🌺🍃🕊🌺🍃🕊🌺
🔻سوال های پُر تکرار شما ⤵️
💢آیا برای شرکت در چله ی شهدا باید نام نویسی کنیم❓
جواب: خیر نیازی به نام نویسی نیست عزیزان..همینکه در کانال حضور داشته باشید و همراه ما تا پایان چله و ان شاءالله چله های بعد😊 باشید کفایت میکنه.
💢سوال: میتونیم نام شهید بفرستیم برای چله❓
جواب: همانطور که مشاهده فرمودید لیست شهدای چله تکمیل شده ، و از آنجایی که ما نام بیشتر از ۴۰ شهید عزیز را نمیتونیم وارد لیست کنیم، ان شاءالله برای چله بعد شهید مورد نظر خودتون را معرفی بفرمائید.
💢سوال : من امروز به کانال متوسلین به شهدا اضافه شدم، میتونم از امروز چله ی شهدا را شروع کنم❓
جواب : بله.. از امروز با ما همراه بشید بعد از اتمام چله ی کانال، شما به تعداد روزهایی که از چله عقب بودید به نیت شهدای اول لیست، زیارت عاشورا و صلوات را هدیه کنید تا چله ی شما کامل بشه
💢سوال : در مورد چله ی شهدا توضیح میدید❓
جواب: شب ها بعد از ساعت 24 مطالب مربوط به معرفی شهیدِ چله در کانال بارگذاری میشه مطالعه بفرمائید با شهید عزیز ارتباط روحی و معنوی پیدا کنید... و بعد ۱۰۰ صلوات و یک زیارت عاشورا به نیت شهید و چهارده معصوم ع هدیه کنید...
💢سوال: آیا باید هم صلوات و هم زیارت عاشورا را به شهید هدیه کنیم❓
جواب: اگر توفیق یار شد که هر دو باشه که در حد اعلاء عالی هست ولی اگر یکی ازین ها را هم انجام دهید کافیست.
✨شرکت در چله دعای عهد هم اختیاری هست اگر تمایل داشتید شرکت کنید
💢سوال: آیا قرائت زیارت عاشورا و ذکر صلوات زمان خاصی داره❓
جواب: خیر.. هر زمان در طول روز فرصت داشتید میتونید قرائت کنید( تا شب، قبل از ساعت ۲۴ زمان هست)
💢سوال: آیا قرائت دعای عهد حتما صبح باید باشه یا زمان دیگه ای هم میشه❓
جواب: بهترین زمان برای قرائت دعای عهد اول صبح بعد از نماز هست
اما در طول روز هر وقت زمان و فرصت داشتید می تونید قرائت کنید
💢سوال: آیا لعن و سلام زیارت عاشورا را یک بار بگیم کافیه❓
جواب: بله یکبار کافیه ..اما بودند دوستانی که چهل روز زیارت را به صورت کامل با صد لعن و صد سلام قرائت کردند
💢من دیروز فراموش کردم زیارت عاشورا بخونم آیا امروز میتونم دوبار قرائت کنم؟
اگر برای شما مهمه چله بر اساس اصول خودش قرائت بشه باید حتما چهل روز متوالی و پی در پی باشه
پس اگر یکروز فراموش شد باید مجدد شروع کنید. بعضی از دوستان میگن روز بعد جبران میکنیم و دوبار میخونیم اینطوری شما چهل مرتبه میخونید خوبه ولی اون چله مد نظر و توصیه شده نیست...
💢سوال: اگر نتونیم در چله شرکت کنیم آیا دِینی به گردن ماست و مدیونی داره❓
جواب: خیر.. هیچ مدیونی نداره همینکه همراه ما باشید مطالب شهدا و زندگینامه شهدا را مطالعه بفرمایید و کانال متوسلین به شهدا باعث رفاقت و انس بیشتر شما با شهدا بشه باعث خوشحالی ماست.
#چلهی_کانال_متوسلین_به_شهدا🌱
التماس دعای شهادت♥️🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌹🕊🌿🌹🕊🌿🌹
🌺ان شاءالله از پنج شنبه داستان شهدایی جدیدی در کانال بارگذاری خواهد شد
✅داستان زندگی #شهید_عبدالحسین_برونسی
✨با نام: خاک های نرم کوشک✨
🕊🕊🕊🕊🕊
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_سی_و_دوم💗
حسین مدتی به فکر فرورفت و بعد از لحظاتی سرش را بالاآورد و چشم در چشم عباس گفت:
+رشته دانشگاهی عروسم زبان فرانسه ست البته این ترم آخرشو مرخصی گرفته بخاطر ...
-نه حاجی این کار سنگینیه چندین ساعت نشستن پای کامپیوتر ... فکر نکنم با وضعی که عروست داره بتونه. در ضمن این جور مسایل امنیتی رو خانما بفهمن میگن جایی یه دفعه...
+عباس! حلماسادات با خیلی از خانما فرق داره حتی با حاج خانم خودم. مثل چشام بهش اعتماد دارم.
-نمیشه فیلمارو از این ساختمون خارج کرد. باید شرایطو بهش بگی ببینی قبول میکنه؟
+براش یه اتاق جدا میذاریم خودمم می مونم کنارش...
-نقل این چیزا نیست باید بتونه...
+امشب خبرت میکنم.
-ان شاالله...یاعلی(ع)
+علی(ع) یارت
همین هنگام طرف دیگر شهر در خانه حاج حسین غوغایی برپا بود. همسرحاج حسین مدام روی پایش می کوبید و می گفت: من میدونم حاجی شهید شده اینا نمیخوان به ما بگن...
حسین در آستانه در ایستاده بود و "اَمَ یُجیب" می خواند . حلما یک لیوان شربت دست مادرشوهرش داد و گفت: آخه چرا اینقدر خودتو اذیت میکنی؟ دکتر گفت بابا با پاهای خودش از بیمارستان رفته...زیر برگه های ترخیص امضای بابا بود.
مادر محمد جرعه ای از شربت نوشید و با غصه پرسید: پس کجاست؟ پس حاجی کجاست؟
حلما سری تکان داد و بلند شد. یک لیوان شربت هم دست شوهرش داد و آهسته گفت: باز به عمو عباس زنگ بزن شاید جواب بده.
محمد موبایلش را از جیبش درآورد و بعد از لحظاتی نگران و کلافه گفت: خاموشه، جلسه که میره نمیبره گوشیشو...میگم مطمئنی بابا و عمو باهمن؟
حلما لیوان شربت را تا جلو دهان همسرش بالابرد و گفت: بابا کجا رو داره بره آخه؟ یا سر کار میره یا پیش عمو عباس، ان شاالله میاد زودی.
محمد نیمی از شربت را نوشید و گفت:سلام برحسین(ع).
مادرش تا این را شنید دوباره زد زیرگریه و زمزمه کرد:حسین، حسین...
حلما رفت روبه روی مادر شوهرش نشست و گفت: اینطوری فقط خودتو اذیت میکنی مادر.
مادرمحمد آهی کشید و پرسید: پس چیکار کنم؟
حلما لبخندی زد و آرام گفت: صبر
ناگاه صدای برهم خوردن در، نگاه همه را به طرف حیاط چرخاند. حسین با یک دسته گل مریم وارد شد. درمقابل نگاه حیرت زده همه، گل ها را در دستان حلما گذاشت و گفت: اینم برای عروس گلم به مناسبت مادر شدنش.
محمد مات قامت پدرش بود که حاج خانم بلند شد و با تشر گفت: مردمو زنده شدم نباید یه خبری بدی؟ نمیگی ما میایم بیمارستان میبینیم نیستی هزارجور فکرو خیال میکنیم. اصلا با خودت نگفتی...
حسین جلو رفت و پیشانی همسرش را بوسید و گفت: تسلیم! حق با شماست حاج خانم غرغراتم به دیده منت! به جون میخرم درد دلاتو ببخشید باید خبرمیدادم.
محمد زیرلب الحمدلله گفت و دست حلما گرفت همانطور که به طرف راهرو میرفت گفت: بابا من میرم دواهاتو بگیرم حلما رو هم میرسونم خونه میام ماشینتو تحویل میدم. حاج حسین به طرف پسرش برگشت و گفت: وایسا بابا شام بمونید کارتون دارم.
بعد نیم نگاهی به چهره حاج خانم انداخت و ادامه داد: یکم دیگه اذانه بعد نماز زنگ میزنم رستوران غذا بیارن.
محمد لبخندی زد و گفت: بابا چه کاریه همه جا وقتی میرن عیادت گل و کمپوت میبرن بعد شما خودت گل اوردی شامم...
حسین اخمی کرد و گفت: اصلا باتو کار ندارم. عروسمو نوه امو بذار پیشم تو هرجا میخوای برو.
حلما دستی برشکمش کشید و لبخند ملیحی زد. محمد به طرف پدرش آمد و گفت: اینطوریه؟ حالا سه تاشونو به من ترجیح میدی؟
چشم های حسین گرد شد و از روی تعجب تکرار کرد: سه تا؟
که همسرش با خنده دستی در هوا چرخاند و گفت: بچه ها دوقلون، دوتا دختر هزار ماشاالله
🍁نویسنده : بانو سینڪافغین🍁
ادامه دارد....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_سی_و_سوم💗
بعد از شام محمد و مادرش مشغول شستن ظرفها بودند که حاج حسین آمد کنار عروسش به پشتی تکیه داد و گفت:
-وقتی بی هوش بودم...باباتو دیدم
+بابا مرتضام! چه طوری بود؟
-جوون،خوشتیپ، سرحال، عین اون موقع که تو جبهه باهم میرفتیم شناسایی
+چ..چیزیم گفت؟
-خیلی باهم حرف زدیم
+چی میگفت؟ چه حرفایی؟
-سید هم حرف همه شهدا رو زد؛ گفت تحت هیچ شرایطی رهبرو تنها نذارین. گفت باید با حفاظت از نظام اسلامی برای ظهور امام زمان(عج)زمینه سازی کنیم.
حلما آهی کشید و خیره گلهای قالی شد. حاج حسین دست عروسش را گرفت و با مهربانی گفت:
-دخترم! میخوام چیز مهمی بهت بگم
+بفرمایید باباجون
-میدونم محمد مخالفت میکنه منم نمیخوام بهت فشار بیاد هیچ اجباریم نیست ولی ضرورت هست.
+من متوجه نمیشم اصلا
-اگه شرایطی پیش بیاد که بتونی از دین و کشورت مقابل دشمنا دفاع کنی...
+من؟ اخه چه شرایطی؟
-موقعیتی که بتونی با حفظ حریم و ارزشات، راه پدرتو برای دفاع از این آب و خاک ادامه بدی...
ناگاه محمد به تقاطع نگاه های همسر و پدرش رسید. مکثی کرد و گفت: ولی بابا...
حلما و حاج حسین به طرف محمد برگشتند. محمد با اعتراض ادامه داد: حلما به اندازه کافی تو این مدت استرس داشته، مثلا از دانشگاه مرخصی گرفت که...
حسین لبخندی زد و گفت: منم اصراری ندارم بابا فقط...
حلما کلام هر دو را به دایره سکوت کشید: باشه
حسین یاعلی(ع) گفت و درحالی که بلند می شد رو به محمد گفت: پس چند روزی اینجا بمونید با خودم حلما رو ببرم سر پرونده...
بعد چند قدم جلوتر دستی بر شانه محمد زد و گفت: مراقبش هستم بابا نگران نباش.
این را گفت و رفت طرف اتاق مطالعه اش. محمد روبروی حلما نشست. خودش را در مردمک سیاه چشمان همسرش، تماشا کرد. فقط زیرلب نجوا کرد:حلما!
حلما چشم هایش را آرام برهم زد و گفت: آسمان بارِ امانت نتوانست کشید، قرعه کار به نامِ منِ دیوانه زدند!
محمد شانه سر حلما را برداشت، آرام دسته موهای جلوی پیشانی همسرش را شانه زد و گفت:
-ولی باید یه قراری بذاریم
+چی؟
-هر وقت مهم نیست کجای کار باشه هرلحظه احساس خطر یا سختی کردی...
+میام بیرون
-قول؟
+قول
-جونِ محمد؟
+قسم نده دیگه
-بگو جونِ محمد
+جون...محمد
فردای آن روز بعد از اینکه محمد دیرتر از همیشه سرکار رفت. حلما و حاج حسین صبحانه خوردند و راه افتادند. مدتی بعد حاج حسین جلوی یک ساختمان دو طبقه نگهداشت. ماشین را پارک کرد و گفت: پیاده شو باباجان.
🍁نویسنده بانو سینڪاف🍁
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_سی_و_چهارم💗
حلما دستی به کمرش کشید و گفت: صدای هم همه و سوت ممتد یه دستگاهی که نمیدونم چیه زیاد بود ولی چیزی که از این دو ساعت فهمیدم اشاره به جلسات سه گانه سال۱۹۸۹ داشتن.
نگاه حلما گردشِ چشمان حسین را دنبال کرد و به عباس رسید. عباس اخم هایش را درهم کشید و درحالی که به حسین اشاره میکرد گفت: یعنی سال۶۸...منظورشون...
حسین شروع کرد سرفه کردن بعد لیوان آبی برای خودش ریخت و گفت: جلسات... ضد انقلاب که رهبر همون سال بهش اشاره کردن...اولیش آلمان بود و دومی واشنگتن...
عباس دستش را مشت کرد و گفت: سومیشم اسرائیل
حلما آرام از جایش بلند شد که حسین طرفش رفت و دستش را گرفت تا چند قدمی راه برود. عباس بیرون رفت و بعد از دقایقی در زد. حسین که در را باز کرد، عباس با یک پاکت آبمیوه و یک پوشه باریک جلو آمد و رو به حلما گفت: عمو اینا رو هر وقت استراحت کردی ببین ترجمه بچه ها از جلسه دومه یک مقدار ناقصه، گفتن یه کلمه زیاد تکرار میشده اما واضح نبوده هر وقت تونستی ببین...
حلما دستش را دراز کرد و پوشه را گرفت و بازش کرد. نگاهی به برگه ها انداخت و بعد از دقایقی گفت: overthrow به نظر میاد همینه چون تو این جلسه ای که من امروز تماشا کردم هم مدام تکرار میشد.
حسین دستی بر ریش سفیدش کشید و پرسید: حالا این overthrowیعنی چی؟
حلما نفس عمیقی کشید و با نگرانی گفت: براندازی!
بعد با برگه ها شروع کرد باد زدن خودش و رو به حسین گفت: بابا میشه بریم حالم یه جوریه...
حاج حسین برگه ها را آرام از دست حلما گرفت و به عباس داد. بعد گفت: بریم بابا
همینکه سوار ماشین شدند حلما کمربندش را بست و گفت: بابا اینکه با عمو عباس میگفتین سر فتنه آخوندای انگلیسین منظورتون با...
حسین هم کمربندش را بست و ماشینش را روشن کرد و گفت: آخوند انگلیسی یعنی هرکی که لباس روحانیت تن کرده ولی ضد روحانیت عمل میکنه، اونی که به اسم اسلام اومده جلو ولی از انگلیس خط میگیره که تفرقه ایجاد کنه ، نارضایتی از نظام اسلامی ایجاد کنه قدرت دفاعی کشورو کم کنه...
حلما باتعجب پرسید: مگه میشه بدون حضور توی دستگاههای اجرایی و دولت بتونن قدرت نظامی کشورو کم کنن؟
حسین دستهایش را روی فرمان فشار داد و گفت: اول که تمام سعیشونو میکنن همچین جاهایی نفوذ کنن، بعدشم قدرت جنگ نرمو دست کم نگیر...با کمک رسانه های غربی جنگ روانی راه میندازن مثل همه این سالها علیه سپاه و قدرت موشکی و سعی میکنن بین ارتش و سپاه جدایی و دو دسته گی بندازن...
حلما با نگاهش دستان حسین که دنده را عوض میکرد، دنبال کرد و پرسید: بابا...من میدونم رهبر کاراشون از رو فکر و بصیرته ولی دلیل این همه سان دیدن و حمایت از رزمایش های سپاه رو نمی فهمم یعنی حالا که...
حاج حسین لبخندی زد و مانع روی جاده را پشت سر گذاشت و گفت: باباجون، حلما ساداتم، ببین یه وقتایی برای اینکه جلوی جنگ و حمله دشمن رو بگیری کافیه بهش نشون بدی چقدر قدرت داری اینجوری دو دوتا چهارتا میکنه که زورش به گرفتنت نمیرسه و نمیاد جلو.
بعد از مدتی حسین جلو خانه پسرش نگهداشت. حلما با تعجب پرسید: مگه نگفتید چند روز بمونیم خونتون برا رفتن ...
حسین لبخندی زد و گفت: قبلِ اومدن دیدی با موبایلم حرف زدم؟ یکی از دانشجوهام بود از دانشگاه افسری...میتونه ترجمه کنه دیگه به تو فشار نمیارم بابا جان
حلما نگاهش را پایین انداخت و گفت: ازکارم راضی نبودین که...
حسین حرف عروسش را قطع کرد و گفت: نه اصلا اینطور نیست. خیلی فوق العاده بودی یعنی هستی. ولی بابا من به محمد قول دادم به محض پیدا شدن یه نفر مطمئن دیگه، جایگزین کنم...خیالت راحت باشه بابا تا سپاه هست فتنه های دشمنای این آب و خاک به نتیجه نمیرسه، کنار بقیه نیروهای امنیتی همه تلاشمونو میکنیم. ان شاالله با فرماندهی امام خامنه ای پرچمو دست خودِصاحب الزمان(عج) می رسونیم... حالا برو غذا تو حاضر کن که یه ساعت دیگه شوهرت میرسه
+چشم
-چشمت روشن به دیدار منجی عالم ان شاالله
🍁نویسنده بانو سینڪاف🍁
ادامه دارد....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀بخشی از وصیت نامه شهیدرضاپناهی که خودش صدایش را ضبط کرده بود وپنهان کرده بود وبعد از شهادتش آن را پیدا کردند .شهید ۱۲ ساله ای که عاشق خدا بودومعتقد بود عشقش از قلبش بیرون نمیرود تا به معشوقش برسد 😔😭
شهید#رضا_پناهی🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
به نقل از پیامبر خوبی ها :
ثَلاثَةٌ یشْفَعُونَ إِلَی اللَّهِ یوْمَ القِیامَةِ فَیشَفِّعُهُمْ: الْأنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ
سه گروه هستند که در روز قیامت، شفاعت می کنند و خدا هم شفاعت آنان را می پذیرد:
۱. پیامبران
۲. سپس عالمان
۳. و سپس شهیدان💕
بحارالانوار
ج ۱۰۰، ص ۱۲، روایت
✨✨✨
✅ان شاءالله با توسل بر شهدا و تبلیغ کانال متوسلین به شهدا که اهدافش زنده نگه داشتن یاد و خاطرات شهداست از شفاعتشان بهره مند شویم🌺💐
👇👇👇👇👇
🔻برخی پیام ها از جانب خداست
ولی از زبان دیگران برای تو ارسال میشود
راحت از آن عبور نکن...
➡️@motevasselin_be_shohada
✨
من همیشه به یاد خواهم داشت که اگر با آرامش و امنیت در کنار خانواده روزها را سپری می کنم همه را مدیون خون سرخ شما هستم که بر این خاک مقدس جاری گشت و سرخی اش را لاله ها تا ابدیت به یادگار خواهند داشت...👌🌹
💝 کانال متوسلین به شهدا 💝
👇👇👇👇👇
@motevasselin_be_shohada
❌لطفا کانال را برای حضور در چله شهدا به سایرین معرفی کنید
🌸🌿✨🌸🌿✨🌸🌿
🔰#نحوه_فعالیت_کانال
لیستی از چهل شهید والامقام به انتخاب اعضای محترم کانال آماده شده
✅هر روز به ترتیب لیست، یکی از شهدای چله معرفی میشود
(معرفی شهید عزیز، همراه با زندگینامه، وصیت نامه، خاطرات، کلیپ و ... است.)
زندگینامه شهید را مطالعه بفرمائید ارتباط روحی و معنوی با شهید برقرار کنید و بعد 100 صلوات و یک زیارت عاشورا (یا یکی از این دو) را به چهارده معصوم(ع) و آن شهید هدیه کنید.
🌹نیت کنید و با ما همراه شوید
ان شاءالله نیت اول همگی ما فرج مولایمان قطب عالم امکان آقا صاحب الزمان (عج) هست سپس حاجات مان را با توسل به شهدای والامقام که از اولیاء و مقربان خداوند هستند طلب میکنیم.
ان شاءالله با لطف و عنایت پروردگار و به آبروی شهدا و امامان معصوم (ع) حاجات دنیویی و اخروی بزرگواران کانال متوسلین به شهدا برآورده بخیر شود
آمین یا رب العالمین 🤲🌺🌺
🌿✨🌿✨🌿✨
🔴مطابق گذشته همزمان با چله صلوات و زیارت عاشورا، چله ی دعای عهد هم داریم
بزرگوارانی که مایل هستند در این چله نیز میتوانند ما را همراهی بفرمایند.
🔸شرکت در این چله اختیاریست
ان شاءالله از سربازان ولی عصر عج باشید🌺💐🌸
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
سلام علیکم و رحمت الله💐
❣دوستان تا فردا که تاریخ شروع چله هست عزیزان و دوستانتان را به گروه دعوت کنید برای یاری امام زمان عج نیرو جمع کنید... برای شناساندن شهدا به دیگران قدمی بردارید براشون تبلیغ کنید شهدا که تمام دارایی شون که جان عزیزشان بود دادن این کمترین کاری هست که میشه براشون انجام داد...
❌لطفا کم کاری نکنید هر بزرگواری اگر بنر دعوت به چله را به گروه هایی که داره بفرسته تعداد قابل توجهی به محفل شهدایی ما اضافه میشوند و ان شاءالله با آشنا شدن شهدا، زندگی و سیره آنها، در زندگی شان تحولات معنوی خوبی ایجاد خواهد شد.
یک یاعلی بگو و شروع کن✋
#حاجتروا_انشاءالله🤲💐
@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
لینک کانال برای دعوت از دوستان جهت شرکت در "چله ی توسل به شهدا"
👇👇👇
💝 کانال متوسلین به شهدا 💝
@motevasselin_be_shohada
@motevasselin_be_shohada
✅در ترویج فرهنگ جهاد و شهادت سهیم شوید و لینک را انتشار دهید شهدا را بشناسیم و به دیگران بشناسانیم
شهدا حواسشان به این واسطه ها هم هست
فوروارد کردن خیلی وقت شما را نمیگیره
اجرتان با ارباب بی کفن آقا اباعبدالله الحسین(ع)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️
⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️
⚘️⚘️⚘️⚘️
⚘️⚘️
⚘️
⚘️
💌امروز شما
از طرف یک دوست
به مهمانی دعوت شده اید👇
⚘️ مهمانی سراسر نور
⚘️مهمانی سراسر آرامش
❤️ امروز گویی سالار شهیدان از شما نام برده
است😢
امروز اسم شما در دفتر مهمانان ثبت شده
❣️درست نمیدانم شما مهمان آنهایید
یا آنها مهمان شما🌸🥀
اکنون که زمینه ای فراهم شده و شما جزء یکی از مهمانانید از فرصت استفاده کنید
💎در این بزم وصال همراه ما باشید💎
🌷آشنایی با زندگی آنان که راه را یافتندو به سعادت ابدی رسیدند
🌷آشنایی با آنانکه هر لحظه زندگی پر بارشان درسی است برای ما
🌷آشنایی و دوستی با آنانکه خدا آنها را برگزید و خواست
چه عظمتی ،چه ثروتی و چه سعادتی بالاتر از این.
🌸در این همراهی دوستی ماندگار نهفته است،ناگسستنی
❤️آرامشی که از وجود نورانیشان
از مهربانیشان واز حضور گرم آن جاودانان همیشه زنده در زندگیتان جاری میشود❤️
❣️آیا دوست داری آنکه زنده است و در نزد پروردگارش روزی میخورد
آنکه عرش را لمس کرده و با سید و سالارمان همنشین است
آنکه برگزیده است تا جان در ره عشق فدا کند
آنکه سراسر نور است
چون آفتابی بدرخشد و تو را درخشان کند؟
🌃در این دنیای پر از تاریکی🌃
☀️مسیرت زندگیت را روشن کند؟☀️
💝بیا و قدم بگذار در این وادی عشق
👇👇👇👇
@motevasselin_be_shohada
💎بخوان که چگونه بوده اند،چه کرده اند،چگونه زیستند که خود آموختند چگونه رفتن را💎
🌸اینجا فرصتی میابی که در هر چهل روز مهمان چله ای باشی
که هر روز یکی از شهدا زندگیت را نور باران کند و قدم در قلب مهربانت بگذارد👌☺️
با زندگی و خلق خوی او آشنا شوی
دوست شوی
🌺و اگر خواستی صلواتی نثار روح پاکش کنی.
🌺چله ای که در آن هر روز یک زیارت عاشورا به دلخواه خوانده میشود و همه از اثرات معنوی آن بهره مند میشویم
بیا و همراه ما باش♥️🦋
🕊🌷متوسلین به شهدا
👇👇👇
@motevasselin_be_shohada
@motevasselin_be_shohada
🌤🌱
🌻🌿🕊
❤️چلهتوسلبهشهدایوالامقام❤️
❌تعداد زیادی از پیام های حاجت روایی اعضا در کانال هست ببینید تا به معجزه شهدا پی ببرید...🌿🌷
🕊✨🕊✨🕊
🔴دوستان عزیز و بزرگوار ان شاءالله به یاری خداوند و نگاه پر مهر شهدا و ائمه معصومین(ع)#بیستمین_دوره "چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد" در *کانال متوسلین به شهدا * شروع خواهد شد..
✨🌺✨🌺✨🌺✨
💚روال کار به این نحو هست که نام 40 شهید والامقام به انتخاب اعضای محترم کانال لیست می شود هر روز یک شهید عزیز معرفی میشود ۱۰۰ صلوات و یک زیارت عاشورا (یا یکی ازین دو) را به شهید آن روز و چهارده معصوم(ع) هدیه می کنیم💚
💥معرفی شهید عزیز همراه با زندگینامه، وصیت نامه، خاطرات ، کلیپ و... است💥
نیت کنید و با ما همراه شوید🌹🌹🌹
توسل به شهدای والامقام و ائمه معصوم (ع) برای تقرب به خداوند و گره گشایی مشکلات و حاجات بزرگ بسیار موثر هست
@motevasselin_be_shohada
🕊🌷
🌿تجربه ثابت کرده که بعد از اتمام چله دوستی و انس و الفتی با شهدا پیدا میکنید مثال زدنی! و رفاقت شما با شهدا عمیق و ناگسستنی میشود
🔴پس این فرصت طلایی را از دست ندهید و عزیزانتان را هم به چله بی نظیر شهدا دعوت کنید
حق واسطه گری شما هم در محضر شهدا محفوظ هست❤️
✨💐✨💐✨💐✨
✅ هر روز ساعت 15 داستان شهدایی...
✅و مطالب تلنگری شهیدانه
💥مدیون شهدائیم تا قیام قیامت
🦋🕊🦋🕊🦋
🔰لطفا در گروه ها برای حاجت دارها بفرستید
❌شروع چله از #چهارشنبه 10 مرداد ماه مصادف با شهادت امام سجاد علیه السلام(به روایتی) خواهد بود
🕊🌷متوسلین به شهدا
👇👇👇👇👇
@motevasselin_be_shohada
@motevasselin_be_shohada
♥️شما دعوت شده ی خود شهدائید
🕊🌿