eitaa logo
🇮🇷منتظر هرگز نمی میرد🇮🇷
1.6هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
12 فایل
🍃🌸 ️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌸🍃 کپی با ذکر صلوات برای امام زمان (عج) مجاز است 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 فعالیت کانال شناخت امام زمان معرفت مهدوی خود سازی و... ارتباط با ادمین @Nedaa4310
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 ماجرای تولد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به نقل از حکیمه خاتون دختر امام جواد(علیه السلام) و عمّه امام حسن عسکری (علیه السلام): 🏷 قسمت اول: ♦️ حکیمه خاتون دختر امام جواد(علیه السلام) و عمّه امام حسن عسکری(علیه السلام) کیفیت و چگونگی ولادت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را چنین نقل می‌کند: ▫️ «ابو محمّد امام حسن عسکری (علیه السلام) کسی را به دنبال من فرستاد که: 🔸 امشب (نیمه شعبان) برای افطار نزد من بیا، چون خداوند امشب حجّتش را آشکار می‌کند. ▫️ پرسیدم: 🔹 این مولود از چه کسی است؟ ▫️ آن حضرت فرمود: 🔸 از نرجس. ▫️ عرض کردم: 🔹 من در نرجس خاتون هیچ اثر حملی مشاهده نمی‌کنم! ▫️ حضرت فرمود: 🔸 موضوع همین است که گفتم. ▫️ من در حالی‌که نشسته بودم، نرجس آمد و کفش مرا از پایم بیرون آورد و فرمود: 🔸 بانوی من! حالتان چطور است! ▫️ من گفتم: 🔹 تو بانوی من و خانواده‌ام هستی. ▫️ او از سخن من تعجّب کرده ناراحت شد و فرمود: 🔸 این چه سخنی است؟ ▫️ گفتم: 🔹 خداوند در این شب به تو فرزندی عطا می‌کند که سرور و آقای دنیا و آخرت خواهد شد. ▫️ نرجس خاتون از سخن من خجالت کشید. سپس بعد از افطار، نماز عشاء را به‌جا آوردم و به بستر رفتم. چون پاسی از نیمه شب گذشت، برخاستم و نماز شب خواندم. بعد از تعقیب نماز به خواب رفتم و دوباره بیدار شدم. در این هنگام، نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جا آورد. سپس از اتاق بیرون رفتم، تا از طلوع فجر باخبر شوم. دیدم فجر اوّل طلوع کرده و نرجس در خواب است. در آن حال، این سؤال به ذهنم خطور کرد که چرا حجّت خدا آشکار نشد. نزدیک بود شکّی در دلم ایجاد شود که ناگهان حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) از اتاق مجاور صدا زد: 🔸 «ای عمّه شتاب مکن که موعد نزدیک است». ▫️ من نیز نشستم و سوره «الم سجده و یاسین» را خواندم. هنگامی که مشغول خواندن قرآن بودم، ناگهان نرجس خاتون با ناراحتی از خواب بیدار شد. «۱» من با شتاب خودم را به او رساندم و پرسیدم: 🔹 چیزی احساس می‌کنی؟ ▫️ نرجس گفت: 🔸 آری. ▫️ گفتم: 🔹 نام خدا را بر زبان جاری کن، این همان موضوعی است که اوّل شب به تو گفتم. مضطرب مباش و دلت را آرام کن. ▫️ در این هنگام پرده نوری میان من و او کشیده شد. ناگاه متوجّه شدم کودک ولادت یافته است. چون جامه را از روی نرجس برداشتم، آن مولود سر به سجده گذاشته و مشغول ذکر خدا بود. هنگامی که او را برگرفتم، دیدم پاک و پاکیزه است. در این موقع، حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) صدا زد: 🔸 عمّه! فرزندم را نزد من بیاور. ▫️ وقتی که نوزاد را خدمت آن حضرت بردم، وی را در آغوش گرفت، و بر دست و چشم کودک دست کشید و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و فرمود: 🔸 فرزندم! سخن بگو! ▫️ پس آن طفل گفت: 🔶 «اشهد ان لا اله الّا اللّه، و اشهد انّ محمّدا رسول اللّه». ▫️ پس از آن به امامت امیر المؤمنین (علیه السلام) و سایر امامان معصوم علیهم السّلام، شهادت و گواهی داد و چون به نام خود رسید گفت: 🔶 📜 «اللّهمّ انجزلی وعدی، و اتمم لی امری، و ثبّت وطأتی، و أملاء الارض بی عدلا و قسطا». 📃 پروردگارا! وعده مرا قطعی گردان و امر مرا به اتمام رسان، و مرا ثابت قدم بدار، و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر کن. (ادامه دارد) 🏷 (عجل الله تعالی فرجه)