eitaa logo
هیئت متوسلین به حضرت زهرا س
260 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
683 ویدیو
7 فایل
این هیئت از سال ۱۳۵۹ در جبهه های جنگ حق علیه باطل توسط رزمندگان اسلام شکل گرفت که بعد از تقدیم ۷ شهید و پایان جنگ تحمیلی در دارالشهدای تهران منطقه ۱۷ تا به امروز محفل عاشقان اهلبیت عصمت و طهارت بوده است. منطقه ۱۷ تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا شیب الخضیب یا حسین .... 🔹طبخ آخرین غذای دهه اول محرم الحرام ۱۴۰۲ روز عاشورای حسینی به همت خادمان هیئت متوسلین به حضرت زهرا (س) آستان مقدس امامزاده حسن (ع) 🆔eitaa.com/motavaseliin
✡️ شمر بن ذی‌الجوشن فرستادهٔ ویژهٔ یهود 1️⃣ را باید از نیروهای شام در کوفه و از سرسپردگان به‌شمار آورد. پس از آن‌که شمر با تعدادی از یارانش به سوی خیمه‌ها یورش برد، امام فریاد برداشت: 👈 «ای شیعیان خاندان ابوسفیان، اگر دین ندارید و از روز قیامت باکی ندارید، لااقل در دنیایتان آزادمرد باشید!» 2️⃣ شمر بعدها در توجیه تمامی رفتارهای کثیف خود، به قانون «مأمور و معذور بودن» استناد می‌کرد! با توجه به ماجرای به قدرت رسیدن شمر در ماجرای و نیز رفتارهای دَدمنشانه‌ی وی در ، تردیدی نمی‌ماند منظور وی از مأمور و معذور بودن، دستوری بوده که از در این زمینه داشته است. 3️⃣ یک نکتهٔ دیگر که شام بودن شمر را بیشتر تقویت و تثبیت می‌نماید، دقت در حضور شمر در بزنگاه‌های کربلا و نقاط ترحّم یا احترام‌آمیز آن است. نقش شمر در هرچه جنایت‌آمیزتر شدن ماجرای عاشورا بسیار ویژه و منحصر به‌فرد است. 4️⃣ از مجموع گزارش‌ها به‌دست می‌آید که شمر یک فرستادهٔ ویژه از سوی شام است. فرستاده‌ای با مأموریتی سرّی. این نقش ویژه آن‌چنان برجسته است که اهل بیت (ع) نیز از میان تمامی وحوش حاضر در کربلا، نگاه خاصی به شمر دارند. 5️⃣ طبق نقل تاریخ، شمر تنها کسی بود که در کوفه بر سر می‌گذاشت. در ماجرایی تاریخی آمده که انس بن مالک با دیدن جماعت طیلسان‌پوش در بصره، به یاد افتاد. 6️⃣ گذشته از این‌ها نام پدر شمر، است [که ظاهراً همانند نام خود او، نامی است] و ذی‌الجوشن تنها لقب اوست. بنابراین حتی می‌توان شمر را از ساکن کوفه به‌شمار آورد.
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 روزی که امام خندید. | فیلم شور حاج بخشی پیر دلاور در جبهه ها، گردان عمار قبل از عملیات والفجر ۸ آزادی شهر فاو| 🔹 پسر حاجی بخشی تعریف می‌کرد، توی یکی از دیدارها که رزمنده ها خدمت امام رفته بودند، من هم همراه پدرم بودم. ◇ توی حسینیه جماران مملو از جمعیت بود، امام وارد حسینیه شد و همه ایستاده شعار می‌دادند و امام هم دستش رو برای رزمنده ها تکون می‌داد. ◇ امام روی صندلی نشست و قبل از اینکه صحبت هاش رو شروع کنه حاجی بخشی از جا بلند شد و شروع کرد شعار دادن. ◇ ماشاالله ...حزب الله ◇ بسیجیها ...حزب الله ◇ سپاهیا ...حزب الله ◇ ارتشی ها ...حزب الله ◇ و همه حسینیه به وجد اومد و امام عزیز هم از اون بالا به جمعیت نگاه میکرد. ◇ حاجی گفت: کجا میرید ... همه گفتند:حاجی گفت: با کی میرید ... همه گفتند:حاجی گفت: مارم ببریدهمه یکصدا گفتند ... جا نداریم..😂 ◇ اینجا بود امام بزرگوار شروع کردن خندیدن و حاجی بخشی هم رو به امام در حالیکه دست به محاسن سفیدش میکشید. گفت آقاجان: ببین این جوونها من پیرمرد رو اذیت میکنند. 🔹 در این روزهای باقی مانده اربعین یاد همه‌ی راهیان کربلا...یاد مرحوم حاجی بخشی گرامی باد.