eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
30.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
224 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگزکسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله:4 آبان ✨پایان:13 آذر @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰‌زندگینامه شهید محمدجواد فتوحی °•[🌺🕊🌿]•° 💐🍃شهید محمد جواد فتوحی در خانواده ای که عطر عشق به ولایت در آن جاری بود در تاریخ۱۳۴۱٫۹٫۲ دیده به عالم هستی گشود. وی به دلیل تامین اقتصاد خانواده در امور کشاورزی و دامداری مدد جوی پدر بزرگوارش بود.با شروع انقلاب انسان ساز اسلام به صفوف مبارزان پیوست و در تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم فعالیت داشت. 🌹🍃وی جوانی آرام و پرهیزکار و در تمام امور اجتماعی فعال وبیشتر اوقات زندگی خود را صرف کارهای خیر می‌نمود.وی تمام شب‌های عمر خود را در مساجد و مجالس روضه سپری و نمازش را به موقع و حتی الامکان در مسجد برگزار می‌نمود.ایشان نیمی از درآمد خود را صرف کارهای خیر از قبیل ساختن مسجد و حسینیه و امامزاده میکرد. 🌷🍃شهید فتوحی لحظه ای از یاد محرومین غافل نبود.با فرارسیدن سن مشمولیت به خدمت سربازی فرا خوانده شد و ادای وظیفه نمود و عاشق شهادت بود و بارها از دلاورمردی و سلحشوری رزمندگان همرزم سخن می‌گفت با صدور فرمان امام رهسپار جبهه های عشق گردید 🥀🕊 و سرانجام پس از چندین ماه مبارزه عاشقانه در جبهه های سوسنگرد در تاریخ ۱۳۶۰٫۶٫۸ تا ملکوک اعلی عروج کرد. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌿🌹🔸🌿🌹🔸🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷خاطره ای از برادر شهید محمدجواد فتوحی: 🌱از محمد جواد ۸سال کوچکتر بودم او مرا خیلی دوست داشت آخرین مرخصی که از جبهه به بافق آمده بود یک شب که همه دور هم جمع بودیم محمدجواد با یک عکس رنگی قاب گرفته وارد اتاق شد، ‌قاب را روی طاقچه گذاشت هر کدام سوالی میپرسیدن من وسط اتاق مقابل عکس ایستادم و مشغول خواندن این سرود شدم؛ شهیدم من شهیدم من به کام خود رسیدم من خداحافظ اَیا مادر نمی‌بینم تو را دیگر منم سرباز روح الله که پیوستم به تو مولا گلستان میشود ایران از این گل ها که شد پرپر 🌤محمد جواد وقتی این شعرها را می‌خواندم نگاهش به صورتم بود و لبخند میزد،، سپس نزدیکم آمد و دستی روی سرم کشید و گفت آفرین خیلی خوب خواندی و این آخرین عکسی بود که او گرفته بود و بعد از اینکه مرخصی اش تمام شد به جبهه رفت و شهید شد ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌺🌿💫🌺🌿💫🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝✨وصیت نامه شهید والامقام محمد جواد فتوحی: 🌷درود بر امام خمینی نایب بر حق حضرت مهدی که ما هر چه داریم از وجود بابرکت ایشان است که اسلام و امت اسلامی را بعد از هزار و چهارصد سال دوباره زنده نمود. قدر امام را بدانید و از ایشان پیروی کنید . 🌷انقلاب اسلامی یک امانت الهی است که وظیفه همه ما است تا از آن پاسداری کنیم.صلاح دنیا و آخرت ما در پیروی از ولایت فقیه می‌باشد.باید همیشه در صحنه های انقلاب حاضر باشیم و در مقابل دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی شجاعانه بایستیم. حضور آگاهانه مردم ضامن انقلاب و دستاوردهای آن است. 🌷در نماز دشمن شکن جمعه شرکت کنید. خدایا شکرت که مرا سرباز و پاسدار انقلاب خمینی کبیر قرار دادی تا این که بتوانم خونم را فدای امام حسین نمایم.از امام خمینی میخواهم که مرا دعا کنند تا بلکه در نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه رفیع شهادت نائل شوم. 🌷پدر و مادر عزیزم و برادر و خواهرهای مهربانم اگر در زندگی کوتاهی کردم مرا ببخشید .اگر به شهادت رسیدن برای من گریه نکنید بلکه برای مظلومیت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا فکر کنید و گریه کنید. 🌷از همه دوستان و همشهریان عزیزم میخواهم پیرو انقلاب اسلامی و خون شهدا باشند. در پایان از همسر مهربانم که نتوانستم در این مدت کوتاهِ زندگی به او محبت نمایم طلب عفو و بخشش دارم و امیدوارم همیشه الگوی حجاب و عفاف باشد. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 💐✨🍃💐✨🍃💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🕊ای شهیدان عشق مدیون شماست هر چه ما داریم از خون شماست... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃 100گل صلوات هدیه میکنیم به نیابت از شهید والامقام" محمدجواد فتوحی" نذر سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و هدیه به محضر چهارده معصوم علیهم السلام 🍃🌷🌷🌻🌹🌻🌷🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 🕯️به نیت "شهید محمدجواد فتوحی " 💚همنوا با امام زمان(عج) ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐بزرگوارانی که با توسل به شهدای والامقام حاجت گرفتند و یا خاطره یا رویای صادقه ای داشتند برای بنده ارسال کنند تا در کانال به اشتراک گذاشته شود @hasbiallah2 👈خادم الشهدا ➡️@motevasselin_be_shohada 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 اعضای محترم کانال⤵️ سلام وعرض ادب روایت من در رابطه با توسل به شهیدان سید مجتبی علمدار ،شهید نوید صفری وشهید ابراهیم هادی هست دختری که در شرف ازدواج بوده بیست وسه ساله ولی خواستگار مناسبی براش نمی آمده وخودش خیلی خانم باوقار بوده اخیرا آقا پسری ازش خواستگاری کرد ولی کارشون جور نمیشد. با اینکه هر دو خانواده ها راضی بودن من آدم سست عقیده ای هستم از وقتی با کانالتون اشنا شدم ومطالب راجع حاجت روا شدن رو می خوندم از این شهیدان عزیز و شهید همون روز می خواستم که کار این دو جوون رو به سرانحام برسونه. باورتون نمیشه در عرض کمتر از ۴۸ساعت همه چیز درست شد انگار این شهدا خودشون همه چیزو درست کردن با وجود اینکه این دو جوون عاشق هم بودن ولی گره تو کارشون بود همه اطرافیان وخود ما و عروس و داماد هنوز باورشون نمیشه من همه اینها رو مدیون شهدا می دونم انشالله خدا به همه جووونها کمک کنه و مشکلات همگی رو حل کنه ازدواج ،اشتغال ،مسکن 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 سلام چقدددددر لطف خدا را میبینم دیشب عکس شهید چله را دیدم و گفتم لطفا کمک کن بتونم برای بچه م نوبت ام آر آی بگیرم صبح زود رفتم ۱مرکز تصویربرداری بعد از ۲ساعت که معطل شدم گفت زیر ۱۰سال پذیرش نداریم و بچه من ۶ساله ست و بچه م امروز باید ام آر آی میشد ولی هییییچ مرکز تصویربرداری بهمون نوبت فوری نمیداد و مرکزی که من کلی گریه کردم و ازشون خواهش کردم بهم نوبت بدن گفت سریعترین زمان نوبت ۱ماه دیگه میتونه باشه.خیلی سخت بود برام چون۵شنبه بود و تقریبا همه جا تق و لق.ساعت ۱۰ بود گفتم میدونم کارمون درست میشه با اسنپ رفتم بیمارستانی که نوبتهاش ۳هفته ای هست و شرایط پسرمو براشون گفتم و خیلی راحت گفتن همین الان بیارش و هییچ هزینه ای هم نداره (از بابت هزینه مشکل نداریم ولی میخوام یقین پیدا کنین به کار شهدا و لطف خدا) بچه م اومد،نه ترسید که بخوان بیهوشش کنن،نه تکون خورد که بخوان دوباره بگیرن ته دلم قرصه جوابش هم خوبه خدا هست.لطفش هست.معجزه هست.اجابت هست.واسطه های خیر هم هستن التماس دعا برای همه مریضها بخصوص بچه های معصوم شاید اگه زندگی عادی داشتم الان هیییچوقت اینجور متوجه لطف خدا نمیشدم،شاید اگه خودم مریض بودم هم متوجه نمیشدم ولی الان که تووی سختیم و جگرگوشه مو هواشو داره میبینم تک تک این چیزارا.امیدوارم هییییچوقت لطفشو فراموش نکنم و نعمت هایی که بهم داده را کم به حساب نیارم ماهایی که توو بیمارستانها میریم و میایم میدونیم که سلامتی چه نعمتیه اونم بچه سالم❤️همینکه بچه هاتون کنارتونن،میبینن،میشنون،راه میرن و خیلی چیزایی که برامون گاهی عادی میشه کللللللللللی جای شکر داره و خیلیا هستن که آرزوشونه اینها خود من گاهی به همسرم میگم من دارم آرزوهامو زندگی میکنم من آرزوم بود بچه م راه بره.بخنده و باز برام حرف بزنه و الان خداروهزار مرتبه شکر میبینم اینطور هست گاهی میگم خدایا سختیای مسیر را به جوون میخرم ولی آخر و عاقبتش خوب باشه.بچه م شفای خیر پیدا کنه به لطف خودت 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 سلام درابتدا وظیفه ی خودم میدونم که تشکر ویژه ای بکنم بابت این کانال عرفانی و ارامش بخشی که ایجادکردید. درپناه حق باشیدوحاجت روا ان شاءالله من سومین دوره است که داخل کانال هستم و درختمها شرکت میکنم. پسرمن امتحان فارسی داشت وبسیاراسترس داشتیم هردوتامون ازشروع امتحاناتش چون نهایی بود قبل ازرفتن سرجلسه دورکعت نمازبه نیابت شهیدهادی هدیه به حضرت زهرا (س)میخوند و بعدمیرفت برای امتحان فارسی علاوه به اون نمازبهش گفتم برای شهید حمیدقبادی نیا نمازوصلوات بخونه البته چله قبلی یک روزش مزین به اسم این شهیدبود، خواستم از هر دوشهید بخوادکه کمکش کنن..‌. بعد از پایان امتحان بلافاصله بهم زنگ زد وگفت مامان تمام زمان امتحان کسی کنارم بود و انگار جوابهارو بهم میگفت حتی مراقبی که هیچوقت جواب نمیداد پاشد اومد کنارم و گفت چرا معنی این کلمه رو ننوشتی؟ گفتم بلدنیستم گوگل زد و معنیشو بهم گفت اینقدرمنقلب بودکه تاخونه تلفنی بابغض حرف میزد و میگفت شهید هرگز نمرده و نمیمیره... شایدحاجتمون رو یکم دیربدن ولی درد دل کردن باهاشون روزمون رو زیبا میکنه ان شاالله همه حاجت روا بشن🌹🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> بسم رب الشھـدا 🌸 تمام دغدغه اش شده بود حج. هر وقت جواد می دیدش، محسن از رفتن می گفت. جواد نگران بود. گفت : 💠 _ داداش! اگه صلاح می بینی امسال نرو. عربستان کشوریه که وارد جنگ شده. امنیت نداره. محسن قبول نکرد. انگار یک نفر داشت از مکه صدایش می کرد. هوش و حواسش رفته بود آن طرف. 🌺 بنا بود محسن و جواد بروند محضر. جواد می خواست چک بگذارد و ضمانتش کند تا کار های سفرش رو به راه شود. محسن هنوز نیامده بود! حرصش گرفت. می دانست این ضمانت چقدر برای محسن مهم هست! 🌷خواست سر به سرش بگذارد. بهش زنگ زد : _ معلوم هست کجایی؟! دیر اومدی، من رفتم! محسن به التماس افتاد : _ تو رو خدا جواد! چرا رفتی؟! من کارم عقب می مونه! 😧 😂 جواد با بدجنسی خندید : _ باید یه قولی بدی تا برگردم! = چه قولی؟! _ قول بدی امروز، صبحونه یه کله پاچه توپ به ما بدی! 😋 🌸🍃🌸🍃🕊🍃🌸🍃🌸 ✍ ادامه دارد ....
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> بسم رب الشھـدا 🌹دمدمه های رفتن به حج بود. هادی روی تختش دراز کشیده بود و داشت با محسن چت می کرد. بحث شان گل انداخته بود. ❌ یک دفعه محسن آفلاین شد. هادی هرچه پیام گذاشت، جوابی نرسید. با خودش گفت حتما کاری براش پیش آمده. رفت سراغ بقیه مخاطبینش .. 💎 ده دقیقه بعد، محسن آنلاین شد و پیام داد : هادی حلالم کن! = مگه داری می ری خط مقدم؟! هادی جان حلالم کن! من رفتنی ام! مرگ اومده سراغم! 🌸 محسن همیشه یک خوشمزگی تو آستینش داشت. هادی با خودش گفت این هم یکی از آن هاست. پرسید : داشتیم صحبت می کردیم یکهو کجا غیبت زد؟! = هادی! یک لحظه روح از بدنم جدا شد! جسم خودم رو دیدم از بالای اتاق! هادی نمی توانست باور کند. پرسید : چی شد؟! = خواب نبود! بیدار بودم . می خواستم دستامو تکون بدم ولی نمی شد! روح بیرون از تنم بود و بدنم بشدت درد گرفت. مرده بودم یک لحظه از اون بالا مهر کربلا رو دیدم به سمتش که سجده کردم، روحم برگشت به بدنم. 🔺انگار قضیه جدی بود. تن هادی مور مور شد. بلند شد نشست روی تخت. قبلا درباره آدم های بزرگ شنیده بود که روحشان از بدن جدا می شده و بر می گشته. 🔶 می دانست برای آدمی مثل محسن هم این اتفاق بعید نیست. این را فقط برای مامان و هادی تعریف کرده بود. و از آنها خواسته بود به کسی نگویند. یکی دو بار دیگر هم این اتفاق افتاده بود ... 🍁🍃🍁🍃🌻🍃🍁🍃🍁 ✍ ادامه دارد ....
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> بسم رب الشھـدا 🌺 پنجشنبه بعد از ظهر بود. یکی دو ساعت بعد، محسن پرواز داشت به سمت تهران. از آنجا هم به سمت عربستان. زنگ زد به هادی گفت بلندشو بیا. دوست داشت آن لحظه های آخر را کنار هم باشند. هادی که از راه رسید، دید محسن پشت تلفن نشسته و با دوستانش خداحافظی می کند. مامان هم داشت وسایل سفرش را آماده و دائما از اتاق دیگر صدایش می کرد. 🍁 محسن یک دقیقه آرام و قرار نداشت. یکدفعه گوشی اش زنگ خورد. محسن دستش بند بود و دائم توی اتاق راه می رفت. گوشی را گذاشت روی بلندگو. 🔊 نوجوانی از جنوب زنگ زده بود. اولین بار بود که با محسن حرف می زد. شماره اش را به سختی پیدا کرده بود. با صدای خواهش مندی گفت : 🌟ببخشید آقای حاجی حسنی من تازه می خوام قرآن رو شروع کنم، چه توصیه ای دارید؟! چیکارکنم؟! 🔺محسن نگفت من الان گرفتارم، بعدا زنگ بزن. نگفت تو کی هستی و شماره ام رو کی بهت داده و .... فوری دست از کار کشید. نشست پای گوشی. گفت : ☺️ چه صدای خوبی داری! چندسالته؟! و دقیقا یک ربع برای آن نوجوان توضیح داد که چه کارهایی باید بکند ... 🌸🍃🌸🍃🕊🍃🌸🍃🌸 ✍ ادامه دارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا