و عدالت پا را فراتر نگذاشت.
اما منطق شهوتپرستی میگوید تا هرجا که اسبت میرود.
(یادداشتها، ج۱۵، ص۶۴)
@motahari_nab
این وضع بیحجابی رسوا که در میان ماست و از اروپا و آمریکا هم داریم جلو میافتیم از مختصات جامعههای پلید سرمایه داری غربی است و یکی از نتایج سوء پول پرستیها و شهوترانیهای سرمایه داران غرب است، بلکه یکی از طرق و وسائلی است که آنها برای تخدیر و بیحس کردن اجتماعات انسانی و درآوردن آنها به صورت مصرف کننده اجباری کالاهای خودشان به کار میبرند.
(مسئلهحجاب، ص ۸۵)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
دو نوع انتظار:
۱- انتظار ویرانگر: بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعهٔ فساد است.
۲- انتظار سازنده: سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد.
(قیام و انقلاب مهدی عج)
@motahari_nab
بدن برای اینکه شاداب و بانشاط بماند، به یک رشته غذاها و آشامیدنیها و تنوعها احتیاج دارد.
روح نیز به سهم خود غذا میخواهد. غذای روح علم است و حکمت و ایمان و یقین.
همان طوری که بدن در اثر نرسیدن غذای کافی پژمرده و افسرده میگردد، روح نیز پژمردگی و افسردگی دارد.
آنچه سبب پژمردگی و افسردگی روح میگردد غیر از آن چیزهایی است که بدن را پژمرده و افسرده میسازد.
(حکمتهاواندرزها، ج۱، ص۲۶)
@motahari_nab
انسان نباید اینقدر اسیر عادات باشد. متأسفانه باید عرض کنم که عادات اجتماعی، بیشتر در میان خانمها رایج است تا آقایان.
مثلًا رسم چنین است که در روز سوم و هفتم و چهلم میت، چنین و چنان کنند یا در عروسی رسم این است که روی سر عروس قند بسایند و امثال اینها. میگویند: رسم است، چه میشود کرد؟
مگر میشود آن را زیر پا گذاشت؟! حال چه فلسفهای دارد و چرا؟ جواب میدهند:
رسم است دیگر، رسم را که نمیشود انجام نداد. این یعنی زبونی، حقارت و بیچارگی.
انسان نباید اینقدر اسیر عرفها باشد.
آدم باید تابع منطق باشد.
(آزادیمعنوی، ص۱۸۷)
@motahari_nab
شهادت در راه خدا و در راه ایمان، برای انسان تاج افتخار است که بر سر میگذارد.
(آزادیمعنوی، ص۱۶۲)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
شهادت، قداست خود را از اینجا کسب میکند که فدا کردن آگاهانه تمام هستی خود است در راه هدف مقدس.
(قیاموانقلابمهدی(ع)ومقالهشهید، ص۷۲)
@motahari_nab
علیهذا زن در عین اینکه باید و لازم است شجاع و قوی القلب باشد و از خطرات جانی بیم نداشته باشد، مانند زینب از جلال و ابّهت ابنزیادها و یزیدها باک نداشته باشد، باید از لحاظ در مخاطره واقع شدن عفافش محتاط باشد و جبانانه عمل کند.
(یادداشتها، جلد۵، صفحه۲۷۷)
@motahari_nab
نسل جوان تقاضا و خواستهاش از روحانیت این است که خود را در وسط معرکه زندگی انسانها و واقعیتهای آن قرار دهد و از حاشیه روی اجتناب ورزد و درواقع خواستهاش بازگشت روحانیت به اصل و منشأ خودش است.
(یادداشتها، ج۲، ص۶۲)
@motahari_nab
هدایت شده از جملات ناب علامه شهید مرتضی مطهری(ره)
اسلام دعوت میکند به تفکر.
این تعلیم، یکی از اصول اسلام است. آیا چه روزی برای بشر خواهد آمد که در آن فکر نکردن برای او از فکر کردن بهتر باشد؟
اسلام دعوت میکند به علم:
"وَ لاتَقْفُ ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ".
میگوید در هیچ موضوع و مسئلهای اساس قضاوت شما نباید ظنّ و گمان و پندار باشد. ریشه خرافات را از همین جا میکند.
هر مطلبی را که به آن یقین کردید و از نظر علمی برای شما ثابت و مسلّم و قطعی بود بپذیرید، و هر چیزی که پای حدس و خیال و گمان و شاید در آن بود، روی آن اساساً تکیه نکنید.
(خاتمیت، ص۶۴)
@motahari_nab
اسلام یک دین طرفدار عقل است و به نحو شدیدی هم روی این استعداد تکیه کرده است؛ نه فقط با او مبارزه نکرده بلکه از او کمک و تأیید خواسته است، و تأیید خود را همیشه از عقل میخواهد.
در این زمینه آیات قرآن زیاد است، آیات دعوت به تعقل و تفکر یا آیاتی که به شکلی مطلب را طرح کردهاند که فکرانگیز و اندیشهانگیز است.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۸۴)
@motahari_nab
نیروی محرکه یک جهانبینی آرمانسازی آن است.
صِرف یک جهانبینی مادام که آرمان نداشته باشد محرک نمیشود.
مثل اینکه بزرگترین مکتبهای ستارهشناسی، مسائل ستارهشناسی را به ما عرضه میدارد و ما فقط درباره یک سلسله چیزهایی که در جهان هست اطلاعاتی پیدا میکنیم، اما دیگر به ما ارتباطی پیدا نمیکند یعنی ستارهها به آن وضع وجود داشته باشند یا نداشته باشند، از نظر زندگی و هدفهای انسان تأثیری ندارد، برخلاف مکتب که چیزی را عرضه میدارد که در آن آرمان بزرگی برای انسان نهفته است.
(هدفزندگی، ص۵۵)
@motahari_nab
هر چیزی که برای خدا و در راه هدفهایی باشد که اسلام برای فرد و جامعه تعیین کرده است، عبادت و دالان آخرت است.
(یادداشتها، ج۵، ص۳۷۷)
@motahari_nab
درد، آگاهی است. درد خوب نیست، به معنی اینکه موجبش باید نباشد.
اینکه میگوییم خوب است درد نباشد یعنی خوب است موجب درد نباشد، و الّا اگر موجب درد باشد که آن بیماری و نقص هست.
درد برای انسان، آگاهی است.
درد عضوی هم همین جور است. اینکه انسان دردی را در بدنش احساس میکند به این دلیل است که ناراحتی وجود دارد. با این درد، طبیعت به او اعلام میکند که در اینجا نقصی هست مثل چراغ قرمزی که در صفحه جلو راننده روشن میشود و نشان میدهد که روغن ماشین کم است یا بنزین دارد تمام میشود. آدم ناراحت میشود که چرا روغن ماشین کم است، الآن موتور میسوزد.
بدیهی است که نباید گفت بد چیزی است که چراغ قرمز روشن میشود، زیرا این چراغ دارد اعلام میکند که اینجا نقص وجود دارد.
(تعلیموتربیتدراسلام، ص۱۹۷)
@motahari_nab
اوّلین رشدی که انسان باید از آن بهرهمند باشد رشد فردی، شخصی و اخلاقی است.
این سؤال پیش میآید که آیا اغلب افراد میتوانند این سرمایه را اداره و از آن بهرهبرداری کنند؟
باور کنید کمتر کسی است که چنانکه باید از سرمایههای فردی و شخصی خود بهرهبرداری کند.
(امدادهایغیبیدرزندگیبشر، ص۱۰۴)
@motahari_nab
یکی از سرمایههای ما جوانان ما، کودکان ماست. این سرمایهها را باید حفظ و نگهداری کنیم.
ما برعکس، جوانان را به بهانههای مختلف طرد میکنیم، به دامن دشمن میاندازیم.
(یادداشتها، ج۴، ص۴۷۲)
@motahari_nab